پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۳۱ تیر ۱۳۸۶، ۸:۲۰

دکتر ضیمران در گفتگو با مهر: ضرورت تعامل فلسفه و هنر در جامعه فکری ما حس می‌شود

دکتر ضیمران در گفتگو با مهر: ضرورت تعامل فلسفه و هنر در جامعه فکری ما حس می‌شود

دکتر ضیمران معتقد است که در رشته فلسفه هنر باید از بین دانشجویان هنر و فلسفه توأمان، دانشجو پذیرفته شود تا تعاملی بین کسانی که در هنر تخصص دارند و آنها که فلسفه می‌دانند برقرار شود چرا که اکنون دانشکده‌های فلسفه و هنر ما تعامل جدی با یکدیگر ندارند.

دکتر محمد ضیمران، استاد فلسفه هنر، در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره رشته فلسفه هنر و اینکه چه جایگاهی در جهان و در کشور ما دارد گفت : فلسفه هنر رشته‌ای است که در غرب از قرن هجدهم، نوزدهم رشد کرده و امروزه طرفدارهای زیادی هم در دنیای انگلوساکسون و هم در فلسفه قاره‌ای برای خود پیدا کرده است و تبدیل به رشته مهم و قابل توجهی شده است. اما در ایران مثل خیلی از رشته‌های دیگر امر مدرنی است که تازه‌ وارد شده بنابراین تعداد افرادی که در این رشته تخصص دارند از انگشت‌های دست هم کمتر است. به همین جهت منابع و کتب‌ و نشریاتی هم که به فلسفه هنر می‌پردازند محدودند و این خیلی جنبه تفننی دارد اما هنوز به صورت یک رشته جدی درنیامده است.

وی درباره برنامه‌ریزی این رشته در کشور گفت : فرهنگستان هنر متولی این رشته شده و برنامه‌ریزی دانشگاهی برای آن صورت داده است. بعضی از دانشکده‌ها در این رشته موفق‌تر بوده‌اند و برخی دیگر کمتر. عقیده شخص من این است که اگر فلسفه هنر در دانشگاه‌های هنر برنامه‌ریزی شود، در کنار متخصصان هنر، دانشجویان فلسفه هنر صرفاً به مباحث فلسفی نمی‌پردازند بلکه بخشی از هنر را نیز می‌توانند بهتر بشناسند. فکر می‌کنم یکی از مشکلات عمده‌ای که کنکور هنر تا به حال داشته، انتخاب دانشجو از بین فارغ‌ التحصیلان فلسفه بوده است.

دکتر ضیمران تصریح کرد: به اعتقاد من اگر علاقه‌ای به هنر نباشد فلسفه هنر بی‌وجه می‌شود. حتماً کسی که وارد به این حوزه می‌شود باید علاقه عمیقی به هنر داشته باشد و حالا مشتاق خواندن فلسفه آن باشد. اگر کسی علاقه‌ای به هنر ندارد واقعاً در این رشته نتیجه‌ای نخواهد گرفت. یکی از پیشنهادات خود من این بود که از بین دانشجویان هنر و فلسفه توامان، دانشجو بپذیرند، تا نهایتاً تعاملی بین کسانی که در هنر تخصص دارند و آنها که فلسفه می‌دانند برقرار شود، یا حداقل تعاملی افکاری بین این دو گروه شکل بگیرد. در دوره‌های اول متاسفانه فقط از بین دانشجویان فلسفه پذیرش انجام می‌شد که به اعتقاد من گزینش اشتباهی بود. خوشبختانه دو دوره اخیر این رشته زیرمجموعه هنر شده و به اعتقاد من اتفاق خوبی بوده که رخ داده است. بین دانشجویان دانشکده‌های مختلف فکر می‌کنم دانشجویان دانشگاه هنر موفق‌تر بوده‌اند، هرچند که هنوز تا حد مطلوب فاصله زیاد است، شاید دلیل این موفقیت تعاملی است که بین بچه‌های فلسفه و فضای هنری رخ می‌دهد و در نتیجه آن، انگیزه‌های آنها در حوزه‌های هنری تقویت می‌شود.

دکتر ضیرمان تاکید کرد: یکی از پیشنهادات من این است که وزارت علوم تعدادی از دانشجویان مستعد را به کشورهای قدرتمند در حوزه زیبایی‌شناسی و فلسفه هنر بفرستند تا شاید آنها بتوانند سنگ بنای خوبی برای این رشته بگذارند. متاسفانه در حال حاضر این ضعف اساتید در این رشته بسیار به چشم می‌خورد. اساتید فلسفه‌ای که از محیط هنر به دورند و اساتید هنری که در وادی فلسفه کم‌اطلاع‌اند.

این استاد فلسفه بر این باور است که دانشجوهای دوره کارشناسی باید هدف‌گیری شوند و به آنها امکان گذراندن یکسری درس‌های فلسفه داده شود. گذراندن یکسری دروس اختیاری فلسفه برای دانشجویان هنر یا گذراندن دروس هنری برای دانشجویان فلسفه علاقه‌مند به تحصیل در این رشته می‌تواند زمینه‌ساز تعامل کارآمدی بین دانشجویان دو رشته ایجاد شود. این هماهنگی باید بین دانشکده‌ها و دانشگاه‌ها صورت بگیرد.

وی افزود: اینکه بین دانشجویان این رشته عده‌ای را می‌بینم که نسبت به موضوعات و شاخه‌های هنری بی‌علاقه‌اند مثلاً فیلم نمی‌بینند، تئاتر نمی‌شناسند، تابلو ندیده‌اند از فقدان چنین تعاملی نشأت گرفته است. قبول داریم که قرار نیست دانشجوی فلسفه هنر کارشناس و متخصص هنری باشد اما باید ذوق هنری داشته باشد، باید فیلم ببیند، تئاتر برود نقاشی را بفهمد. نباید کسی به صرف شیکی و جذابیت ظاهری رشته وارد آن شود.

دکتر ضیمران در پاسخ به این پرسش که به چه میزان دانشجویان فلسفه هنر به طور تخصصی به گرایش‌های مختلف فلسفه هنر می‌پردازند گفت : تقریباً هیچ. اتفاقاً یکی از پیشنهادات من به دانشجویان همین است. اینکه به طور تخصصی به یک رشته هنری بپردازند و در آن صاحبنظر شوند. مثلاً به طور تخصصی به فلسفه فیلم، تئاتر، نقاشی و گرافیک بپردازند. متاسفانه چون در این شاخه‌ها متخصصی در جامعه دانشگاهی نداریم یا اگر متخصصی باشد در صحنه نیست، دانشجویان نیز علاقه‌ای از خودشان نشان نمی‌دهند.

وی همچنین در پاسخ به این پرسش که رشته دیگری که بین دانشجویان هنر طرفداران زیادی دارد، پژوهش هنر است. رشته‌ای که تقریباً هیچ معادلی در دانشگاه‌های دیگر کشورها ندارد. این رشته را چگونه می‌بینید، می‌دانید که دانشجویان این رشته نیز علاقه خاصی به فلسفه هنر دارند آیا تقاربی بین این دو رشته وجود دارد؟ گفت : البته فلسفه هنر و پژوهش هنر در یکسری از بحث‌ها همپوشانی دارد اما هنوز جایگاه هیچکدام تعریف مشخصی ندارند، به طوری که این علاقه دانشجویان پژوهش به فلسفه بعد از ورود به این رشته بیشتر هم می‌شود. پژوهش هنر تعریف مشخصی ندارد. به اعتقاد من باید بازنگری در این رشته صورت بگیرد. در غرب رشته‌ای تحت عنوان Art theory تعریف شده که جایگاه دانشگاهی شخصی نیز پیدا کرده است. اگر به جای پژوهش هنر این رشته جایگزین می‌شد خیلی بهتر بود. قطعاً پیشرفت خیلی خوبی هم می‌توانست داشته باشد.

دکتر ضیمران به تجربه دوران دانشجویی خود اشاره کرد و گفت : در آمریکا و اروپا مانند سایر رشته‌ها مرزبندی‌ها مشخص است. وقتی وارد رشته خاصی می‌شوید باید در آن حوزه صاحبنظر شوید. رشته آموزش هنر و زیبایی‌شناسی که من وارد آن شدم، سعی می‌کند با محور قرار دادن زیبایی‌شناسی راه‌های بهتر انتقال و آموزش هنر را آموزش ‌دهد. آشناسازی دانشجو به هنر، آموزش عشق ورزیدن و پرورش علاقه در او از اهداف اصلی این رشته محسوب می‌شوند. نکته مثبت دانشگاه‌های غربی وجود متخصصان زیاد در این رشته است. وجود چنین متخصصانی باعث برقراری ارتباطات قوی بین دانشجویان و تشویق آنها برای حرکت به جلو می‌شود. در کشور ما علاوه بر کمبود متخصص، کتاب‌های ترجمه‌شده هم بسیار اندک هستنند. به همین جهت دانشجویان باید به زبان‌های انگلیسی، فرانسه و آلمانی احاطه کامل داشته باشند اگر جز این باشد قطعاً دانش آنها هیچ عمقی نخواهد داشت. این یکی دیگر از مشکلات عمده‌ این رشته در اینجا است.

دکتر ضیمران در ادامه تصریح کرد: فلسفه هنر و زیبایی‌شناسی یک بحث غربی است و در آنجا شکل گرفته، اساساً توجه زیبایی به شکل فیزیکی و ظاهری امری غربی است و جایگاهی در شرق نداشته است. البته که همه انسان‌ها بی‌توجه به محل زندگی، با زیبایی رابطه تنگاتنگی دارند اما دغدغه معرفت‌شناسانه نسبت به زیبایی یک امر غربی است. چیزی که در دانشجویان بسیار به چشم می‌خورد ضعف آنها در بعد بصری است. ایرانیان با وجود درجه هوش بالایی که دارند از نظر دیداری قدرتمند نیستند. در واقع فرهنگ ما فرهنگ سمعی است نه بصری.

کد خبر 521704

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha