۳۰ فروردین ۱۴۰۰، ۹:۵۹

روایتی متفاوت و طنز از خاطرات رزمندگان در کتاب «سیلوانا»

روایتی متفاوت و طنز از خاطرات رزمندگان در کتاب «سیلوانا»

کتاب «سیلوانا» روایتی متفاوت و طنز از خاطرات رزمندگان مرزبانی و مدافعان وطن نوشته مصیب معصومیان توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، سیلوانا؛ روایتی متفاوت و طنز از خاطرات رزمندگان مرزبانی و مدافعان وطن توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

بعد از حماسه‌ی خان‌طومان در فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۵ که توسط شیرمردان مازندرانی به وقوع پیوست و به هلاکت رساندن بیش از ۷۰۰ تکفیری و انهدام تعداد زیادی از ادوات سنگین و سبک دشمن منجر شد؛ در بهار سال ۱۳۹۶ لشکر ۲۵ کربلا در مأموریت جدید خود عازم آذربایجان غربی و نقطه‌ی صفر مرزی ایران و ترکیه به نام "سیلوانا" گردید و تا پاییز سال ۱۳۹۷ این مأموریت ادامه پیدا کرد.
مصیب معصومیان که خود از مدافعان حرم در خان‌طومان سوریه بود در این ماموریت همراه می‌شود. وی که پیش‌تر با نگارش کتاب‌های شهدای مدافع حرم و خان‌طمان شناخته شده است از همان آغاز سفر تصمیم می‌گیرد تا لحظاتِ نابِ این مأموریت را ثبت نماید که هم یادگاری برای خود بماند و هم صفحاتی از تاریخ این مرزوبوم ثبت شود. ناگفته‌های در برابر نگاه زلال و قدردان مردم که بدانند چه جان‌فشانی‌هایی درراه دفاع از مرزهای ما صورت گرفته و چه ایثارگری‌هایی رقم خورده و می‌خورد تا آن‌ها بتوانند در امنیت و آسایش به زندگی روزمره‌شان بپردازند.
این اثر که در قالب طنز می‌باشد مجموعه روایت‌هایی است از شوخی های رزمندگان مرزبانی و مدافعان وطن در آن شرایط سخت، سربازانی که در دورهمی خود بذر روحیه امید و نشاط می‌پاشیدن و جمع را  سر حال نگه می‌داشتند و در نیمه‌های شب به سجاده می‌ایستادن و با خدا به راز و نیاز می‌پرداختند. 

برشی از کتاب:
ماشین که دور گرفت از دنده‌ی چهار رفتم به پنج. در همین حین پرسیدم:
آقا صمد تا الآن از دنده‌ی پنج استفاده کردی؟
با تعجب گفت: مگه دنده‌ی ۵ هم داره؟
گفتم: آره!
گفت: واقعاً؟ نمی دونستم!
دیدم موقعیت مناسبی است برای شوخی کردن، گفتم:
تا حالا استفاده نکردی؟ پس من دنده رو کم می‌کنم، با چهار میرم!
گفت: باشه!
گفتم: اگر اصلاً استفاده نمی‌کنی از دنده‌پنج، پس بفروشش!
گفت: چقدر می‌خرند؟
گفتم: حداقل ۲۶۰هزار تومان باید بخرن!
گفت: چه جالب، نمی دونستم. باشه، پس می‌فروشمش، چون اصلاً از دنده‌پنج استفاده نمی‌کنم!
احساس کردم او دارد سربه‌سرم می‌گذارد امّا نگاه کردم دیدم کاملاً جدی است!
گفت: امروز که رفتم خونه می‌برم می‌فروشمش!
من دیگر حرفی نزدم. رفتیم.....

سیلوانا؛ روایتی متفاوت و طنز از خاطرات رزمندگان مرزبانی و مدافعان وطن در قطع رقعی و ۱۲۰ صفحه که به کوشش مصیب معصومیان به نگارش درآمده و همزمان با ایام ماه مبارک رمضان توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.

کد خبر 5192230

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha