به گزارش خبرنگار مهر، بخشی در این نشست پس از نمایش فیلم گفت: "تهران به عنوان کلانشهر ایران و مکانی که در آن بزرگ شدم از جاذبه های شهرنشینی بالایی برخوردار است و همیشه دوست داشتم راجع به آن فیلم بسازم. از هیمن رو حدود هشت سال پیش قصه ای درباره ترافیک تهران نوشتم و تحقیق را شروع کردم تا اینکه دیدم قصه مقایسه تهران امروز با تهران قدیم بسیار جالبتر و جذابتر است."
وی ادامه داد: "قصه شکل گیری "تهران انار ندارد" مفصل است و نام اولیه فیلم هم "تهران تهران" بود که قرار بود با نگاهی کاملا منتقدانه به معضل ترافیک تهران بپردازد. اما پرداختن به نوع زندگی مردم، مهاجرت بی رویه در سال های اخیر، شکل آداب و رسوم و شیوه زندگی مردم در مناطق مختلف و مقایسه آن با تهران قدیم را در شرایط فعلی با در نظر گرفتن تمام جنبه های طنز مناسب تر از پرداختن به مسئله ترافیک دیدم."
رضا درستکار در ادامه به ویژگی های این فیلم مستند اشاره کرد و افزود: "با تمام احترامی که برای مستندسازان گذشته قائلم، معتقدم نسل جدید مستندساز نوعی جدید از مستند را در اعتراض به شرایط موجود راه انداخته است. در حالی که تعریف سینمای مستند در گذشته متکی بر کلیشه های رایج مانند چگونگی پرداختن به مسائل غیراجتماعی بوده، اما خوشبختانه فیلمسازانی چون مسعود بخشی نگرشی جدید و دنیایی تازه پیش روی این سینما باز کردند که نمونه بارز آن "تهران انار ندارد" است. بدون اغراق این فیلم در قیاس با سایر مستندها سرفصلی تازه در این عرصه بوده است."
بخشی در انتقاد به بخشی از صحبت درستکار مبنی بر اینکه سینمای مستند ایران در گذشته به ساخت کوزه و سفال ختم شده، گفت: "به هیچ عنوان نمی توانم ارزش های هنری فیلم های مستندی که کار فیلمسازانی چون ابراهیم گلستان، محمدرضا اصلانی، منوچهر طیاب یا حتی کامران شیردل بوده را نادیده بگیرم. چرا که من به شخصه سینمای مستند را از این بزرگواران آموختم و دور از انصاف است که تمام تلاش های این فیلمسازان را زیر سئوال ببریم."
پس از آن امیر پوریا گفت: "شرایط فعلی سینمای مستند امروز به شکل ملوک الطوایفی درآمده، اما آنچه مسلم است اینکه مستند "تهران انار ندارد" بیش از آنکه یک فیلم مستند خوب باشد، فیلمی با شیطنت های فراوان است که مجموع این شیطنت ها در قالب یک مستند جذاب و دیدنی ارائه شده است."
وی در ادامه درباره ساختار مستند "تهران انار ندارد" گفت: "نمونه خوب آنچه به عنوان شیطنت در این مستند یاد کردم را می توان در ساختار فیلم "اون شب که بارون اومد" کامران شیردل دید. به نظر من یکی از فاکتورهای موفقیت این فیلم استفاده از این ساختار است. ساختاری که با هوشمندی فیلمساز یک معضل اجتماعی و راست و دورغ بودن پدیده ای را در قالب طنز بیان می کند."
بخشی در پاسخ به این دیدگاه گفت: "فیلم "اون شب که بارون اومد" یکی از بزرگترین فیلم های کلاسیک سینمای مستند ایران است و در طول ساخت این فیلم از نگارش تا کارگردانی به هیچ ساختاری جز ساختار مستند شیردل نمی توانستم فکر کنم. چون به اعتقاد من این فیلم جور دیگری نمی توانست ساخته شود. به همین دلیل می بینید این فیلم هم مانند "اون شب که بارون اومد" تکرار مکررات و ارجاع به خودش را بسیار دارد."
در پایان نشست نقد و بررسی "تهران انار ندارد"، بخشی در پاسخ به سئوال یکی از تماشاگران مبنی بر دلیل دوپاره شدن فیلم در مقایسه تهران قدیم و تهران جدید گفت: "من هم منکر این دوپارگی در روایت زمانی تهران قدیم و جدید نمی شوم. در طول ساخت فیلم هم این مسئله همواره مد نظرم بود. اما به دلیل کوتاه کردن زمان فیلم و تبدیل آن از 75 دقیقه به 60 و در نهایت 50 دقیقه شدن آن دوپاره شدن آن بسیار دیده می شود."
نظر شما