پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۵ شهریور ۱۳۸۶، ۹:۵۱

ضیاء موحد :

زندگی من را بیش از آنکه فلسفه تعیین کند شعر تعیین می کند

زندگی من را بیش از آنکه فلسفه تعیین کند شعر تعیین می کند

نخستین نشست ادبی شهریور ماه نشر ویستار عصر دیروز با حضور عنایت سمیعی، سید علی صالحی و اهالی ادبیات و شعرخوانی ضیاء موحد برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، در ابتدای این نشست ضیاء موحد با اشاره به انباشته شدن جهان اندیشه از نظریه و نظریه پردازی، گفت: زمانی نظریه ها زیاد تاثیرگذار نبود اما الان فوق العاده تاثیرگذارند و متاسفانه تاثیر مخرب هم دارند. من تاکیدم راجع به موج پست مدرنیسم است. در ایران کسانی که درباره آن نوشته اند دو دسته اند؛ یا آن را به عنوان یک مصیبت تلقی می کنند یا آن را دست بسته می پذیرند و می گویند همین است که هست.

وی در این باره افزود: متاسفانه عموم این افراد متون اصلی پست مدرنیسم را هم نخوانده اند و من به آنها توصیه می کنم که از اصل متن بخوانند تا بفهمند که مسائل چگونه است. اگر این حرف پست مدرنیست ها را قبول داشته باشیم - که بسیاری از شاعران جوان ما قبول دارند - که تفاوتی میان شعر والا و شعر نازل وجود ندارد، پس چرا شعرهای ما این میزان نازل است و اصلاً چرا ما به شعر نازل چسبیده ایم.

موحد سپس به خواندن چند شعر کوتاه از مجموعه شعرهای جدیدش در کتاب "نردبان اندر بیابان" پرداخت و با اشاره به تغییر روایت در این مجموعه (در قیاس با شعرهای قبلی اش) گفت: کسانی که با مجموعه شعر "مشتی نور سرد" توانستند خوب ارتباط برقرار کنند، با "نردبان اندر بیابان" مشکل دارند و این به خاطر عوض شدن نوع بیان است یعنی مجموعه جدید روایتی دارد که ظاهراً ساده است اما به هیچ وجه این گونه نیست.

این شاعر در ادامه با خواندن دو شعر که یکی راجع به دوران شکوه و دیگری دباره دوره افول تمدن ایرانی بود، گفت: ما در دوره ای از تاریخ خودمان بوده ایم و توانسته ایم در ادب جهان سهیم باشیم و شکی هم در این مساله نیست. بنا بر برداشت کسانی مانند مینوی و خانلری تا قرن دوازدهم تعداد کتاب های درجه یک هیچ کدام از فرهنگ های دیگر به اندازه ایران نبوده است. اما نقطه مخالف این دوره را من در شعر "ایوان مدائن" - که اشاره به نوعی اسارت در تاریخ ماست - بیان کرده ام.

موحد پس از خواندن چند شعر دیگر، به سوال های برخی از حاضران در نشست پاسخ داد.

وی در پاسخ به اینکه آیا او بعد شاعری زندگی اش را از دیگر ابعاد آن بیشتر دوست دارد یا نه؟، گفت: به نظر من لذتی که معطوف به هیچ هدفی جز لذت نیست، اصل کار شعر گفتن است و من چون از کودکی و زمانی که مادر مادر بزرگم شعری را زمزمه می کرد این لذت را احساس کرده ام، از سرودن شعر هم لذت برده ام و به همین خاطر شعر می گویم.

موحد افزود: من خیلی به شعر پرداخته ام و نوع زندگی من را بیشتر از آنکه فلسفه تعیین کند شعر تعیین می کند؛ تئوری ها هم بر شعر من تاثیری نگذاشته اند. اساساً آن سبک بالی را که شعر به آدم می دهد،  اهمیتش از هر معرفتی بیشتر است. البته این به معنای این نیست که خوانده هایم بر شعر من تاثیر نگذاشته اند چرا که زیست جهان هر شاعر روی شعرش تاثیر می گذارد. من هیچ وقت زبان شعری ام والا نبوده و بیشتر زبان مردم است.

این شاعر اضافه کرد: آنچه در شعر مهم است چگونگی بیان است و محتوا به آن اندازه مهم نیست. همچنین معتقدم که نگاه محتواگرایانه به هنر و ادب خیلی گمراه کننده است.

وی با انتقاد از منسجم نبودن اندیشه بسیاری از شاعران نسل جوان ایران خاطرنشان کرد: وقتی مجموعه شعرهای یک شاعر را می خوانید نمی فهمید که در مجموع او  چه می خواهد بگوید و آن انسجامی را که در شعرهای مولوی، حافظ و خیام می بینیم، در اینجا وجود ندارد و به این معنا من در جایی دیگر هم گفته ام که شعر امروز ایران خالی از اندیشه است.

موحد گفت: کاری را که قرار بود ادبیات و شعر ما بکند اکنون سینما دارد انجام می دهد؛ یعنی استقبالی جهانی که از آثار سینمایی عباس کیارستمی صورتی می گیرد به خاطر ساده بودن آنها و به خاطر حذف زوائدی مانند وجود هنرپیشه های معروف، استفاده از تکنولوژی های جدید در فیلم ها و غیره است. اما ادبیات ما اتفاقاً سیری مخالف را دارد طی می کند؛ یعنی زبان شاعران ما که قرار بود ساده تر شود به سمت زبان سلطه و بازی های زبانی رفته است.

این شاعر از شاعرانی مانند سیلویا پلات و لارت نس به عنوان کسانی که دارای زبانی بسیار ساده در شعرند، یاد کرد و اضافه کرد: شعرهای الان ما شعرهای جدولی است و حتی بعضی ها شعرهایی می گویند که بشود از حرف آخرشان آنها را دوباره خواند و فقط همین! نکته جالب این است که عموم این افراد کسانی اند که از پست مدرنیسم - که شعارش حذف زواید است - صحبت می کنند و شعر جدولی می گویند.

وی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره ایماژیست بودن اش، گفت: من به هیچ وجه یک شاعر ایماژیست صرف نیستم و اصلاً آن را ناکافی می دانم چون در بعضی شعرها که تصاویر زیادی توسط شاعر خلق شده، حرفی وجود ندارد اما به هر حال شاعر می خواهد جایی یک حرفی هم بزند؛ به همین خاطر به عقیده من جریان ایماژیستی بردش محدود است.

در بخش دوم نشست ادبی نشر ویستار مطابق معمول تعدادی از حاضران به خواندن سروده های خود پرداختند. 

کد خبر 541946

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha