پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۵ بهمن ۱۳۸۲، ۱۴:۱۷

نگاهي به نمايش " اوديسه " به كارگرداني " ماركوس زونر "

تكرار خلاقيت به تقليد مي رسد

تكرار خلاقيت به تقليد مي رسد

خبرگزاري " مهر ": در اولين نگاه بايد گفت كه فرقي مابين نمايش " ها! هملت " كه سال گذشته توسط " ماركوس زونر " اجرا شد و نمايشي كه امسال وي اجرا كرد، وجود نداشت.

اين عدم تفاوت به فرم اجرايي دو نمايش بر مي گردد. يعني فرم اجرايي نمايش " ها! هملت " و " اوديسه " دقيقا يكي بود. در هر دو نمايش يك زن و مرد بر روي صندلي نشسته اند و داستان هملت يا اوديسه را تعريف مي كنند.
آنها در طول اجرا از جاي خود بلند نمي شوند و سعي مي كنند تمام شخصيت هاي داستان را به كمك بيان هاي متفاوت يا فرم هاي بدني نشسته بيافرينند.

بايد گفت كه براي تماشاگر ايراني نمايش " ها! هملت " سرشار از ايده و جذابيت بود، اما " اوديسه " اين چنين نبود زيرا كه بايد گفت كه خلاقيت وقتي به ورطه تكراربيفتد به تقليد تبديل مي شود. نمايش " اوديسه " هم از اين اصل مبرا نبود.

بايد گفت كه تماشاگراني كه سال گذشته نمايش " ها! هملت " را ديده بودند و از ديدن آن نمايش بسيار لذت برده و " ها! هملت " را پديده جشنواره بيست و يكم دانسته بودندف امسال از ديدن نمايش " اوديسه " لذت چنداني نبردند. اين اتفاق از ميزان خنديدن تماشاگران و حتي خروج عده زيادي از تماشاگران از سالن نمايش مي توان حدس زد.
اما چرا اين اتفاق افتاد: اول اين كه نمايش " اوديسه " ديگر در فرم اجرايي خود هيچ گونه نوآوري براي تماشاگر نداشت و تماشاگر كاملا مي توانست فرم نمايش را تا به آخر حدس بزند. از سوي ديگر داستان هملت براي تماشاگر ايراني كاملا آشنا بود و اين مسئله براي ارتباط با نمايش بسيار حائز اهميت بود، اما كمتر تماشاگر ايراني با داستان اوديسيوس آشنا است به خصوص كه اين بار " ماكوس زونر " تمام داستان را روايت نمي كند بلكه فقط يك بخش آن را به شكلي كه دوست دارد روايت مي كند. در نتيجه تماشاگر ديگر نمي تواند از داستان سردر بياورد و با آن همراهي كند.
بايد گفت كه براي تماشاگر ايراني نمايش " ها! هملت " سرشار از ايده و جذابيت بود، اما " اوديسه " اين چنين نبود زيرا كه بايد گفت كه خلاقيت وقتي به ورطه تكراربيفتد به تقليد تبديل مي شود. نمايش " اوديسه " هم از اين اصل مبرا نبود. اميدوارم اگر قرار است سال آينده " ماركوس زونر " در تئاتر ايران حاضر شود، كار جديدي با فرم و شكل اجرايي جديدي به ايران بيايد.

كامبيز اسدي

کد خبر 54605

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha