به گزارش خبرنگار مهر، رمان «سرخدوستها، پارتیزانهای کوچک از لورکوزن»، اثر فریدریکه کرتسن، متولد ۱۹۵۶ نویسنده آلمانی-سوئیسی است که با زبان و تخیلِ کودکانه یک راویِ خردسال نگاشته شده است. این رمان بستری است به بزرگیِ رودخانه راین و به رنگِ آبیِ آسمانِ شهر لورکوزن که با تاریخ و فرهنگ و خوابها و رؤیاهای مردمش گره خورده و به خواننده فارسیزبان شناختی عمیق و دگرگونه از فرهنگ و جامعه آلمانی و اروپا در دهههای پنجاه و شصت میلادی و فرهنگ و تاریخِ آن زمانه بدست میدهد.
عباسعلی صالحی در گفتوگو با خبرنگار مهر درخصوص این اثر از انتشارات «گابه» میگوید: این رمان، وقایع اپیزودگونهای از دگرگونیهای دوران شکوفایی اقتصادی پس از جنگ در آلمان را هم پیش چشمانمان بازمیآفریند. صحنه نمایشی با ۲۸ قطعه بهمپیوسته (اپیزود) است که کودکیِ راوی را در محیط خانواده با آدمها و جهان پیرامون و واقعیاتِ پیدا و پنهانِ آن روزگار به تصویر میکشد.
وی ادامه میدهد: برای راویِ خردسال، آشپزخانه مادربزرگ مرکز جهان است؛ فریدریکه کرتسن در این رمانِ ۲۰۵ صفحهای، جهان ما را جسورانه زیر و رو میکند و تصاویری بینظیر همچون نقاشیهای هنرمندان بزرگ میآفریند. شخصیتهایش با صمیمیت و مهربانی و گاه طنز در کلام، از شیرین و تلخِ زندگی، برویمان جهانی تازه میگشایند. به گفته مترجم این اثر فریدریکه کرتسن در بخشی از پیشگفتارش بر این کتاب با اشاره به درونمایه اثر و اجباری که راوی خردسال به تمرینِ مشق و درستنویسیِ کلمات دارد و نیز با اشاره به مقاومت راویِ خردسال در برابر این اجبار و درستنویسیِ کلمات که ویلفرد، شخصیتی دیگر از رمان به او دیکته میکند، نگاشته است: «این رمان، قصه کودکیست که بیشتر دوست دارد سرخپوستی باشد با املاء نادرستِ کلمه، سرخدوست.
وی میگوید: شادمانم که کودکِ رمانام حالا به ایران و پیشاروی افقهای دوردستِ تاریخِ کهنش، کولیوار مهاجرت میکند، آنجا جاییست که ایمان دارم کودکم با چند هنرپیشه کودک از فیلمهای کیارستمی روبرو خواهد شد.
نویسنده در پیشگفتارش یادنوشتهای هم برای عباس کیارستمی و کودکانِ جسورِ فیلمهای او از خود بجا گذاشته است. این رمان در کنارِ تمامِ لایههای پیدا و پنهانش، سخنی دوستانه و حکیمانه هم در نوعِ خود برای بزرگسالان دارد و آن توجهِ بیشتر به روح و روانِ کودکان است.
وی در خصوص ضرورت خوانش این کتاب و توجه به دنیای کودکانه با این بیت آغاز میکند: «چونکه با کودک سر و کارت فُتاد / پس زبانِ کودکی باید گشاد … (مولوی).» زبان کودکانه و تخیلِ کودکانه راوی خردسال در این رمان و گفتگوها و چالشهای بزرگسالان با او در هر یک از اپیزودها، خوانندگان بزرگسال ِ فارسیزبان را با ظریفترین لایههای روانی و ذهنی و تخیلاتِ کودکانه بخوبی آشنا میکند و کلام مولانا را بصورت ملموس در گوشمان فریاد میآورد.
صالحی با بیان اینکه این رمان بستریست غنی برای تقویتِ مهارتِ زبانی، مهارتِ خواندن و تقویتِ قوه تخیلِ خوانندگانِ کودک و نوجوان، تصریح میکند: در واقع این رمان دریچهایست بسوی فرهنگِ دیگری با همه عناصر فرهنگشناختی و مردمشناختیاش و با توجه به اینکه در حال حاضر، آثار کمتری در ادبیات و بازارِ کتاب هستند که بطور همزمان همپوشانی موفقی را در دو رده سنیِ بزرگسال و کودک و نوجوان بدست داده باشند، این اثر در این زمینه از آثار برگزیده و موفقِ ادبیات خارجیست.
وی ادامه میدهد: کوشیدهام جهانِ تازه این رمان را به همراهِ همه عناصرِ زیباییشناختی، فرهنگشناختی و نیز همه ظرافتهای روابطِ انسانیاش را از راهِ ترجمه در دسترسِ خوانندگانِ فارسیزبان بگذارم و در عین حال معتقدم این سفیرِ جدیدِ ادبیات، بستری کاملاً آموزشی برای داستاننویسانِ جوانِ فارسیزبان است که با سبکی نو و زبانِ کودکانه در داستاننویسیِ اروپا بخوبی آشنا شوند.
نظر شما