۲۰ تیر ۱۳۸۶، ۱۴:۳۸

الزمات معرفتی اخلاق جهانی (3)

چالشهای اخلاق جهانی با تفاوتهای فرهنگی

چالشهای اخلاق جهانی با تفاوتهای فرهنگی

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: یکی از پرسشهایی که فراروی طرح اخلاق جهانی وجود دارد این است که این اخلاق چگونه می‌تواند خود را با تنوعات فرهنگی بی‌شماری که در جهان ما وجود دارد وفق دهد و سازگار کند. پاره‌ای از منتقدان تصریح می‌کنند طرح اخلاق جهانی در خود جهان مسیحیت اختلاف نظرهای زیادی را به وجود آورده چه رسد به فرهنگهای دیگر که تفاوت آنها با فرهنگ مسیحی زیاد است. در این مقال این نکته به بحث گذاشته می‌شود.

نوعی از این بیانیه اخلاق جهانی که به وسیله پارلمان ارائه شده در بهترین حالت  بر بال وجه لیبرال ادیان جهان قرار دارد. اما در مورد بنیادگرایان چه؟ آیا آنها هم باید در این گفتگو مشارکت داشته باشند؟ خالد دوران که از چشم انداز مسلمانان به طرح اسویدلر نظر کرده  از این نکته بحث می کند که بنیادگرایی که به نظر وی در اسلام در موضع حداقلی قرار دارد تأکید دارد که شریعت ( قوانین اسلامی) مبنای اخلاق جهانی خواهند بود و بنیادگرایی به دنبال تحمیل دیدگاه انحصارطلبشان به  دیگران است.

دوران با توجه به این پیش فرضها پیشنهاد می کند بنیادگرایان همة ادیان از این گفتگو بیرون قرار گیرند.  اما اگر ما این مشی را اتخاذ کنیم توافقی واقعی میان ادیان مختلف نخواهیم داشت . زولتان تورگنی این مسئله را به صورت صریح بیان داشته است. درون همه سنت‎های دینی، ناگزیریم بپرسیم که " چه کسی این حق (وظیفه) را داراست تا جهان بینی مورد بحث را ارائه کند؟ ... آیا ما باید افراطیان را از دایره این گفتگو بیرون بیندازیم؟ اما اگر بخواهیم با همه تفاسیر محتمل یک دین به صورت یکسانی برخورد کنیم در انتها باید هر مؤمن را دعوت به ابراز نظر در این زمینه کنیم" در این صورت بسیار غیرمحتمل است که توافق حداقلی معناداری در این باره که اهداف بیانیه پارلمان چه ها هستند فراچنگ آید.

علاوه بر این حتی اگر می توانستیم توافقی بنیادین میان همه فرقه های ادیان به وجود آوریم هنوز با این مشکل مواجهیم که چگونه به توافقی برسیم که فراتر از ادیان جهان رود و نحله های دیگر را نیز در برگیرد. چه کسی باید انسان‌ها را در این زمینه نمایندگی کند؟ حتی احتمال این که توافقی در بین افراد یک فرهنگ مفروض به وجود آید اندک است تا چیزی شبیه آنچه این بیانیه پیشنهاد کرده ارائه کند. بنابراین آیا ما باید اظهار کنیم که اکثریت فرهنگ‌ها را به عنوان معیار درنظر بگیریم یا فقط انسان‌های "فرهیخته" فرهنگ‌ها را مدنظر داشته باشیم؟

جنبة دیگری از مشکل هم در باب بسط این توافق حداقلی موجود است. هرچند ما حوزة شرکت‌کنندگان در این توافق را محدود می‌کنیم هنوز می‌توانیم پیش‌بینی کنیم که پاره‌ای تعارض‎های مهم وجود خواهند داشت و به هیچ عنوان مشخص نیست چگونه این تعارض‎ها حل خواهند شد. سالی کینگ در بحث از تفاوتهای پیش‌نویس پارلمان در زمینه اخلاق جهانی و پیش‌نویس اسویدلر این نکته را دریافته است:

"این که دو نوع اخلاق جهانی وجود دارند که به یک معنا در تعارض با یکدیگرند صورت خوشی ندارد بخصوص آنکه این دو به وسیله دو کاتولیک معتبر سفیدپوست که از فرهنگ مسلط جهان می‌آیند ارائه شده‌اند (یکی از آلمان و دیگری از امریکا). اگر این دو پژوهش‎گر که از بسترهای فرهنگی بسیار نزدیک به هم هستند نتوانند اختلاف‎هایشان را حل کنند و به یک پیش‌نویس واحدی برسند چگونه می‌توانیم انتظار داشته باشیم که انسان‌های ادیان، ملیت‎ها و فرهنگ‌های مختلف دیگر بتوانند به یک طرح برسند".

کد خبر 516161

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha