به این خاطر که نگارش فیلمنامه جدا از اینکه تخصصی دشوار است، این موقعیت را در اختیار کارگردان قرار می دهد تا با نگاهی از بیرون به یک نوشته نگاه کند و همین مسئله باعث می شود متن علاوه بر اینکه از زاویه دید یک نویسنده مورد توجه قرار می گیرد، با نگاه متفاوت دیگری نیز سنجیده شود تا به این وسیله به استحکام بیشتری برسد و محصول نهایی اثری فراگیرتر باشد. اما اصرار برخی کارگردانان بر نگارش فیلمنامه موجب می شود این نگاه متفاوت را از دست بدهند.
محمدرضا فروتن در نمایی از "به آهستگی"
مازیار میری جزو کارگردان هایی است که از ابتدای فعالیت سینمایی اش با فیلمنامه نویسان باتجربه و شناخته شده همکاری کرده است. همین موضوع هم باعث شده آثارش در مجموع از کیفیت نسبی برخوردار باشد و روند شکل گیری داستان با منطق عمومی مخاطب همخوان شود. مهمتر اینکه، وی به مسائل تولید و کارگردانی توجه بیشتری نشان می دهد و به خصوص در زمینه بازیگردانی کارهای او در طول زمان از قدرت بیشتری برخوردار شده اند.
این کارگردان که ورود به عرصه سینما را از ساخت فیلم کوتاه آغاز کرده و دانش آموخته تدوین از دانشکده صدا و سیماست، با ساخت فیلم سینمایی "قطعه ناتمام" در سال 79 پا به عرصه تولید می گذارد. طرح اولیه داستان توسط خودش ارائه می شود و فیلمنامه را کامبوزیا پرتوی می نویسد. این فیلم داستان سفر جوانی برای تحقیق درباره موسیقی خراسانی و نواهای گمشده ای است که از مادر خود شنیده بود.
این فیلم به مفهوم واقعی کلمه یک مشق است که نشان از هوشمندی و آینده خوب سازنده اش دارد. به این خاطر که فیلم از موضوعی بسیار ساده قصه ای به نسبت جذاب می سازد و آمیختگی فیلم با موسیقی و رازی که شخصیت اصلی داستان به دنبال گره گشایی آن است، اثر را از جذابیت بیشتری برخوردار می سازد. ریتم داستان، استفاده مناسب از بازیگران حرفه ای و نابازیگران و بهره گیری مناسب از تصاویر طبیعی که برخی از آنها کویری است، فیلم را به عنوان اثری خوب معرفی می کند.
ساخته نخست این کارگردان به همان نسبت که برای شخصیت اصلی داستان سفری بی سرانجام و دور از مطلوب است، برای مخاطب نیز برخوردار از بیان و انتقال مفهومی خاص یا تاثیرگذاری عمیق و گسترده نیست. همین مسئله باعث می شود فیلم در حد یک تجربه اولیه باقی بماند. به نظر می رسد پرداختن به چند موضوع متفاوت و نداشتن دغدغه مشخص و دقیق سازنده اثر نسبت به موضوع موسیقی روی فیلم تاثیر منفی می گذارد.
میری سال 81 یعنی دو سال پس از ساخت نخستین فیلم خود اقدام به فیلمبرداری و تدوین فیلم سینمایی "جوجه اردک من" به کارگردانی امیر فیضی می کند. این موضوع باعث می شود ابزار تولید را بیشتر بشناسد و در زمینه شناخت اصول حرفه ای سینما که در راه ساخت فیلم های بعدی به او کمک زیادی می کند، گام های موثر و خوبی بردارد. هر چند فیلم از مخاطبان چندانی برخوردار نمی شود.
این فیلمساز سال 84 دومین اثر سینمایی خود با عنوان "به آهستگی" را می سازد. نگارش فیلمنامه را پرویز شهبازی بر عهده دارد و داستان کارگری را بیان می کند که به او اطلاع می دهند چند روزی است همسرش خانه را بدون اطلاع ترک کرده است. وی به محل زندگی اش بازمی گردد و با حرف ها و تهمت هایی از سوی همسایگان مواجه می شود. همین مسئله او را برای یافتن زن بیش از پیش تشویق می کند.
این قصه همانند عنوانش بسیار آهسته و آرام شکل می گیرد. ریتم کند است و اتفاقات به صورت محدود و اندک در فاصله زمانی به نسبت کوتاه شکل می گیرد. اما مضمون فیلم که به مسئله قضاوت و پیش داوری اشاره می کند، در شرایطی شکل می گیرد که شخصیت اصلی داستان سواد چندانی ندارد و فشار روانی همسایه هایی که دنبال بر هم زدن شرایط ذهنی مرد سردرگم هستند، به اندازه ای روی این کارگر سنگینی می کند که او را به سمت بدترین کارها سوق می دهد.
فیلم با آنکه در برخی بخش ها با مشکل نداشتن منطق کافی مواجه می شود؛ به خصوص در زمینه سفر بی منطق زن جوان به شهری دیگر و نشان دادن علاقه به مردی که در قطار با او ملاقات کرده و بازگشت دیرهنگام و بدون دلیل به خانه، اما توجه به مسائل مذهبی را به شکلی داستانی و در زیرساخت اثر به خوبی نشان می دهد. اینکه آرامش واقعی در سایه توجه به ایمان قلبی حاصل می شود و باید از قضاوت بر اساس حرف مردم خودداری کرد.
تدوین این اثر را خود میری انجام می دهد و این عنصر یکی از نقاط قوت فیلم به شمار می رود. چون کمترین اشتباه در مونتاژ فیلم باعث می شد داستان برای مخاطب آزاردهنده باشد. در عین حال بازیگردانی بسیار خوب وی به دیده شدن فیلم منجر می شود. هر چند نام آور نبودن کارگردان برای مخاطب عام و فاصله فیلم از جذابیت هایی که می تواند مخاطبان را برای دیدن یک فیلم به سینماها بکشاند، باعث فروش محدود فیلم شد.
تازه ترین فعالیت سینمایی این کارگردان ساخت فیلم "پاداش سکوت" در سال 85 است که از امروز در سینماها اکران شده است. این اثر تجربه خاص میری در ژانر دفاع مقدس است. ایده اولیه فیلم از مجموعه داستان "من قاتل پسرتان هستم" نوشته احمد دهقان و داستانی به همین نام شکل گرفته است. قصه اولیه نامه چند صفحه ای رزمنده ای به پدر یک شهید است که شرح می دهد چگونه بنا به مصالح امنیتی و دستور فرمانده مجبور به کشتن پسر او شده است.
این قصه به قلم فرهاد توحیدی تبدیل به فیلمنامه ای شده که مقتضیات یک اثر بلند سینمایی را به گونه ای اجتناب ناپذیر لحاظ کرده و در این میان موقعیت خطیر قصه اصلی با بسط پیدا کردن و خلق خطوط فرعی متعدد تأثیرگذاری و اهمیت خود را از دست داده است. ولی در این میان اهمیت رویکرد به اقتباس ادبی در سینمای ایران نباید دست کم گرفته شود که مفصل به هر دو این وجوه در"پاداش سکوت" می پردازیم.
نگاهی به کارنامه کارگردانی مازیار میری به خوبی نشان می دهد که این فیلمساز در هر اثر خود نسبت به ساخته قبلی، در استفاده از عناصر فیلمبرداری، تدوین و بازیگردانی مهارت بیشتری به خرج داده است. به گونه ای که نظر مخاطبان بیشتری را به خود جلب کرده است. اما این کارگردان به افزایش تعداد مخاطبان توجه زیادی ندارد و همین مسئله تداوم حرکت او در سینما را با مشکل مواجه می سازد.
نظر شما