به گزارش خبرنگار مهر، در خصوص دلایل این رویکرد آمریکا، چند نکته را می توان در نظر گرفت:
واقعیت این است که در ابتدای سقوط صدام، آمریکایی ها مجبور شدند برای رعایت ظواهر دموکراتیک و جلب نظر شیعیان و اکراد( به عنوان دو گروه عمده مورد سرکوب صدام) یک مدل سیاسی دموکراتیک بر عراق حاکم کنند.
طبعا در وهله اول، اجرای این مدل سیاسی( که روی کار آمدن دولت نوری المالکی ثمره این مدل سیاسی دموکراتیک است) باعث نارضایتی اقلیت سنی و حامیان آنان در کشورهای عربی شد.
قوت گرفتن و ریشه دواندن جریان تروریستی - تکفیری وهابی مسلک در عراق نیز به این فضای سیاسی کمک کرد (هرچند که درمورد ریشه و منشاء کمک ها به تروریست های سلفی مطالب نگران کننده ای به گوش می رسد).
جریان تروریستی وهابی علیرغم وارد کردن ضربات شدید به ملت و دولت عراق، اما نتوانست روند سیاسی عراق را متوقف کند. در ادامه این روند، کم کم برخی کشورهای عربی را بطور جدی نگران قدرت گرفتن شیعیان و موفقیت دولت المالکی کرد و فشارهای جدی و گسترده برای مهار شیعیان و بازگرداندن عراق به مدل سابق از اوایل سال 2005 شروع شد و با اعدام صدام در 2007 تشدید شد و امروز به اوج خود رسیده است.
اعراب سنی، اعدام دیکتاتور سابق عراق را اقدام مشترک شیعیان و اکراد برای تثبیت وضعیت جدید و روند سیاسی عراق تفسیر کردند و همین خصومت ها و تقابلات را جدی تر کرد.
در اوایل سال 2007 بحث مذاکره ایران و آمریکا در موضوع عراق پیش آمد که اثر خاصی را بر تفکر و رویکرد گروههای سلفی و حامیان آنان گذاشت، دور اول مذاکره ایران و آمریکا باعث شد که نظم ذهنی و روانی این طیف(تروریست های سلفی) و حامیان آنان در کشورهای عربی بهم ریزد |
در این شرایط بود که در اوایل سال 2007 بحث مذاکره ایران و آمریکا در موضوع عراق پیش آمد که اثر خاصی را بر تفکر و رویکرد گروههای سلفی و حامیان آنان گذاشت، دور اول مذاکره ایران و آمریکا باعث شد که نظم ذهنی و روانی این طیف(تروریست های سلفی) و حامیان آنان در کشورهای عربی بهم ریزد و آنها را از پیامد مهم مذاکرات ایران و آمریکا که تقویت "دولت المالکی" بود، نگران کند.
انفجار سامراء یکی از اولین پاسخ های این گروههای تروریستی به این روند بود که انجام گرفت، صدور فتوای رسمی و علنی برای تخریب عتبات عالیات از سوی مفتی های سعودی دیگر پاسخ این گروهها به تحولات عراق بود.
اما در هفته های اخیر، کشورهای صاحب نفوذ عربی با محوریت عربستان سعودی ، فشار و لابی های گسترده و همه جانبه ای را برای "تغییر مدل سیاسی تقسیم قدرت" در عراق آغاز کرده اند و همه قدرت خویش را برای انجام تغییرات در مدل سیاسی عراق را بکار گرفته اند.
با این اوصاف معنا و مفهوم رفتار جدید آمریکا (تعلل و بهانه گیری در مورد آغاز دور دوم مذاکرات با ایران) می تواند این باشد که آمریکا در آستانه یک چرخش استراتژیک در سیاست خود در قبال عراق قرار دارد.
براساس قرائن موجود، آمریکا در شرایط فعلی تصمیم گرفته است تا موقتا خود را از صحنه تحولات جدید عراق دور نگه دارد تا این طرح کشورهای عربی(تغییر مدل سیاسی تقسیم قدرت در عراق) موفق شود.
با همین استراتژی، آمریکا با کمترین هزینه به اهداف خود می رسند و دولت دست نشانده هم در عراق روی کار می آید که عملا می تواند منافع آمریکایی ها را تامین کند و هم مورد حمایت و تایید کشورهای عربی منطقه باشد.
به گزارش مهر، ضرورت مهم برای از سرگیری و تقویت دور دوم گفتگوهای ایران و آمریکا می تواند حفظ مدل و روند سیاسی عراق باشد، جمهوری اسلامی ایران می تواند با به انفعال کشاندن و مجبور کردن آمریکا به آغاز سریع دور جدید مذاکرات بغداد، مقابل این موج جدید که ثبات سیاسی عراق را هدف گرفته است، بایستد.
مسئله مهم این است که تلاش برای احیای مدل سنتی سابق عراق مبتنی بر سه سهم مساوی (اکراد، اهل سنت و شیعیان) در حالی صورت می گیرد که اقلیت اهل سنت عراق تنها حدود 19 درصد جمعیت عراق را تشکیل می دهد و بازگشت به این مدل حکومتی، که بسیار شبیه مدل سیاسی رژیم صدام (حاکمیت سیاسی اهل سنت بر اکراد و شیعیان) می باشد، عملا زمینه بازتولید اندیشه و کارکرد حزب بعث را ایجاد می کند .
با این اوصاف باید منتظر جوانه زدن" بعثی های آمریکایی با تفکر وهابی" در صحنه عراق بود.
----------------------------------------------------------
گزارش از بهمن هدایتی
نظر شما