۱۸ مهر ۱۴۰۰، ۱۲:۱۳

توسط نشر مولی؛

«عنقا مغرب» بازنشر شد/اعتقاد ابن‌عربی به حضور جسمانی امام عصر(عج)

«عنقا مغرب» بازنشر شد/اعتقاد ابن‌عربی به حضور جسمانی امام عصر(عج)

دومین چاپ کتاب «عنقا مغرب فی ختم الاولیا وشمس المغرب» اثر ابن عربی و ترجمه امیرحسین اللهیاری منتشر شد. ابن عربی در این کتاب به اثبات مهدویت می‌پردازد و نظر او در این باب به شیعه نزدیک است.

به گزارش خبرنگار مهر، نشر مولی کتاب «عنقا مغرب فی ختم الاولیا و شمس المغرب» اثر شیخ اکبر محی الدین ابن‌عربی و ترجمه و حواشی امیرحسین اللهیاری را در ۱۹۶ صفحه و بهای ۱۰۰ هزار تومان منتشر کرد. چاپ نخست این ترجمه بهار سال گذشته (۱۳۹۹) با شمارگان ۵۲۰ نسخه و بهای ۶۵ هزار تومان منتشر شده بود. کتاب بر اساس نسخه احمد سید شریف بهنساوی، بازرس کل دعوت و تبلیغات دینی الازهر مصر، عضو هیات علمی و انجمن ادبا، ترجمه شده است.

«عنقا مغرب» یکی از دشوارترین متون ابن‌عربی است که سال‌ها رنگ ترجمه کامل به فارسی و هیچ زبان دیگری را به خود ندیده بود و ترجمه اللهیاری نخستین ترجمه این متن به زبان‌های دیگر است. برای درک بهتر متن، مترجم در پیشگفتار دوم کتاب یک دوره حکمت اسلامی از منظر ابن‌عربی را به زبانی ساده برای مخاطبان شرح داده است تا مخاطب در مواجهه با این متن دچار سرگشتگی نشود. انتهای کتاب نیز متن اصلی نسخه بهنساوی درج شده است.

شیخ اکبر «عنقای مغرب» را در اثبات مهدویت نوشته است. برخی شاخه‌های اهل سنت به مساله مهدویت معتقد هستند، اما مهدویت در نظر آنها به معنای ادامه حضور جسمانی امام عصر نیست. یعنی خداوند پایان ولایت را تضمین کرده است، اما نه به معنای در قید حیات ماندن امام از چند قرن پیش. ابن‌عربی اما به عنوان یک سنی مالکی مذهب اعتقاد دارد که مهدویت هم به معنای مورد قبول اهل سنت رخ می‌دهد و هم به معنای ادامه حضور جسمانی آخرین امام است. بنابراین او هم به اثبات عقاید شیعه در این مقوله می‌پردازد و هم ایده اهل سنت در این موضوع را طرح می‌کند. او در شرح مفهوم ولایت آن را به دو گونه ولایت عامه و ولایت خاصه تقسیم می‌کند. به باور او ولایت خاصه جزئیه در وجود حضرت مهدی (عج) منحصر است و ولایت عامه کلیه در حضرت مسیح (ع) تمام می‌شود.

اعتقاد و نظر شیخ اما همان نظر اهل تشیع است در باب غیبت و ظهور. وی هم در این کتاب و هم به وضوح در فتوحات، اشاره کرده که معتقد به حضور جسمانی امام است؛ ورای حضور روحانی او… شیخ در این کتاب برای ورود به مبحث اصلی، به توضیح و تبیین اصول اندیشه خویش که شامل وحدت وجود، تشبیه و تنزیه و گرد آمدن اسماً ذیل کلمه الله و خلقت حقیقت محمدیه و بحث انسان کامل می‌پردازد و بعد وارد مبحث ولایت می‌شود. به باور شیخ نخستین چیزی که خداوند می‌آفریند «حقیقت محمدیه» است. حقیقتی که از ازل تا ابد جریان دارد و به اقتضای تاریخ، شصت و سه سال با کالبد محمد بن عبدالله تقارن یافته و درجه‌ای از نبوت و ولایت در او ختم شده است.

این کتاب در سیاق مرجان و به ترتیب مروارید، تنظیم شده است. مطالب مرجان اول که در ۱۱ مروارید تشکیل شده، عبارت‌اند از: ۱. وقتی خدای متعال حقیقت محمدیه را براساس حقیقت مثلیه خود خلق نمود، برای او «نشاه کلیه» را قرار داد، سپس به وی خطاب کرد: «انا الملک و انت الملک و انا المدبر و انت الفلک». ۲. بیان انبجاس عیون ارواح از حقیقت محمدیه و ظهور ملاء اعلی. ۳. پیدایش عرش. ۴. پیدایش «نشاه کرسی». ۵. پیدایش افلاک. ۶. پیدایش عناصر اولیه. ۷. ایجاد دخان در اثر تماس طبقه‌های زمین. ۸. جریان رؤیت حق در عالم خلق. ۹. التحام یواقیت و انتظام مواقیت. ۱۰. اعتراض به سؤال «مستشکل» است که می‌گوید: چگونه وجود ملک از وجود مملکت متأخر است، در حالی که آن در میدان هلاکت و عدم است؟ ۱۱. رقائق از حقیقت محمدیه تا جمیع حقائق امتداد دارد. مطالب مرجان دوم که شامل ۱۰ مروارید است، بدین قرار است: انسان وقتی از حقیقت مجرده خود منسخ شده، برای او حظی پیدا شده و به علوم کلی تقریری احاطه پیدا می‌کند. صاحب این مقام دیگر وجود و عدم، عابد و معبود، را مشاهده نمی‌کند و در این مقام غیر از علم مجرد و تحقیق قدیم و مجرد چیز دیگری وجود ندارد. در این مقام بعضی از خواطر اولیه که ملحق به ازل بودند، هیچ‌گونه اتصافی به وجود و عدم پیدا نمی‌کنند. ابن عربی در بخش بعدی کتاب امامت را به طور مطلق اثبات می‌کند؛ به طوری که هیچ‌گونه اختلافی در آن وجود نداشته باشد. سپس در قالب «النکته الموخره» فصولی را ارائه می‌دهد که هر کدام از آنها در مسئله امامت نقش بسزایی را ایفا می‌کند. محی‌الدین، ملاک تمامی انبیا در تعیین ختم اولیا را بیان کرده و در پایان رساله‌ای تحت عنوان «افصاح الکتاب» به احوال و مشخصات حضرت مهدی (عج) اشاره کرده و به بیان آیات الهی درباره وی می‌پردازد. وی همچنین مرواریدی را به آخر کتاب ملحق کرده و در آن به علائم ظهور می‌پردازد که حائز اهمیت است.

در بخشی از فصل «اثبات امامت علی الاطلاق سوای اختلافات» این کتاب می‌خوانیم: «رفیقا بدان که امامت، مقامی است که صاحب آن متبوع آید و کلامش مسموع و عهدش فرونهاده نگردد و تیغه شمشیرش کند نشود. اگر اراده کند، عمل کند کس را یارای مقابله با دستورش نیست و تیغ تیز و سخنان دندان شکن دارد. اعتراض را به او راه نیست و هرکه کند، مجازات گردد و خداوند در او مقامات کوچک و بزرگ استوار فرموده و پیروی هر مقام او، چه کوچک و چه بزرگ، چه والا چه دون، بر پیروانش فرض است و مخالفت با آن مفسده، زیرا طریقت و اشتراک در حدود حقیقت، برابرند.»

کد خبر 5323907

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha