پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۱۶ مرداد ۱۳۸۶، ۱۱:۱۹

مکتبهای فلسفه اخلاق (2)

نگاه فایده‌گرایی به خیر حداکثر انسانها

نگاه فایده‌گرایی به خیر حداکثر انسانها

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: فایده‌گرایی که معادل انگلیسی آن ریشه‌ای لاتینی به معنای سودمندی دارد نظریه‌ای در فلسفه اخلاق است که برای انسانها حداکثر خیر و سود عددی و کمی را توصیه می‌کند. از این رو این مکتب یک نظام ارزشی و شکلی از نتیجه‌گرایی و مطلق‌گرایی است. البته خیری که مدنظر فایده‌گرایان است نه صرفاً سود و لذت که ممکن است خوشبختی یا سعادت باشدد و حتی پاره‌ای دیگر از نظریه‌های فایده‌گرایی پی‌جوی دیگر اهداف و ارزشها هستند.

فایده گرایی اساساً در سده هجدهم در انگلستان و به وسیله جری بنتام به وجود آمد هرچند که پاره ای دیگر از متفکران نیز در حادث شدن و بسط آن بسی نقش داشتند. بنتام  در زمانه تغییرات اجتماعی و علمی مهم سده هجدهم متولد شد. زمانه ای که علم رواج فراوان داشت و از سویی دیگر توجهات به دموکراسی به صورت روزافزونی افزایش می یافت. او در زمینه اصلاحات حقوقی کار می کرد و کتابی با عنوان " اصول اخلاق و قانونگذاری" نگاشت که در آن نظریه اخلاقی اش را بسط داد. این کتاب به سه بخش تقسیم می شود: فصلی به انگیزه هایی که باعث به حرکت درآوردن انسانها می شوند می پردازد ، فصل دیگر اصول فایده را بررسی می کند و در انتها  محاسبات  شادی آور را در مرکز توجه خود قرار می دهد.

 در مورد اصول فایده وی بر این نظر بود که درد و لذت تنها امور مطلق و ملموسی هستند که در زندگی انسانی وجود دارند. "طبیعت انسان را در ذیل دو ارابه مسلط قرار می دهد: لذت و درد". از این خاستگاه است که وی به سمت قاعده لذت رهسپار می‌شود: اینکه خیر چیزی است که شادی بیشتری را برای بیشترین تعداد افراد به همراه بیاورد. او بعد از تصدیق به اینکه دو اصل متعارض متفاوت و محتمل می توانند وجود داشته باشند به بخش دوم کتاب خود رهنمون می شود و بسادگی از "اصل بیشترین خوشی" نام می‌برد. 

جان استوارت میل هم کتابی معروف اما کوتاه با عنوان "فایده گرایی" نگاشت. میل در بین فایده گرایان از آن بابت معروف است که به شادی فرهنگی و معنوی به عنوان شادی ای فراتر و برتر از شادی جسمانی عطف توجه نشان می‌دهد. میل در این اثر از این بحث می کند که فایده‌گرایی مستلزم آن است که نظمهای سیاسی،  "اصل آزادی" را تأیید کند: یعنی هر فرد دارای حداقل آزادی ممکن باشد البته تا جایی که به آزادی دیگران خللی وارد نکند و بدین گونه این فرد بتواند شادی اش را به حداکثر برساند.

فایده گرایی کلاسیک بنتام و میل بر بسیاری از فیسوفان تأثیر گذاشت و تصوری گسترده تر از "نتیجه‌گرایی" را به وجود آورد. در نتیجه تعاریف درست از فایده گرایی و نتیجه گرایی و تفاوت میان این دو به هیچ عنوان مشخص نیستند و حتی بسیاری از فیسلوفان نیز نمی توانند این دو را بتمامی از یکدیگر جدا کنند.

فایده گرایی به عنوان استدلالی برای دیدگاههای سیاسی متفاوت زیادی هم به کار رفته است. به طول مثال لوودویک ون میسس که از لیبرالیسم حمایت می کند برای دفاع از مدعیات خود از استدلالهای فایده گرایانه استفاده می نماید. در مقابل فیلسوفان مارکسیست هم از این اصول استفاده می کنند اما آنها را برای دفاع از سوسیالیسم به کار می برند.

فایده گرایی حتی بر علم اقتصاد هم تأثیر داشته است. به طول مثال در این علم نظریه فایده وجود دارد که هرچند تصوراتی دیگر از این مفهوم را به کار می برد از این مفهوم متـأثر است.

بیشتر نظریه‌های فایده گرایانه با اصل ایجاد بیشترین خیر برای بیشترین تعداد افراد ارتباط برقرار می کنند. فایده گرایی منفی ما را ملزم می کند که از حداقل شر یا خطر جانبداری نماییم یا از شر و خطر حداکثری اجتناب ورزیم. طرفداران این نظریه از این نکته بحث می کنند این اصل مؤثرترین اصل اخلاقی است چرا که به نظر آنها راههای زیان زدن بیشتر از راههای خیر رساندن هستند و بزرگترین و بیشترین خطرها از بیشترین خیرها قابل‌فهمترند.

با این همه پاره ای از مدافعان اصل فایده گرایی ( مانند میل) شتاب داشتند اذعان کنند که هدف نهایی فایده گرایی منفی ، جلوگیری از کشتن سریع و دردآور همه انسانها است . فایده گرایی منفی به نظر ضرورت و نیازی در برابر خرابی کل جهان است حتی اگر این نوع فایده گرایی، رنجی کوچک و مشکلی اندک را در این زمینه برطرف سازد. با این همه این نظر و نظریه، مناقشه‌های بسیاری را به وجود آورده و بسیاری از افراد حاضر نیستند این رویه از فایده گرایی را با این تأویل و تفسیر بپذیرند. 

فایده‌گرایی عمل‌محور هم قائل به این نکته است که ما در ابتدا باید به نتایج اعمال عطف توجه نشان دهیم و از این توجه انتخابی را صورت دهیم که بیشترین میزان شادی را برای بیشترین تعداد افراد به همراه دارد. فایده گرایی قاعده محور اما بیان می کند که ما باید به نتایج قاعده ای که اعمال بدان معطوفند عطف توجه نشان دهیم. یعنی ببنیم یک قاعده تا چه اندازه شادی برای بیشترین تعداد افراد به وجود می آورد.

برای نشان دادن این نکته به مثال ذیل توجه کنیم: یک جراح پنج بیمار دارد: یکی به کبد نیاز دارد و دیگری به لوزالعده، سومی به قلب و دو بیمار دیگر به کلیه. بیماری دیگر به بیمارستان می آید . آیا پزشک مجاز است این بیمار را بکشد تا اعضای بدنش را به این پنج بیمار بدهد؟ اگر  این کار را انجام دهد مسلماً حق این بیمار ششم را نادیده گرفته و نقض کرده است. در این مورد به نظر فایده گرایان در برابر دو گزینه قرار دارند یا اینکه بیمار  ششم کشته شود تا 5 بیمار دیگر زنده بمانند یا این کار صورت نگیرد و بنابراین پنج بیمار اول تلف شوند. به نظر می رسد نسخه اصلی فایده‌گرایی حکم به کشتن این بیمار ششم می دهد اما آیا ما مجاز به انجام چنین کاری هستیم؟

یک فایده گرای قاعده محور اما به قاعده ، به جای عمل، عطف توجه نشان می دهد. فایده گرای قاعده محور می‌تواند در این مورد خاص بگوید " هرگاه یک بیمار می تواند جان پنج بیمار دیگر را نجات دهد برای تحقق این عمل می توان جان بیمار ششم را گرفت تا پنج بیمار دیگر سالم بمانند" با این همه آشکار است که اگر این قاعده همه گیر شود تبعات اجتماعی بسیار زیانباری را به همراه خواهد داشت. به طور مثال باعث می شود دیگر کسی با اطمینان نتواند به بیمارستان رود و همیشه مضطرب و نگران باشد که به خاطر بیمارانی دیگر جانش را بستانند. بدین جهت فایده گرایی قاعده محور ممکن است به این قاعده برسد که " جان انسانی را برای سلامت انسانهایی دیگر نمی توان گرفت" یعنی اگر پزشکی جان بیماری را برای بیمارانی دیگر بگیرد عملی اشتباه را صورت داده است.

Iفادیده گرایی قاعده محور هم مورد انتقاد قرار گرفته است. یکی از این انتقادات البته این است که اگر قواعد کلی و عمومی که این نوع از فایده‌گرایی تجویز می کند مورد تبعیت قرار گیرند در شرایطی خاص میزان شادی کاهش می یابد. اینکه هرگز کسی را نکشید به نظر یک قاعده درست است اما این قاعده ممکن است شیوه مواجهه ما را با قاتلان و متجاوزان دشوار سازد. بدین جهت این گروه از فایده گرایان استثناهایی را برای قاعده خود معرفی می کنند که بر طبق آن اگر شکستن این قاعده شادی و خوشبختی بیشتری را به همراه دارد شکستن آن ایرادی ندارد.

کد خبر 530974

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha