"عليرضا مشايخي" آهنگساز و رهبر اركستر موسيقي نو درگفتگو باخبرنگارهنري " مهر" از ويژگي هاي دو سالانه نوازندگي و مشكلات پيش رو سخن گفت.
متن اين گفتگو را درادامه مي خوانيد:
آقاي مشايخي شنيده شده كه قرار است بعد از برگزاري دو سالانه آهنگسازي، دو سالانه نوازندگي را نيز برگزار كنيد . لطفا در اين مورد توضيح دهيد.
- همان طوركه اطلاع داريد در روزهاي 11 و 12 آذر ماه سال جاري اولين "دو سالانه آهنگ سازي موسيقي نو" د ردانشگاه تهران اجرا شد و قرار براين شده است كه هر دو سال ما نشستي براي انتخاب برگزيدگان آهنگ سازي و نوازندگي داشته باشيم بنابراين برنامه سال آينده ويژه "نوازندگي" موسيقي نو خواهد شد و رشته اي كه به مسابقه گذاشته مي شود پيانو خواهد بود؛ هدف اصلي دو سالانه كه با همت اساتيد وكمك داوطلبانه آنها به وجود آمده ، تقويت بنيه ي آهنگسازي نسل جوان و از طرف ديگر آشنا كردن نوازندگان سازهاي مختلف با آهنگ سازان هم نسل خود مي باشد. مي دانيد كه اصولا در زمينه موسيقي كلاسيك ما يك عقب افتادگي هزار ساله داريم و شرايط بسياربد تعليم و تربيت و فرهنگي ايران ما را كماكان در اين عقب افتادگي نگاه خواهد داشت ؛ متاسفانه متوليان فرهنگي توجهي به اين مهم ندارند و قبل از فعاليت هايي كه گروه موسيقي تهران ده سال پيش آغاز كرد جمع آهنگ سازان اين مرز و بوم به تعداد انگشتان يك دست هم نمي رسيد !( منظور آهنگ سازاني هستند كه در هفتاد سال گذشته درموسسات آموزش دولتي تحصيل كرده بودند)شايد احتياجي نباشد تا بگويم كه برنامه هاي دانشگاه ها چقدر نارسا و "بيراهه" طراحي شده يابه عبارت بهتر اصلا طراحي نشده است...سهمي كه جشنواره براي موسيقي جدي معاصران ايران قائل است بسيار ناچيز است و صدا و سيما هم كه اصولا گرفتار بيراهه ها ي هنري است .
بنابراين به عنوان نقطه اوج فعاليت هاي گروه موسيقي تهران ما سعي كرديم دردهمين سال تاسيس اين گروه، دو سالانه آهنگ سازي ونوازندگي را شروع كنيم ؛ بحمدالله قدم اول بسيار موفق برگزار شد فقط تصور كنيد كه در يك شب، نوازندگاني مانند ميناسكانيان - قوام صدري - حكيم آوا و... دركناي يكديگر نوازندگي كردند و يا در نظر بگيرد تعداد زيادي از آهنگسازان جوان جذب اين تحرك فرهنگي شدند . اگر بتوانيم دو سالانه نوازندگي را هم به جريان بياندازيم، نوعي بازار عرضه و تقاضاي موسيقايي به وجود آورده ايم كه از نظر تاريخي بي نظير و پاسخ به يك ضرورت است . به هرحال تا موقعي كه بودجه دو سالانه نوازندگي تامين نشود قادر به اعلام شرايط و نحوه برگزاري نخواهيم بود ؛ در اين زمينه در حال مذاكره با كانون موسيقي دانشگاه تهران هستيم كه شايد اين موقعيت تاريخي را از دست ندهيم .
آيا با خانه موسيقي در اين خصوص مذاكره نكرده ايد؟
- بعيد مي دانم كه خانه موسيقي حتي از وجود عليرضا مشايخي و اركستر موسيقي نو مطلع باشد!! و اگردر نظر بگيريم كه مهمترين ارگان اجرايي گروه موسيقي تهران يعني« اركستر موسيقي نو»هر هفته در مركز موسيقي تمرين دارد ، مي شود از اين همه غناي اطلاعاتي تعجب كرد!!
مركز موسيقي چطور ؟ آيا از سوي اين مركز حمايتي صورت نگرفته است؟
- من چندين سال با مركز موسيقي و در آخرين مرحله با معاون پشتيباني اين مركز- كه به اركستر ما نيز لطف دارند- مذاكره كرده ام ولي متاسفانه هيچوقت به نتيجه نرسيديم .اما همين قدر كه سالن تمرين در اختيار ما گذاشته اند از مركز موسيقي بسيارممنون هستيم ؛ ضمنا بدانيد كه هر چند وقت يك بار از وقت كوتاهي كه درهفته در اختيار ماهست نيز كاسته مي شود!
آيا قصد نداريد كه اين دو سالانه ها را به صورت بين المللي برگزاركنيد؟
- اگر بودجه داشته باشيم، به عنوان مرحله بعدي به بين المللي كردن دو سالانه بايد انديشيد ؛ درهر صورت اين مساله جزو هدفهاي دراز مدت ما قرار دارد.
چه سازهايي براي دو سالانه نوازندگي در نظر گرفته ايد؟
- اصولا سازهاي غربي مد نظر ما است ودر دوره اول "پيانو"را انتخاب كرده ايم.
در مورد دو سالانه آهنگسازي كه اولين دوره آن برگزار شد ، انتقادهاي صورت گرفت . اصولا چه نوع آهنگسازي مد نظر است؟ آيا آهنگسازي در فرم و قالب موسيقي ايراني در دو سالانه شما راه ندارد؟
- آهنگسازي معاصر مي تواند متاثر از موسيقي بومي باشد و يا مسائل انتزاعي را به بحث بكشد و درهر دو صورت اگر بحث نوگرايي مطرح در موسيقي معاصر باشد مورد توجه دو سالانه خواهد بود ، در حقيقت مي خواهيم آهنگسازان جوان ايراني را به بياني مجهز ببينيم كه از مرزهاي ايران عبور كند چه با الهام از موسيقي ايراني و چه با الهام از مسائل فلسفي و انتزاعي ؛ فراموش نكنيد كه مقدار زيادي از آثار مورد نظر اين دو سالانه ، آن دسته از آثار ايراني هستند كه در مقوله موسيقي هنري آنچنانكه در دنياي امروز منظور است قرار مي گيرند.
بالاخره در ايران بايد متوجه شويم كه اضافه بر موسيقي بومي وموسيقي رديف، يك نوع ديگر از موسيقي وجود دارد كه اين دو را به عنوان سرچشمه الهام مطرح مي كند و برخوردش با انواع موسيقي ايراني، برخوردي بر اساس موازين جهاني آهنگسازي است.
آيا اين گروه كه منظور نظر شما هستند درمراكز دولتي و آموزشي نظير دانشگاه تهران تعليم مي بينيند؟
- در حدود 30 سال است كه گفته ام و نوشته ام و مكتوب است كه مراكز دولتي ، فاقد برنامه ريزي صحيح براي تعليم وتعلم موسيقي هستند! بزودي مجموعه عظيمي از گفتارها و مصاحبه ها ونامه هاي سرگشاده من منتشر مي شود كه مي توانيد برخوردهاي مرا با مجموعه اي از نقصانهاي مراكز دولتي مطالعه كنيد.
براي مثال ديدگاه من نسبت به موسيقي بسيار سطح پايين صدا و سيما درج شده و در آنجا گفته ام كه واقعا فرقي بين موسيقي هاي اين رسانه ملي با موسيقي پخش شده در تاكسي ها و چلوكبابي ها نيست!
نظر شما