پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۱۶ مرداد ۱۳۸۶، ۸:۰۶

گفتگو بین فــرم و محتوا در متون کلاسیک معنای باطنی اثر را آشکار می‌سازد

گفتگو بین فــرم و محتوا در متون کلاسیک معنای باطنی اثر را آشکار می‌سازد

دکتر صفوی در نشست "اصول ساختار‌شناسی و تأویل در متون کلاسیک" با تاکید بر این نکته که برای فهم محتوا باید فــرم را کشف نمود و از طریق گفتگو بین فــرم و محتوا معنای باطنی اثر را دریافت گفت: روش ساختارشناسی ما مبتنی بر رویکرد کل نگر، نـه رویکرد خواندن متوالی یا بیت به بیت و هم چنین بر اساس انعکاس متقاطع و سیکل هرمنیوتیکی یا ارجاع جزء به کل و کل به جزء است.

به گزارش خبرنگار مهر، در پنجاه و نهمین نشست مرکز پژوهشی میراث مکتوب با عنوان "اصول ساختار‌شناسی و تأویل در متون کلاسیک با تاکید بر مثنوی معنوی" عصر امروز با حضور دکتر سـلمان صـفوی برگزار شد.

دکتر صفوی در آغاز سخن با اشاره به مفهوم ساختار گفت: ساختار به معنای چارچوب تعیین کننده مناسبات درون عناصر یا اجزاء یک داستان، اثر یا پدیدار است که به مفهوم "هم خوانی ارگانیک میان اجزاء اثر" باز می گردد. اهمیت فهم ساختار در جهت فهم متن، یک رویکرد فلسفی به متن است. روش متعارف و یا روش علی بررسی تک  تک ابیات یا پدیدارها جهت فهم عمیق متن مکفی نیست، بلکه تفسیر متن باید بر تحلیل مجموعۀ مناسبات بین اجزاء ساختار یک متن استوار باشد.

وی در ادامه به خرده ساختارهای یک کل که خود حاصل مناسبات خاص درونی بین اجزاء مختلف آن ساختار است اشاره کرد و گفت : در این شیوه معانی جدیدی ورای ظاهر متن پدید می آید، یعنی معنایی که خود را پنهان ساخته ظاهر می گردد. بر اساس اصول ساختارشناسی، مناسبات، تفاوت ها و تقابل های اجزای متن به نشانه های متفاوت، شکل و معنی می دهد و مجموعه ای از عناصر صوری را با یکدیگر مرتبط ساخته امکان می دهد که از راه هم نشینی عناصر گوناگون، عبارت هایی با معانی تازه ساخته شود. از طریق دقت در روابط پاراگراف ها و بخش های مختلف یک اثر می توان به محتوای اصلی یک داستان یا کل اثر پی برد.

دکتر صفوی در ادامه با تاکید بر این نکته که ساختار شناسی به طرح ابیات و پدیدارها فراتر از جنبه های ظاهری آنها کمک می‌کند اشاره کرد و گفت: طرح یک عنصر - بیت، پاراگراف، بخش و حکایت - در رابطه آن با سایر عناصر است. کلیه این روابط که سازنده یک ساختار یا سیستم نهایی است به کشف محتوای اصلی پنهان اثر کمک می کند. در این روش رابطه بین دال و مدلول به تنهایی چندان مهم نیست، یعنی صرف این پندار که در داستان اول، شاه سمبل روح و کنیزک مظهر نفس است اهمیتی ندارد بلکه رابطه یک دال با دال دیگر است که دارای اهمیت است. هیچ دالی به دال خودش ارجاع نمی شود، بلکه در زنجیره دال ها جای می گیرد. دال در این زنجیره معنا می یابد دلالت ها نیز باید در همین پیوستگی دال ها به شمار آید.

وی با اشاره به این نکته که موضوع اصلی همواره در ظاهر اثر پنهان است گفت: تفسیر تک تک ابیات به معنای راه یابی به کل داستان یا اثر نیست. ما سرنخ ارتباط دال ها را با یکدیگر از طریق فرم و ساختار، تاویل و ارجاع جزء به کل و کل به جزء کشف می کنیم.

دکتر صفوی تصریح کرد: البته ما به آن معنایی که در فضای فرهنگی فرانسه پس از جنگ جهانی دوم مطرح شد ساختارگرا نیستیم بدین معنا که به دیدگاه های ساختارگرایان معروفی هم چون میخائیل باختین و لوئی اشتراوس متعهد مطلق نیستیم و یا پیرو بوریس آخن باوم و رومن یاکوبسن فـُـرمالیست های روس نیز نیستیم. ما بر خلاف ساختارگرایان می خواهیم از صورت یا فــرم به محتوا برسیم، آنچه برای ما مهم است  محتواست نــه فــرم.

رئیس آکادمی مطالعات ایرانی در لندن تاکید کرد: البته معتقدیم برای فهم محتوا باید فــرم را کشف نمود و از طریق گفتگو بین فــرم و محتوا معنای باطنی اثر را دریافت. روش ساختارشناسی ما مبتنی بر رویکرد کل نگر، نـه رویکرد خواندن متوالی یا بیت به بیت و هم چنین بر اساس پاراللیسم، انعکاس متقاطع و سیکل هرمنیوتیکی یا ارجاع جزء به کل و کل به جزء می باشد. بر اساس این روش، تفسیر و رویکرد بیت به بیت مفید است اما کافی نیست زیرا با قرائت بیت به بیت، تفسیر کل داستان یا اثرحاصل نمی‌شود.

دکتر صفوی در ادامه سخنانش به نظریه مدرن اشاره کرد که یک اصطلاحی تکنیکی در زبان شناسی و فلسفه زبان است و گفت : نظریه مدرن اقتضا می کند در ارتباط با نطق یک فرد، سوال شود. سخنران چه می کند و یا می خواهد چه کند و در واقع مفهوم نطق او چیست؟ جهت فهم کامل واژه ها، بایستی اهمیت شیوه ادای گفتار و زمینه خاص آن نیز به معنای واژه ها اضافه گردد و به عبارت دیگر از اصول علم معنا شناسی استفاده شود. در دوران کلاسیک واژه هرمنوتیک، تنها به معنای کار فیزیکی یافتن و گرد آوری نمونه های نسخ، جهت خلق یک نسخه تجدید نظر شده از یک متن بود. شناخت معنایی، اصلی است که جهت فهم و تاویل اثر، از اصول معناشناسی بهره می جوید.

وی افزود: در فرهنگ معاصر رابطه میان متنی اصطلاحی است که بیانگر وابستگی هر متن ادبی به آثار پیشینیان است. یک متن ادبی یک پدیده مجزا از دیگر متون ادبی نیست، بلکه کـلاژی است از نقل قول های گوناگون و هر متن، حاصل جذب و تحول متون دیگر است. این اصطلاح توسط جولیا کریستوا در سال 1966 میلادی وضع شد . کریستوا یک فیلسوف، منتقد ادبی، روان کاو و رمان نویس است که باورهای او در رابطه با ارتباط میان متنی و مکتب علایم رمزی در زمینه های زبان شناسی، تئوری و نقد ادبی، روان کاوی و تجزیه و تحلیل فرهنگی و سیاسی، هنر، تاریخ هنر از اهمیت ویژه برخوردار است. جولیا کریستوا، رولاند بارت، میشل فوکو، کلـود لویی اشتراوس، جِـرارد ژنـت، تودوروف، ژاک مری امیـل لاکان و لویی آلتـوسر از پیشگامان ساختارگرایی هستند .

دکتر صفوی کتاب "ساختار معنایی مثنوی مولوی" که پایان نامه دکتری وی است را با راهنمایی آقای سایمون ویتمن، طی سالهای 1997 تا 2005 میلادی در دانشگاه لندن ارائعه کرده و این کتاب با ترجمه خانم دکتر مهوش السادات علوی از سوی نشر میراث مکتوب به زودی منتشر می‌شود .

وی در این کتاب آورده است که قول مشهور بین مثنوی شناسان شرق و غرب آن است که مثنوی فاقد ساختار، سیستم، طرح و نظم خاص است  اما بر اساس تحقیقاتی که انجام داده ام معتقدم که مثنوی مولانا دارای ساختار و طرح خاصی است که بر مبنای الهام از قرآن کریم و مبانی هستی شناسانه اسلامی تدوین شده است.

کد خبر 530728

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha