پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۰ شهریور ۱۳۸۶، ۱۱:۰۹

پرسشهای اساسی در باب معنای زندگی در صفحه نقره‌ای سینما

پرسشهای اساسی در باب معنای زندگی در صفحه نقره‌ای سینما

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: معنای زندگی نه تنها از سوی فیلسوفان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته بلکه فیلمسازان به عنوان اسطوره‌سازان فرهنگ معاصر نیز آن را مورد بررسی قرار داده‌اند. فیلمهایی که درباره معنای زندگی ساخته می‌شوند تلاش می‌کنند به پرسشهای مهمی که ذهن بشر را به خود مشغول داشته پاسخ داده و کشف کنند که چگونه می‌توان در این جهان متناهی به معنای زندگی رسید.

به گزارش خبرنگار مهر، فیلمهای بسیاری در گونه‌های کمدی، درام و علمی - تخیلی همان پرسشهایی را مطرح کرده اند که متفکران و اندیشمندان درباره معنای زندگی مطرح کرده اند. این فیلمها ارائه کننده چالشی فلسفی هستند که نه تنها نیازمند تفکر درباره معنای خود فیلم بوده بلکه مستلزم بررسی تفکرات فردی درباره معنای زندگی خود است. تماشای این فیلمها نه تنها سرگرمی سینمایی محسوب می شود بلکه ارائه کننده ارزش نهادن به معنای زندگی و زندگی فردی است.

فیلمهای را که برای جستجوی معنای زندگی ساخته می شوند می توان به مثابه تصاویری توصیف کرد که به واسطه آن چنین پرسشهایی  مطرح شده اند: حقیقت چیست و چگونه می توانم به آن دست یابم؛ چگونه می توانم هویت حقیقی خودرا پیدا کنم؛ اهمیت تعامل من با دیگران چیست؛ اهمیت زندگی من چیست؛ چگونه باید زندگی کنم؟

بررسی فیلمها از زاویه دیدی متفاوت بی تردید نیازمند نگاهی دوباره به برخی فیلمها است که چون سایر امور زندگی دوباره نگاه کردن آن ارزشمند تلقی می‌شود.

1) باشگاه مشت زنی (1999)

باشگاه مشت زنی توسط جوانی روایت می شود که احساس تنهایی و شکست در استفاده از توانایی هایش بر وی تسلط یافته است. وی آسایش خود را در تمارض به بیماری مهلک و حضور در گروههای جمعی می یابد که اعضای آن به بیمارهای مهلک دچارهستند. وی امیدوارانه از گروهی به گروه دیگر می رود و در این میان با فردی آشنا می شود که خود را توریست معرفی می‌کند و بشدت وی را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد.

در این میان زمانی که وی از یک سفر کاری باز می گردد با شخصی آشنا می شود که حالات و ویژگیهای عجیبی دارد. این دو بسرعت با یکدیگر رابطه برقرار می‌کنند و نقاط مشترک خود را کشف کرده و سرانجام به طور مشترک باشگاه مشت‌زنی را تأسیس می کند تا مردان خشمگین را که می خواهند خشم خود را تخلیه کنند طی مسابقه ای با مشتهای بدون دستت کش آن را به نمایش بگذارند. باشگاه مشت زنی بزودی به اولویت حقیقی مردان تبدیل می‌شود. زمانی که این باشگاه در سراسر کشور گسترش می یابد امور به واقع در هم گره می خورند. این فیلم را می توان یکی از منحصر به فرد ترین فیلمهای اواخر قرن بیستم دانست که جوانان طی آن تلاش می کنند معنای زندگی خود را در آنارشیسم و خشونت پیدا کنند.

2) لبه تیغ (1949)

لاری دارل شهروند شیکاگوئی متمول نامزدی خود را با ایزابل به هم زده و به سراسر جهان سفر می کند تا به روشنگری دست یابد و سرانجام آموزگار معنوی خود را در هندوستان پیدا می کند. ایزابل به دنبال یک حادثه با گری ازدواج کرده و یکی از خویشاوندان از وی دعوت می کند به پاریس رفته و همراه وی زندگی کند. لاری طی یک اقامت کوتاه در پاریس پس از طی کردن مراحل معنوی در هندوستان با ایزابل رو به رو می شود اما کشف رابطه لاری و سوفی بیوه فقیر و معتاد تلاشهایی ایزابل را برای تخریب این رابطه دو چندان می کند؛ از سوی دیگر تلاشهای لاری برای ترک اعتیاد سوفی چندان مؤثر نیست.

این فیلم که در سال 1984 نیز باز سازی شده قصد داشته تلاش برای یافتن حقیقت را از طریق عرفان بودیسم به تصویر بکشد.

3) دروازه های بهشت 1980

"دروازه های بهشت" فیلم مستندی درباره تجارت قبر برای حیوانات خانگی و نبش قبر آنها است. این فیلم چون سایر آثار ارول موریس دربرگیرنده هیچ روایتی نیست و داستانها تنها از طریق مصاحبه روایت می شود. این فیم به دو بخش اصلی تقسیم شده است. بخش نخست که به ماجران فلوید مک کابر و تلاش طولانی مدت وی برای اختصاص مکانی برای تدفین حیوانات خانگی می پردازد که تجارت آنها باشکست مواجه شده و 450 حیوان مرده باید از قبر در آورده شوند.

موضوع انتخابی موریس ازسوی بسیاری از منتقدان غیر محتمل توصیف شده بود به طوری که وارنر هرزوگ کارگردان نامی سینما گفت اگر این پروژه به اتمام رسد کفش خود را می خورم. زمان اکران این فیلم هرزوگ فیلم کوتاهی با عنون " وارنر هرزوگ کفش خود را می خورد" ساخت. چرا که موریس نه تنها فیلم را کامل کرد بلکه این فیلم آغاز خط مشی هنری وی را رقم زد. به طوری که در سال 1982 رابرت ابرت منتقد نامی سینما این فیلم را یکی از ده فیلم برتر تمام دوران ها نامگذاری کرد. ساخت این فیلم به بحثهایی چون اخلاقیات و زندگی پس از مرگ قوت بخشید.

4) محاکمه 1963

این اثر اقتباس رمان کلاسیک فرانتس کافکا درباره سوء ظن و شکنجه انسان است که به کارگردانی اوسن ولز ساخته شده است.

یوزف ک. یک روز که از خواب بیدار می شود بدون هیچ توضیحی و هیچ علتی ناگهان دستگیر می شود و به او گفته می شود محاکمه خواهد شد. یوزف درست زمانی که به واسطه تشریفات اداری گیج شده است اعلام می کند که بیگناه است، اما هرلحظه بیشتر گرفتار این سیستم می شود. وی به منظور درک علت اتهام خود و اعتراض نسبت به بیگاهیش تلاش می کند فراتر از نمای سیستم قضایی را مورد بررسی قرار دهد، اما از آنجا که این تلاش بی ثمر باقی می ماند، شانس فرار وی از این کابوس به حداقل می رسد.

5) استالکر 1979

آندری تارکوسکی کارگردان روسی به واسطه استالکر به علمی تخیلی تأثیرگذار و فلسفی سولاریس باز گشته است. فضای داستان کشوری بی نام و آینده ای پیش بینی نشده است. شهاب سنگی به زمین برخورد کرده و تأثیر آن پدیده ای اسراسر آمیز نامه "منطقه" ایجاد کرده است که داخل آن اتاقی بدیمن وجود دارد که گفته می شود آرزوهای انسان را برآورده می کند و تنها استالکرها می توانند وارد این "منطقه" شوند این امر باعث می شوند شهروندان قدرت و آرزوهای خود را در مقابل حیله های مبهم "منطقه" به بوته آزمایش بکشند.

این فیلم داستان یکی از این استالکرها را دنبال می کند که تلاش می کند دو کاراکتر را که یکی نویسنده و دیگری دانشمند است به "منطقه" ببرد. این سه نفر سفری دشوار را طی می کنند درحالی که تارکوسکی از اشاره به هرگونه تفسیر سیاسی از فیلم امنتاع می کند، اما ساختار تمثیلی فیلم ارائه کننده استعاره ای قدرتمند و آزار دهنده درباره ازدست دادن نیروی جستجوی ایمان است.

تلاش استالکر برای نجات خود و خانواده اش درحالی که افرادی را که ضعیف تر از خود هستند هدایت می کند درامی متافیزیکی و فیزیکی ایجاد کرده که نفس مخاطب را در سینه حبس می کند. تارکوسکی با آمیختن قراردادهای سینمایی ، روایتی و بصری برای به تصویر کشیدن شکاف منطق در "منطقه فضایی خلق کرده که عقل گرایی علم و تکنولوژی باید در مقابل عشق، انسانیت و ایمان بشر قرار گیرند.

کد خبر 543700

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha