۱ مرداد ۱۳۸۶، ۱۲:۵۱

بانوی مجتهده در پاسخ به مهر:

فتوای وهابیون ادامه دسیسه های شیطانی استکبار جهانی است

فتوای وهابیون ادامه دسیسه های شیطانی استکبار جهانی است

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: در پی انتشار فتوای سیاسی وهابیون ضاله، زهره صفاتی بانوی مجتهده در پاسخ به پرسشهای مهر مقاله ای را با بهره گیری از آیات روشن قرآن کریم به رشته تحریر در آورده که به خوبی و با دلایل مستدل پاسخگوی فتوای هدایت شده از سوی استکبار جهانی است .

قرآن کریم کتابی است که با وجود کوچکی نسبی حجم، مشتمل بر انواعی از معارف و علوم و احکام و قوانین فردی و اجتماعی است و بررسی کامل هر دسته از آنها نیازمند به گروه های متخصصی است که در طول سالیان دراز، به تحقیق و تلاش علمی درباره آنها بپردازند و تدریجا رازهای نهفته آن را کشف کنند و به حقایق بیش تری دست یابند، هر چند کشف همه حقایق و اسرار آن جز به وسیله کسانی که دارای علم الهی و تأیید خدایی باشند میسر نخواهد بود .

این مجموعه متنوع که شامل ژرف ترین و بلندترین معارف ، والاترین و ارزشمندترین دستورات اخلاقی، عادلانه ترین و استوارترین قوانین حقوقی و جزایی، حکیمانه ترین مناسک عبادی و احکام فردی  اجتماعی، سودمندترین مواعظ ، اندرزها و آموزنده ترین نکات تاریخی، سازنده ترین شیوه های تعلیم و تربیت و در یک جمله " حاوی همه اصول مورد نیاز بشر برای سعادت دنیا و آخرت است " با اسلوبی بدیع و بی سابقه ، در هم آمیخته شده، به گونه ای که همه قشرهای جامعه بتوانند به فراخور استعدادشان از آن بهره مند شوند .

فراهم آوردن همه این معارف و حقایق در چنین مجموعه ای ، فراتر از توان انسان های عادی است ولی آن چه بر شگفتی آن می افزاید این است که این کتاب عظیم ، به وسیله یک فرد درس نخوانده و تعلیم ندیده که هرگز قلمی بر کاغذ نیاورده و در محیطی دور از تمدن و فرهنگ پرورش یافته بود عرضه شد .

قرآن کریم ، کتاب آسمانی مسلمان ها است که از طریق وحی بر پیامبر اکرم ( ص) نازل شده و مورد اتفاق و دستورالعمل زندگی برای همه مسلمانان است .

و پیامبر (ص) که دل او آسمان معرفت الهی و کلامش باران رحمت خداوندی بود ، درهای باغ سبز معرفت را بر پیروان مکتب خویش گشود و پیام آور این حکمت بود . پیامبر طعم عدالت را به کام دردمندان و مستضعفان در تاریخ چشاند و با استقرار وحدت و امنیت در همه عرصه ها و قلمروها، در حکومت خویش به منتظران عدالت و تشنگان حق و فضیلت، آسودگی خاطر عنایت فرمود .

قرآن کریم نیز پیروانش را به وحدت و همبستگی و همدلی دعوت نموده است . " واعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا " ( آل عمران 103 ) به ریسمان مستحکم الهی چنک زنید و راه های متفرق نروید .

در همیشه دوران ، شاهد همبستگی و اتفاق بین شیعه و سنی بوده ، نشانه های این اتفاق و اتحاد را در میان فقها، و علمای سلف، همچون مرحوم شیخ مفید، شیخ طوسی ، علامه حلی، سید مرتضی و ... می یابیم .

کتاب گرانسنگ مرحوم شیخ طوسی که نظرات فقهی تمام مذاهب اسلامی را نقل نموده ، نشانه ای از این همبستگی میان مسلمانها بوده و هیچگونه تنش و برخوردی با یکدیگر نداشته اند .

زیرا در اصول کاملا با یکدیگر مشترک و اختلافات در برخی از فروعات بر اساس دیدگاه و مبانی هر کدام قابل احترام بوده است .

و اصولا گفتگوهای علمی در میان اهل علم از سنی و شیعه یک امر کاملا رایج و پذیرفته شده ای بوده است .

فتوای مشترک مفتی اعظم اهل سنت، شیخ شلتوت ، در عصر مفتی بزرگ جهان تشیع حضرت آیت الله بروجردی مبنی بر عمل کردن مسلمین از نظریات مشترک فقهی مذاهب اسلامی، بیانگر وحدت و پیوند مستحکم بین تمام فرقه های اسلامی است . جهان اسلام همواره با همدلی و اتحاد با یکدیگر بوده اند .

این که در حال حاضر متأسفانه شاهد ترور و کشتار و خشونت گروهی تفرقه افکن در میان مسلمین با شعار توحید هستیم که در واقع هدف اصلی آنها به هم ریختن صفوف مسلمین و ایجاد شکاف در جهان اسلام است ، ما این عمل را جدای از دسیسه های شیطانی استکبار جهانی آمریکا و هم پیمان های آنها نمی دانیم که این بار با تفرقه افکنی بین مسلمین وارد شده اند و عده ای دانسته یا ندانسته تبعیت از چنین هدفی می کنند .

فتنه و تخریب اماکن مقدسه توسط یک گروه افراطی با هدف به ظاهر توحیدی قابل توجه است !

اگر این گروه اطلاع کافی از قرآن کریم داشتند ، چنین سخنانی را نمی گفتند . خصوصا دوران رسالت پیامبر (ص) آن دورانی که پیامدهای مهمی را در زمینه های سیاسی ، دینی ، اقتصادی و دیگر ابعاد تاریخ جهان به بار آورد .

هر چند قریشیان مکه تا پیش از اسلام ، تجربه چشمگیری در زمینه اداره شهرها نداشتند و هیچگاه زیر پرچم یک دولت متمدن و با فرهنگ گرد نیامده بودند تا از نظام های سیاسی مدون برخوردار شوند !

اما هنگامی که اسلام بر سر آنها سایه افکند ، نیروهای پراکنده شبه جزیره عربستان حول یک کانون گرد آمدند و در چارچوب کشوری نظام یافته یا اداره های منضبط ، سامان گرفتند . میان این کشور و کشورهای همسایه مانند پاریس روابط سیاسی پدید آمد . از عمر این کشور هنوز ده سال نگذشته بود که بر ایران، عراق، سوریه ، فلسطین، مصر و سرزمین های دیگر چیره گشت .

اما اکنون چه شده است که این چنین وقیحانه ، عده ای با سرسپردگی به آمریکای جنایتکار دست به تفرقه افکنی میان مسلمانان می زنند ؟!

آیا این توطئه های شوم واعمال مغرضانه و افکار جاهلانه ، ریشه در پیشه آمریکای جنایتکار و صهیونیست ها ندارد؟
و اما در رابطه با بارگاه های ملکوتی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ، لازم است آیاتی از قرآن کریم را ، در این مجال کوتاه به دقت مطالعه نماییم :

دلایل قرآنی

1- ساختن محل هایی برای عبادت ، بر روی قبور انسانهای متقی و پرهیزگار را ، قرآن در سوره کهف ، طی جریان اصحاب کهف بر روی قبور آنها بیان می کند .

قرآن می فرماید : " لنتخذن علیهم مسجدا " ( سوره کهف 21 )؛ ظاهر تعبیر ، آنان که بر واقع حال آنها اطلاع یافته بودند ، گفتند بر جایگاهشان مسجدی بنا می کنیم .

ظاهر تعبیر " علیهم مسجدا " این است که اصحاب کهف از دنیا رفتند و علاقمندان آنها تصمیم گرفتند مسجدی بر آرامگاه آنان بسازند و قرآن کریم این موضوع را با لحن موافقی آورده است .

و این نشان دهنده آن است که ساختن مسجد به احترام قبور بزرگان دین در کنار قبور آنها، نه تنها حرام نیست، بلکه کار خوب و شایسته ای است . زیرا این امر باعث می شود که خاطره انسانهای موحد و خداپرست را زنده نگهدارد و این یک امر معمولی در میان موحدان و خداپرستان بوده است و منافاتی با توحید هم ندارد .

زیرا احترام ، مطلبی است و پرستش و عبادت مطلبی دیگر . و اساسا اینکه قرآن کریم سخن کسانی که قائل به این بودند که بر در غار ، مسجدی بنا شود ، اینها از گروه موحدین و اهل توحید بودند ، زیرا تعبیر به " مسجد" دارد نه " معبد " و مسجد در عرف قرآن محلی است که برای ذکر خدا می باشد و محل سجده خداوند است .

بنابراین ایجاد فضایی به نام " حرم " بر روی قبور معصومین (ع) که اساسا در این مکانها نماز و دعا و نیایش به درگاه حضرت حق تعالی صورت می گیرد، هیچگونه منافاتی با توحید ندارد و کسانی که این گونه سخنان را می گویند، از معارف و اندیشه قرآنی به دور هستند .

2- از کسانی که از طریق تهدید و ارعاب ، تحریک بر تخریب اماکن مقدس مسلمین – که مورد قبول همه مسلمین هستند – دارند ، با عنوان شعار توحید سؤال می شود : شما که بر گرد کعبه طواف می کنید ، همه می دانند که در حجر اسماعیل ، پیامبران بزرگ الهی دفن هستند، پس چگونه شما طواف بر گرد قبور آنها را جائز می دانید ؟ زیرا در مطاف قرار می گیرند . خانه ای از خشت و گل است و از آن بالاتر تعظیم و احترام مسجد جایز نیست . حالا ممکن است این سؤال را کسی بکند که این برخلاف توحید است . مسجد گل است و خاک و آجر و سنگ، کعبه از سنگهایی که روی هم گذاشته شده چیز دیگری نیست، مگر سنگ هم می تواند احترام داشته باشد ، که بشر به سنگ احترام بگذارد ؟

در پاسخ گفته می شود سنگ هرگز احترام ندارد و عبادت خدا است که احترام دارد . " معبد " از آن جهت که محل عبادت خدا است ، احترام دارد و " معبود " احترام و تکریم معبد را به ما اجازه داده است و نه تنها شرک نیست ، بلکه عین توحید است .

سؤال دیگر که می توان مطرح باشد این که آیا اگر معبود به ما اجازه تعظیم و احترام عابد را از آن جهت که عابد است بدهد و ما هم او را مورد تعظیم و تجلیل و تکریم قرار بدهیم شرک است ؟

بلکه در پاسخ می گوئیم این عین توحید است . همان طور که خدا اجازه تعظیم و احترام خانه گلی راکه معبد باشد داده ، این انسانی که معبد روح او است و به مراتب از آن خانه گلی بالاتر است و بلکه احترام خانه گلی به اعتبار عابدانش هم چون ابراهیم و اسماعیل و محمد (ص) پیامبر خدا و ... دارد . خانه کعبه " اول بیت وضع للناس " است یعنی اولین معبد و اولین نقطه ای است که برای عبادت و پرستش خداوند تأسیس و ایجاد شده است و احترام را از عبادت دارد . کعبه هم احترام خودش را از عابد و عبادت اخذ کرده است .

آیه شریفه " فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو و الاصال " (سوره نور آیه 36 ) وارد شده ، چه خانه ای است که خدا رخصت و اجازه داده است که گرامی داشته و نامش در آنجا یاد شود . قطعا بیوت و خانه انسان هایی است که حقیقتا سراسر وجودشان عبادت است و بالاتر اصلا خودشان معنی مسجدند .

اینکه از محضر رسول خدا سؤال می شود مراد از این خانه ها چه خانه ای است ؟ در پاسخ فرمودند : " بیوت الانبیاء فقام الیه ابوبکر فقال : یا رسول الله هذا البیت منها لبیت علی و فاطمه ؟ قال : نعم  من افاضلها " حضرت فرمودند : خانه های انبیاء و سپس ابوبکر برخاست وعرض کرد : یا رسول الله ! این خانه که خانه علی و فاطمه است نیز مصداق آیه می باشد ؟ حضرت در پاسخ فرمودند : آری ! این از برترین آن خانه ها است ( نقل از درالمنثور )

تکریم و احترام آنها چه در زمان حیات آنها و چه بعد از آن ، به دستور پیامبر اکرم بر همگان واجب است .
اگر به حقیقت ما معتقد به قرآن و آن چه را که پیامبر (ص) از جانب وحی برای ما آورده باشیم ، دچار خطا نخواهیم شد و احکامی را که هیچ دلیل و ریشه قرآنی ندارد از پیش خود صادر نخواهیم کرد .
و آیا فکر نمی کنیم که مصداق " لا تقدموا بین یدی الله و رسوله " می باشیم ؟ ( سوره حجرات آیه 1 )

3- چرا خداوند به ملائکه دستور سجده بر آدم را می دهد ؟ اینکه همه ما خوب می دانیم که سجده برای غیر خدا شرک است و با روح توحید سازش ندارد ، ولی خداوند خودش این دستور را می دهد : و اذ قلنا للملائکه اسجدوا لادم فسجدوا الا ابلیس ( سوره بقره آیه 34 )

اگر ما نتوانیم فهم صحیح از اسلام داشته باشیم ، این جا نیز بر خدا هم ، باید خرده و اشکال گرفت ! ولی اگر کسی حقیقت قران را فهم کرده باشد ، می فهمد ، اگر چه ظاهر آیه سجده بر آدم است ولی باطن و حقیقت آن اظهارعبودیت و سجده برای خداوند متعال است .

عقل، خرد و قدرت تفکر برای اندیشیدن

خداوند متعال انسان را آفرید و به او گوهر گرانبهای اندیشیدن عنایت فرمود تا راه حقیقت را به دست آورد، این خالق مهربان، تمام نیازهای انسان را تأمین و به او رزق داد و تربیت نمود .

شناخت خداوند مهربان به عنوان مربی بزرگ، تنها راه رسیدن انسان به حقیقت ، سعادت و خیر است . خداوند متعال  قدرت تفکر و اندیشیدن را به این جهت به انسان عنایت نمود تا به واسطه آن به شناخت خالق و مربی خود نائل گردد .

برای اینکه انسان را در تفکر و اندیشیدن یاری دهد ، به انسان، چشم ، گوش، قلب و ... داد تا هر کسی بتواند از گوهر گرانبهای خود به خوبی استفاده کند و از خرد و عقل در جهت شناخت خالق و مربی اش بهره ببرد تا به سعادت برسد .

چرا  که راه شهوترانی و خواسته های حیوانی ، گوهر گرانبهای انسان را دچار زیان می کند، آن چنان که خداوند در قرآن می فرماید :

" قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا ، الذین ضل سعیهم فی الحیاه الدنیا و هم یحسبون انهم یحسبون صنعا ، اولیک الذین کفروا بایات ربهم و لقائه فحبطت اعمالهم فلا نقیم لهم یوم القیامه و زنا ، ذلک جزاوهم جهنم بقا کفروا و التخذوا آیاتی و رسلی هزوا ، ان الذین آمنو و عملو الصالحات کانت لهم جنات الفردوس نزلا ، خالدین فیها لا یبقون عنها جولا " ( کهف (18) آیات 108-103 ) : ای رسول به امت بگو : می خواهید شما را به زیان کارترین مردم آگاه می سازم ؟ زیانکارترین مردم آنها هستند که عمرشان را در راه دنیای فانی تباه کردند و به خیال باطل می پنداشتند که نیکوکاری می کنند . همین دنیا طلبانند که به آیات خدا کافر شدند و روز ملاقات خدا را انکار کردند ، لذا اعمالشان همه تباه گشته و روز قیامت آنها را هیچ وزن وارزشی نخواهم داد . اینان چون کافر شده و آیات  و پیغمبران مرا استهزاء کردند به آتش دوزخ کیفر خواهند یافت و آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند البته آنها در بهشت فردوس منزل خواهند یافت و همیشه در آن بهشت ابدی هستند وهرگز از آن جا انتقال نخواهند یافت .

انسان با مشاهده جهان آفرینش  و نظام دقیق که در آن وجود دارد و جهان را به هم مرتبط ساخته است ، می تواند به دست حکیم به درایت و اراده مطلق موجودی رحیم که عنایت و تدبیر او همگان را فرا گرفتهاست ، شناخت و ایمان پیدا نماید ، لذا هر وقت که انسان به این گونه ایمان برسد ، پروردگارش را می شناسد و می فهمد که آن آفریدگار است که نظام هستی را اداره  و سیر می دهد و هیچ مدیری غیر از او نمی باشد .

با این معرفت و ایمان، نفس انسان در مقابل پروردگارش تسلیم وخاشع می گردد . با این اطاعت وعبودیت است که نفس انسان مؤمن به خدا نزدیک و رضایت او را جلب می نماید و در پیشگاه خدایش به نیایش پرداخته و ارتباط محکم را با خدایش ایجاد و به دست می آورد و کمالات انسانی را از او کسب می نماید ، آنگونه که بندگان صالح خداوند، هم چون اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام چنین بوده اند .

ایمان واقعی

مقصود و منظور از ایمان به خداوند بزرگ تنها اعتراف و باور زبانی و قولی نیست، بار و تصدیق زبانی نمی تواند معنی واقعی ایمان به خالق جهان باشد .

این نوع ایمان، نه کرامتی در قلب انسان به وجود می آورد و نه فضیلتی نصیب می گرداند، نه پلیدی را از انسان دور می سازد و نه انسان را از آتش جهنم رهایی می دهد .

خداوند در قرآن ، ایمان به معنی باور و تصدیق زبانی شیطان را به خالق، مثل زده است : یعنی این که در حالی که شیطان به ربوبیت و خالقیت خداوند اقرار نموده ولی باز هم خداوند ، باور زبانی شیطان را مانع این نمی داند که او از رحمت الهی محروم گردد :

" قال یا ابلیس ما لک الا تکون مع الساجدین * قال لم اکن لاسجد لبشر خلقته من صلصال من حما مسنون * قال فاخرج منها فانک رجیم * و ان علیک اللعنه الی یوم الدین * قال رب فانظرنی الی یوم یبعثون * قال فانک من المنظرین * الی یوم الوقت المعلوم * قال رب بما اغویتنی لا زینن لهم فی الارض و لاغوینهم اجمعین * الا عبادک منهم المخلصین " ( سوره ص آیه 83-75 " خدا به شیطان فرمود ای ابلیس تو را چه مانع شد که به موجودی که من به دو دست ( علم و قدرت ) خود آفریدم سجده کنی ؟ آیا تکبر و نخوت کردی یا از بلند رتبگان بودی ؟ شیطان در جواب گفت : من از او بهترم که مرا از آتش نورانی و او از گل تیره خلقت کرده ای . خدا فرمود ( ای شیطان جاهل ) اینک از این جا بیرون رو که تو رانده شدی  و بر تو لعنت من تا روز قیامت حتمی است . شیطان گفت : پروردگارا پس مهلتم ده که تا روز قیامت زنده مانم . خدا فرمود : از مهلت یافتگانت قرار دادیم . تا روز معین و وقت معلوم . شیطان گفت : به عزت و جلال تو قسم که خلق را تمام گمراه خواهم کرد . مگر خاصان از بندگانت که برای تو خالص شدند .

با این آیه روشن می شود که گفتار تنها نمی تواند مصداق و معنی کامل ایمان و باور به خداوند باشد ، بلکه معنی دقیق ایمان ، عبارت است ازتصدیق قولی به همراه احساس ودرک درونی و باور قلبی که در نفس و درون انسان انگیزه تکاپو و اندیشیدن بی وقفه را خلق نماید .

بر این اساس ، انسان در پیشگاه عظمت خداوند و در کنار بارگاه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ، پیشانی به سجده می گزارد و در قبال جلال و شان متعالی خداوند ، تسبیح می گوید .

بر این اساس ما افتخار می کنیم که خداوند این توفیق را به ما داد که پاک ترین و منزه ترین انسان ها را ، که مظهر عبودیت وبندگی حضرت حق متعال بوده اند ، یعنی پیامبر اکرم و ائمه معصومین را شناخته ایم و با تمام وجود برای آنها احترام قائل هستیم و احترام ما به این جهت است که انسان های موحد و پاکی بوده اند که ذوب در توحید و بندگی خدا بودند .

نبی مکرم اسلام (ص) با شخصیتی عظیم ، با ظرفیت بی نهایت و با خلق و رفتار و کردار بی نظیر ، در صدر سلسله انبیا و اولیا قرار گرفته است و ما مسلمانان موظف شده ایم که به آن بزرگوار اقتدا کنیم و ما آنها را به همین جهت اسوه و نمونه می دانیم ، همان طور که خداوند توصیه به این اسوه بودن نموده که فرمود : " لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه "

ما باید به پیامبر اقتدا و تأسی کنیم، نه فقط در چند رکعت نماز خواندن ، در گفتار و رفتارمان باید به اواقتدا کنیم . لذا رفتن کنار قبور آنان و نماز و دعا و نیایش به درگاه حضرت حق، همه در مسیر توحید و عبودیت و بندگی خدا است و در واقع حرکت در جهت توحید است .

4- حضرت امام حسین (ع) قطعا از بندگان صالح و خالص الهی است . محبت و دوستی او بر همگان واجب است " اجرا الا الموده ففی القرنی ( سوره شوری آیه 23 )

مفسر بزرگ جهان اسلام فخر رازی به نقل از زمخشری در کتاب کشاف روایت کرده وقتی این آیه شریفه نازل شد ، گفتند یا رسول الله ! خویشاوندانی که بر ما محبتشان واجب است چه کسانی هستند ؟ فرمود : " علی " ، " فاطمه " ، و " پسران آنان " .
حضرت امام حسین (ع) یکی از اقربای پیامبر اکرم (ص) است که باید از احترام و دوستی مردم برخوردار باشد، چه در زمان حیات و چه پس از آن .

محبت به پیامبر اکرم و خاندان پاک و مطهرش ، چشمه همیشه جوشانی است که آبشار نیایش را در سراسر مکتب جاودان تشیع تا دامنه قیامت جاری کرده ، جان های شیفته و کام های تشنه شیعیان ، بلکه همه انسان های حق طلب و طالب معنویت را به زلال تمنا، مصفا گردانده، تا مشام جانشان را از عطر پاک آنان، صلوات الله علیهم اجمعین انباشته کنند .

از یک سو آشنا ساختن مسلمانان با مکتب ماندگار اهل بیت ( ع) و درس های شور آفرین و تآثیرگذار آنان در زندگی ، هر کس که اهلیت پرداختن به این مقوله را دارد فرض است ، تا در حد توان علمی و عملی خود بکوشد تا ابهامات افراد بی غرض زدوده شود و از سوی دیگر بر ما واجب است تا از مکانهای مقدس و بارگاه های مطهر اهل بیت عصمت و طهارت حفاظت کنیم و دعا و نیایش نیز رویکردی عظیم و پرثمر در متن زندگی انسان هاست که امید است حقیقت دعا و فلسفه ناب نیایشگری ، در چشم همگان همان قدر و منزلت را بیابد که حق آن هاست .

و در یک جمله چه مکان و موقعیتی بهتر و زیباتر از آنجا که ملائکه خداوند مشغول تسبیح هستند .

در پایان یاد آور می شوم که قرآن کریم ، کتابی است که در طول بیست و سه سال رسالت پیامبر (ص) که دورانی بحرانی و پرماجرا و توأم با فراز و نشیبها و حوادث تلخ و شیرین فراوان بود ، نازل گردید . پیروان واقعی این کتاب آسمانی با پیروی و متابعت دقیق از آیین پاک محمدی، ضمن بهره گیری از نکات ارزشمند در جهت زندگی سعادتمندانه ، موجبات خشنودی حضرت رسول اکرم (ص) را می توانند فراهم سازند .

بر این اساس توصیه به تخریب و حرمت شکنی و بی احترامی به این اماکن مقدس، در حقیقت شکستن حرمت و احترامی است که خداوند متعال و رسول اکرم (ص) به آن امر کرده اند .

کد خبر 522653

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha