به گزارش خبرنگار مهر، همه ماجرا از روزی آغاز شد که عجله و شتاب موجب مخابره خبر درگذشت سیمین دانشور شد و بعد از آن، تماس ها و پیگیری رسانه ها و نویسندگان و نزدیکان بانوی نویسنده به تکذیب خبر فوق منجر شد.
در این اثنا خبر رسید که برخی مسئولان به قصد بازدید و عیادت سیمین دانشور روانه بیمارستان پارس شده اند. این درحالی بود که تعدادی از نویسندگان و شاعران و خبرنگاران هم بعد از شنیدن اخبار ضد و نقیض خود را به آنجا رسانده بودند و پزشکان و پرستاران و کارکنان بیمارستان را مورد سوال قرار می دادند و مدام از وضعیت سیمین دانشور می پرسیدند.
اخباری که در این لحظات در اغلب خبرگزاری ها و همچنین فردای آن روز در روزنامه ها منتشر شد خبر سلامتی و حداقل " زنده بودن" این نویسنده بود تا از این طریق آرامش را به دوستداران و آنهایی که شاید کیلومترها از تهران و ایران فاصله داشتند بازگرداند :" سیمین دانشور زنده است". این عبارت پاسخی به شایعات و شنیده هایی بود که از یکی دو روز قبل از اخبار ضد و نقیض هم میان محافل پیچیده بود.
در این میان تیتری که در همان روز اتفاقات و در ادامه اشتباهات جلوه نمایی کرد تقبل هزینه درمان و بیمارستان سیمین دانشور از سوی موسسه خانه کتاب (وابسته به وزارت ارشاد) بود که البته به خودی خود حامل خبر و حرکت پسندیده ای به شمار می آمد. به هر شکل توجه دولت به هنرمندان و نویسندگان اگرچه همواره محل بحثها و مناقشات زیادی بوده و اصولا رابطه دوسویه آنها را پرفراز و نشیب نشان داده، ولی اعلام این موضوع که دولت در چنین مقاطع بحرانی دست به حمایت از جامعه هنرمندان می زند و آنان را زیر پوشش حمایت مالی خود قرار می دهد فارغ از دسته بندی ها و اختلافات همیشگی اتفاقی پسندیده است.
بعد از این اتفاق، یکی از اعضای خانواده دانشور تقبل هزینه بیمارستان و درمان خانم نویسنده را از سوی آن موسسه تکذیب کرد و اعلام داشت که هیچ هزینه ای در این خصوص پرداخت نشده و خانواده خود اقدام به این کار خواهد کرد. وی اضافه کرد که حتی در صورت تقبل این هزینه ها از سوی خانه کتاب، چه دلیلی برای بازگفتن مکرر آن وجود دارد؟ سخن فوق این پرسش را هم به ذهن می آورد که آیا ذکر این مسئله به عنوان عملی نیکو و خردمندانه و انسانی، از سر وظیفه و مسئولیت آن عمل بوده است و یا استثنایی در این میان وجود داشته است؟
پیرو این گفتار از سوی خانواده دانشور، بار دیگر یکی از مسئولان خانه کتاب طی گفتگویی رسانه ای اعلام کرد: "یک فقره چک به مبلغ 50 میلیون ریال از سوی موسسه خانه کتاب برای هزینههای بیمارستان خانم دانشور به امور مالی بیمارستان پارس داده شد که مدارک آن نیز موجود است."
فرض را برآن می گیریم براساس آنچه گفته شده، چنین مبلغی به بیمارستان پرداخت شده و از این لحاظ کمکی از سر وظیفه حرفه ای و دولتی و یا... توسط خانه کتاب صورت گرفته است اما نگاهی دوباره به نوع گفتار و نحوه اثبات اینکه "مدارک و شواهد ارائه این مبلغ وجود دارد" و هرکس بخواهد می تواند به منابع و اسناد موجود رجوع کند و... نه تنها هیچ کس را با خود و با این رفتار ذاتا پسندیده همراه نمی کند بلکه هر خواننده - چه رسد به خانواده دانشور - را از نفس انجام این حرکت آزرده خاطر می سازد.
به نظر می رسد همان طور که آن فرد منتسب به خانواده سیمین عنوان کرده بود، اعلام صریح این حمایت - آن هم در قواره یک خبر اختصاصی و تبلیغی - چندان برازنده و اخلاقی نبود و ماهیت و نیت حرکت خیر انجام شده را زیر سئوال برد. کسی نفس این یاری و همیاری را کتمان نمی کند اما این قسم اقدامات ممکن است فرهنگ و قاعده ترحم و مصادره اخلاق را جایگزین خود اخلاق کند که از هر " بی حمایتی " و " نداری " تحقیرآمیزتر و دردناک تر باشد.
نظر شما