خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: شهرگستری و شهرنشینی به عنوان پدیده غالب و جهانی در قرن بیستم و بیست و یکم، بین ۶۰ تا ۹۰ درصد مردم را در کشورهای مختلف در شهرهای کوچک و بزرگ جای داده و به عنوان دومین انقلاب پس از انقلاب کشاورزی در زندگی بشر تلقی میشود. در جوامع صنعتی و حتی نیمه صنعتی وجود شهرهای چند میلیونی رایج و شکل گیری «منظومه های شهری» و «کلان شهرها» رو به گسترش است. کشورهای درحال توسعه نیز به صورت «شتابان» و دم افزون به شهرنشینی روی آورده و به دلیل فقدان زیرساختهای کافی در زمینههای اجتماعی، فرهنگی، اکولوژیک و اقتصادی لاجرم فرصتها کمتر و چالشهای بیشتری را تجربه میکنند. گسترش شهرها در نتیجه افزایش جمعیت و مهاجرتهای گسترده از روستاها و شهرهای کوچک است که ازجمله نتایج آن تأثیر و تغییرات گسترده در عادات و شیوههای رفتار و بلکه الگوهای اندیشه و نگرش است که غالباً از پیش قصد شده هم نیست. گرچه گروهی از صاحب نظران، شهر را نماینده «فضیلتهای متمدنانه» و منبع پویایی و خلاقیت فرهنگی میدانند که فرصتهای توسعه اقتصادی و فرهنگی را به حداکثر میرساند اما در نقطه مقابل آن گروه دیگر، شهر را با انگ «دوزخی سیاه از دود» مینوازند که در آن گروههای پرخاشگر، هنجارشکن، بیاعتماد و غرق در خشونت و فساد زندگی میکنند و «دنیای بیگانگان» را تشکیل میدهند.
انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری، برای دومینبار است که رویدادی با محوریت اخلاق برگزار میکند. این انجمن این بار به سراغ نسبت اخلاق و فرهنگ شهرنشینی رفته و بنا است ۲۹ و ۳۰ بهمنماه سال جاری همایشی را با عنوان اخلاق و فرهنگ شهرنشینی برگزار کند. به این منظور با میرطاهر موسوی، دبیر علمی این همایش گفتوگویی ترتیب دادیم تا بدانیم که هدف از برگزاری چنین رویدادی چیست.
*چه شد که به فکر برگزاری همایش اخلاق و فرهنگ شهرنشینی افتادید و چه ضرورت و اولویتی در برگزاری این همایش وجود دارد؟
انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری همایشی را دو سال قبل در قالب اخلاق در علوم و فناوری برگزار کرد و نهایتاً در شورای سیاستگذاری و هیأت مدیره انجمن این بحث در گرفت که برای همایش بعدی چه عنوانی میتواند مورد نظر قرار گیرد و عنوان "اخلاق و فرهنگ شهرنشینی" بهصورت اجماعی مورد توافق اعضا قرار گرفت.
مساله اخلاق و فرهنگ شهرنشینی در ایران از اولویتهای توسعه است. یعنی به نوعی هم جزو موانع و هم جزو اهداف توسعه است. ما در جامعه ایران شاهد یک شهرنشینی و شهرگستری شتابان هستیم. جمعیت ایران طی ۶ دهه گذشته یعنی بعد از حدود سال ۱۳۳۵ و به ویژه اجرای قانون اصلاحات ارضی در دهه ۴۰ جمعیت بهصورت سیلآسا در سرزمین جابه جا شدند و از روستاها به روستاهای دیگر، از روستاها به شهرها و همینطور از روستاها و شهرهای کوچکتر به شهرهای بزرگتر و بهویژه شهر تهران و پایتخت کشور مهاجرت کردند. بهصورتی که تصویر و هندسه شهرنشینی و روستانشینی در ایران به طور کلی دگرگون شد و این جمعیت یک حالت معکوس پیدا کرد که حدود ۷۲ درصد روستانشین و ۲۸ درصد شهرنشین اکنون به یک وضعیت معکوس تبدیل شده است و حدود ۷۰ درصد شهرنشین و کمتر از ۳۰ درصد روستانشین.
مساله اخلاق و فرهنگ شهرنشینی در ایران از اولویتهای توسعه است. یعنی به نوعی هم جزو موانع و هم جزو اهداف توسعه است. ما در جامعه ایران شاهد یک شهرنشینی و شهرگستری شتابان هستیم در این زمینه مشکلات و مسائلی نیز به وجود آمده است. از جمله اینکه آداب و رسوم و هنجار و اخلاق سنتی که در جامعه ایران طی قرون متمادی جاگیر و پاگیر بوده است بهتدریج و آرام آرام رو به کاهش، تغییر و فرسایش گذاشته است و آنطور که پیداست اخلاق و فرهنگ شهرنشینی نیز شکل نگرفته و قوام پیدا نکرده است و ما در یک وضعیت آنومیک در گذار از سنت به مدرنیته قرار گرفتهایم. به این معنا که بخشهایی از رفتارها و هنجارهای سنتی تضعیفشده و از بین رفته است و بخشهای جدید و متناسب با زندگی جدید شهری نیز شکل نگرفته است. این یک مساله مهم است که باید در سیاستگذاریهای اجتماعی و فرهنگی به آن توجه شود. به طور مثال در دهه ۴۰ ما حدود ۱۶۰ شهر در کشور داشتیم و در انتهای دهه ۹۰ این تعداد به بیش از ۱۳۰۰ شهر رسید. یعنی جمعیت ایران طی این مدت و از دهه ۴۰ و ۵۰ به این طرف ۵/۳ برابر شده اما تعداد شهرهایمان بیش از هفت برابر شده است به طوری که امروز بیش از ۱۳۰۰ شهر در سطح ایران داریم که یک مساله دیگری را برای ما به وجود آورده است و آن نیز این است که ما با پدیده جدیدی تحتعنوان روستاشهرها یا شهرروستاها مواجهیم. شهرهای جدیدی که از جمعیت مهاجران و تعدادی از جمعیت بومی ایجاد شده و ترکیب ناهمگونی از شهر و روستا را به وجود آورده است.
پس یک بخش مشکل در این نوع شهرها و یک بخش نیز در شهرهای قدیمیتر است که در اثر پمپاژ و تزریق جمعیت به آنها گسترش پیدا کردهاند و به طرز شگفتانگیزی در ۴۰ سال گذشته ما حدود ۹ یا ۱۰ کلانشهر در ایران داریم. اینها شرایطی به وجود آوردهاند که یک وضعیت نامتعادل در سرزمین ایران به لحاظ توزیع و پخشایش جمعیت صورت گرفته است. تخریب محیطزیست و تبدیل اراضی نیز از مسائل ما است؛ اما این توزیع و انتقال جمعیت بدون فراهم کردن امکانات کافی فرهنگی اجتماعی سیاسی و اقتصادی انجام شده است.
بنابراین ما شهرنشینی در ایران را یک نوع شهرنشینی شتابان و بدون ایجاد زیرساختهای کافی میدانیم که میتواند یک وضعیت آنومیک و نامتناسبی را در شهرها به وجود آورد و تجمعی از افرادی را داشته باشیم که چندان با یکدیگر آشنایی، تفاهم و سازگاری ندارند و به نوعی انبوه بیگانگان هستند. لذا شناخت اخلاق و فرهنگ شهرنشینی در قالب یک دیالکتیک عام و خاص میتواند نسخهای مؤثر برای پیشبرد توسعه اجتماعی ایران باشد تا ما فرهنگ و اخلاق مدرن و جدید و معاصر را دریافت کنیم و فرهنگ و اخلاق سنتی و بومی و متنمحور ایرانی را نیز ببینیم و در عین حال در قالب متعامل این دو یعنی در قالب یک دیالکتیک بین فرهنگ معاصر و فرهنگ سنتی اخلاق معاصر و اخلاق سنتی بتوانیم به یک الگوی کارامد، روزآمد و سازگار با متن ایرانی و مقتضیات ایرانی برسیم.
همایش اخلاق و فرهنگ شهرنشینی در اصل برای این هدف و منظور طراحی شده و البته با یک جهتگیری خیلی مهم که ما در کنار مباحث نظری که در این زمینه خیلی کم است، بتوانیم بحثهای کاربردی و کدهای اخلاقی را نیز تا جایی که میشود با کمک استادان، پژوهشگران و دانشوران تولید و در اختیار سیاستگذاران و برنامهریزان و عموم مردم و عرصه عمومی قرار دهیم.
نکته حائز اهمیتی که باید به آن اشاره کنم این است که ما در شروع همایش تجربه قبلی پژوهشی، علمی و کاربردی در زمینه اخلاق و فرهنگ شهرنشینی را جستجوی وسیعی کردیم و در مجموع به ۵۸۰ کتاب، پژوهش و مقاله رسیدیم که بسیار اندک است. با توجه به زمینههای تاریخی و نیاز جامعه بزرگ ایران. اما متأسفانه وقتی این آثار را واکاوی کردیم متوجه شدیم که تعداد آثاری که به طور مشخص در حوزه اخلاق و فرهنگ شهرنشینی و برگرفته از فرهنگ ایرانی و سازگار با متن ایرانی به نگارش درآمده است. این شد که برگزاری این همایش و دریافت مطالعات نظری و دریافت کدهای کاربردی برای اخلاق و فرهنگ شهرنشینی یک ضرورت بسیار مهمی است.
نکته دیگری که در بررسیهایمان به کمبود آن رسیدیم که کمبود بسیار نگرانکنندهای است مساله اخلاق حرفهای در شهرها است. اینکه مهندسان، پزشکان، کارگران، کارمندان، اصناف، رانندگان، تجار، ورزشکاران، هنرمندان و … از چه اخلاق حرفهای استفاده میکنند؟ بنابرانی وجه همت ما این شد که اخلاق حرفهای را نیز در این همایش مورد توجه قرار دهیم. البته تا حدود نسبی در این زمینه موفق بودیم و تا حدودی نسبتاً قابلتوجهی با عدم رغبت و تمایل و مشکلاتی مواجه شدیم که نتوانستیم به اهدافی که مد نظر داریم دست پیدا کنیم. بهطور مثال موفق به تولید محتوا اخلاق در حوزه سلامت و جامعه پزشکی، اخلاق مهندسی، اخلاق نظام آموزش در قالب مثلث معلم-والدین-دانش آموزان و اخلاق علم و دانشگاه و دانشگاهیان شدیم ولی علی رغم مراجعات بسیار زیاد و تماسهای مکرری که با اتاق اصناف و اتاق بازرگانی کشور داشتیم تا از صنوف مختلف نظیر رانندگان، کاسبان، تجار، رستوران داران و… نمایندگانی را برای تشریح اخلاق صنف خود معرفی کنند، این امر ممکن نشد. امیدواریم در همایشهای بعدی بتوانیم متمرکز شویم تا افراد نخبه، زبده و صاحبنظر در گروه حرف و مشاغل و تجارت و صنعت اخلاق صنف خود را معرفی کنند تا نظرگاهها و نگرشهای این عزیزان را داشته باشیم.
*چه شد که علی رغم شرایط کرونا تصمیم به برگزاری همایش گرفتید؟ آیا کرونا محدودیتهایی برای برگزاری همایش ایجاد میکند؟
نطفه بحث این همایش از دو سال قبل شکل گرفت و از ۱۸ و حتی ۲۰ ماه قبل فعالیتهای علمی و مقدمات اجرایی همایش آغاز شد و برای دوم و سوم اسفند ۹۸ برگزاری همایش قطعی و اطلاعرسانی آن نیز انجام شد تا در دانشگاه شهید بهشتی و بهصورت حضوری میزبان همایش باشیم. ولی با اتفاقی که در کشور و جهان رخ داد و بلایی که برای بشریت به وجود آمد و به تعبیر زیبای استاد رییسدانا، بدآمد ویروس کرونا ما را در شرایطی قرار داد که در اسفندماه همایش را متوقف و به مهرماه ۹۹ موکول کنیم که پس از برآوردها متوجه شدیم امکان برگزاری حضوری همایش بازهم میسر نیست و سرانجام تصمیم به برگزاری مجازی همایش در تاریخ ۲۹ و ۳۰ بهمنماه سال جاری گرفته شد.
گرچه این نوع برگزاری محرومیتهایی برای ما ایجاد کرده است که از جمله آن دیدارهای حضوری، بحثهای عمیق و گفتوگوهای عمومی و گفتوگوهای مشترک حضوری شد اما تلاش کردیم این شرایط چالشبرانگیز را به یک فرصت تبدیل کنیم و با استفاده از فضای مجازی، همایش را به دو صورت برخط و آنلاین برگزار کنیم. که به این منظور افتتاحیه و اختتامیه و سخنرانیها را بهصورت آنلاین خواهیم داشت و در قسمت ارائه مقالات و سخنرانیها تماماً آفلاین خواهد بود که مزایای زیادی نیز دارد و دسترسی شرکت کنندگان و علاقمندان را به تمام سخنرانیها و مجموعه مقالات ارزشمندی که محققان، اساتید و پژوهشگران بهتر و بیشتر فراهم میکند و در سایت همایش مهلت یکماهه ای را برای دسترسی به سخنرانیها در نظر گرفتهایم. بنابراین کرونا به صورت غیرمنتظره ای برای ما تبدیل به یک فرصت در برگزاری همایش شد.
*آیا این همایش بنا است چارچوبها و مفاهیم را در حوزه اخلاق و فرهنگ شهرنشینی بیان کند یا روشهای کاربست مؤلفههای اخلاقی را در زندگی روزمره مورد توجه قرار خواهد داد؟
وجهه همت همایش ابتدا مبتنی بر تولیدات ناب نظری است که ما در این زمینه بسیار محتوا کم داریم. در بخش بعدی نیز همت ما متمرکز بر تولید روشهای کاربردی کدها و شاخصهای اخلاقی و فرهنگ شهروندی است که بتوانیم به طور عملیاتی این امکان را در اختیار سیاستگذاران، برنامهریزان و مدیران اجرایی شهرها، عرصه عمومی و نهادهای عمومی و مردم قرار دهیم. سعی کردیم در هر دو زمینه متمرکز باشیم و اساتید مجربی را در هر دو بخش دعوت کردیم؛ این اساتید در کنار پژوهشگران جوان و خوش فکر، مقالات خوبی به همایش ارسال کردند. از جمله دستاوردهای این همایش این است که در کنار اساتید بزرگی که سخنرانی خواهند کرد همایش فرصتی فراهم کرده است تا جوانان و پژوهشگران نخبه را نیز به جامعه معرفی کند.
*وضعیت کنونی اخلاق و فرهنگ شهرنشینی در کشور چه اندازه با شرایط مطلوب و ایده ال فاصله دارد؟
در مورد وضعیت کنونی شهرنشینی در ایران و شرایط اخلاق و فرهنگ شهرنشینی در ایران نمیتوان پاسخی کلی داد. جامعه ایران جامعهای است واجد چالشها، موانع و محدودیتها و همینطور واجد فرصتهای سرشار و گنجینهای از تجارب و پیشینه تاریخی. از همه مهمتر جامعه ایران که یک جامعه جوان است فرصتهای ارزشمندی فراهم میکند که بتوان روی حوزه اخلاق و فرهنگ شهرنشینی و نهادینه کردن آن بهطور متناسب کار کرد.
اما مشکلی که در حال حاضر داریم این است که شهرنشینی در ایران به طرز شتابانی شکل گرفته است و نوعاً یا بدون الگو بوده و یا متناسب با الگوهای وارداتی و عملاً نتوانسته با وضعیت فرهنگی اجتماعی و اکولوژیکی ایران ارتباط وثیقی برقرار کند. به همین خاطر است که به قول مهندس سیدمحمد بهشتی وقتی به نقشه هوایی ایران نگاه میکنیم تا حدود دهه ۴۰ شهرهای ایران به صورت متمایز و با اشکال قابلفهمی قابلرویت هستند اما از دهه چهل به این سو نقشههای هوایی و فضایی شهرهای ایران دچار یک اغتشاش و بههمریختگی شده است.
به هرحال این اشکالی است که ما داریم و افزایش تعداد شهرها در یک بازه کوتاه ۶۰ ساله به بیش از هزار و ۳۰۰ شهر نشاندهنده یک بینظمی است. یا شکلگیری حدود ۱۰ کلانشهر در کشور طی ۴۰ سال یک نوع حرکت نامتوازن و غیرتوسعهای و از نظر برنامهریزی شهری و برنامهریزی توسعه اجتماعی بسیار نگرانکننده و چالشی جدی است.
افزایش تعداد شهرها در یک بازه کوتاه ۶۰ ساله به بیش از هزار و ۳۰۰ شهر نشاندهنده یک بینظمی است. یا شکلگیری حدود ۱۰ کلانشهر در کشور طی ۴۰ سال یک نوع حرکت نامتوازن و غیرتوسعهای و از نظر برنامهریزی شهری و برنامهریزی توسعه اجتماعی بسیار نگرانکننده و چالشی جدی است
ما باید توجه کنیم که کشورهایی که الگوی شهرنشینی موفقتری دارند در یک بازه زمانی حدوداً ۲۰۰ ساله روی بحث شهرنشینی کار کردهاند؛ زیرساختهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی را فراهم کردهاند و برنامهریزی شهری را متناسب تهیه کردهاند. برای مثال شاید حدود ۱۵ سال قبل که از شهر هامبورگ بازدید کردم شهردار این شهر ما را به بازدید تأسیسات فاضلاب در حال ساخت این شهر برد و گفت این تأسیسات برای ۵۰۰ سال آینده شهر هامبورگ از نظر ظرفیت و پاسخگویی پیشبینی شده است. ببینید که چه بازه زمانی بلندی برای ساخت تأسیسات شهری در نظر گرفتهاند! زمانی که از آنها در خصوص تأسیسات فعلی فاضلابشان سوال کردیم ما را به بازدید از این تأسیسات قدیمی بردند که در خلال ۱۹۴۶ ساخته و طراحی آن برای ۱۰۰ سال بعد انجام شده بود؛ اما شواهد نشان میداد که حدود یکسوم این تأسیسات بهرهبرداری شده و یک ظرفیت دوسومی خالی در این تأسیسات وجود داشت؛ اما همزمان برای ۵ قرن آینده در حال برنامهریزی بودند. در عین حال وقتی در سطح شهر رفت و آمد میکردیم هیچ علامتی از عملیات اجرایی فاضلاب مشاهده نمیشد. همه امور در زیر زمین انجام میشد تا محدودیتی برای تردد شهروندان یا مشکلی برای منظر شهری و محیطزیست انسانی و … پیش نیاید. این نکات کلیدی است.
ما سال ۱۳۴۰ اصلاحات ارضی را اجرا کردیم اما پیامدهای اجتماعی آن را نفهمیدیم. مردم به شهرها هجوم آوردند و شهرهای ما بهصورت غیرارادی و ناخواسته شکل گرفت یا در بدو پیروزی انقلاب فوران انتظارات در جامعه مبنی بر تحقق عدالت اجتماعی شکل گرفته بود و وعدههای غلط و غیرکارشناسی توسط مسوولانی که کارشناسی لازم را در کارها نداشتند و از نظرات مشورتی نیز استفاده نکردند. در نتیجه شاهدیم که شهرنشینی و شهرگستری بعد از انقلاب به سرعت شکل گرفت و بعد نیز ماجرای جنگ تحمیلی و درگیری مستقیم برخی استانها از جنگ، و سیل عظیم جمعیت مهاجر شکل شهرنشینی و شهرگستری را تغییر داد. شهرهای زیادی مملو از جمعیت شد و در اطراف شهرها، روستاشهرهایی از مهاجران جنگ تحمیلی به وجود آمد. سیاستهایی که بعد از جنگ اجرا شد و جاذبههایی کاذبی که برای شهرها به وجود آمد نیز بهصورت دمادم تا به همین الان شیپور مهاجرت به شهرها را به صدا در آورده و این روند استمرار دارد. این شهرنشینی شتابانی که طی ۴۰-۵۰ سال در ایران اتفاق افتاده است بدون تأمین زیرساختهای کافی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اجتماعی و برنامهریزی لازم طبیعتاً روابط و هنجارهای اجتماعی و اخلاق و فرهنگ شهرنشینی را دچار یک وضعیت نامتعادل کرد.
*چه گروهها و نهادهایی برای برگزاری همایش با شما همکاری کردند؟
اولین و مهمترین سرمایه ما در این همایش، استادان، دانشجویان، پژوهشگران و دانشورانی هستند که مقالات خود را به دبیرخانه همایش ارسال کردهاند و سخنرانی خواهند کرد. ما علاوه بر کتاب چکیده مقالات، مجموعه سخنرانیها و مقالات را در چند جلد آماده خواهیم کرد و در اختیار برنامه ریزان، سیاستگذاران و مجموعههای مختلف دولتی و مدنی قرار خواهیم داد.
دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی، خوارزمی، علوم بهزیستی و توانبخشی، انجمن جامعه شناسی، مؤسسه رحمان، انجمن ارتباطات، انجمن مردم شناسی، انجمن جمعیت شناسی، انجمن انسان شناسی، انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران و بسیاری از نهادهای علمی و آکادمیک و نیز معاونت فرهنگی-اجتماعی شهرداری تهران و مرکز آموزش مدیریت دولتی از جمله نهادیی هستند که با این همایش همکاری داشته و دارند.
نظر شما