۵ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۵:۳۰

ماه امید/ شرح دعای افتتاح «۴»

دعا کردن مانند رفتن به بنگاه کارگشایی نیست

دعا کردن مانند رفتن به بنگاه کارگشایی نیست

خداوند متعال گاهی اوقات حاجت بنده خود را به تأخیر می‌اندازد دستور می‌دهد اجابت آن را به تأخیر بیاندازند و می‌فرماید این امر به خاطر اشتیاقی است که من به شنیدن صدای بنده‌ام دارم.

خبرگزاری مهر - گروه دین و آئین: ماه مبارک رمضان، ماه ارتباط‌گیری با پروردگار عالم است، ماهی که خداوند متعال همه درهای رحمت خویش را به روی بندگانش باز می‌کند و همه انسان‌ها را فرا می‌خواند. پروردگار در این ماه سفره کرم و رحمتش را به روی همه انسان‌ها باز می‌گشاید تا انسان‌ها با هر ظرفیتی پای این سفره بنشیند و با چه همتی از این سفره بهره برداری کند. یکی از این فرصت‌های مهم در این ماه آشنایی هر چه بیشتر با دعاها است دعاهایی که از حضرات معصوم به ما رسیده است یکی از این دعاهایی که در شب‌های ماه مبارک رمضان تلاوت می‌شود دعایی به نام دعای افتتاح است.

دعای افتتاح از دعاهای شب‌های ماه رمضان که محمد بن عثمان از نایبان خاص امام زمان (عج) آن را نقل کرده است. دعای افتتاح شامل مطالبی درباره خداشناسی، لزوم خوف و رجاء، توفیق عبادت، حکمت تأخیر استجابت دعا و ارزش مناجات با خدا است. بند آخر این دعا به اظهار علاقه به دولت اسلامی در پرتو ظهور امام مهدی (عج)، بیان هدف حکومت اسلامی و وظیفه شیعیان در قبال آن پرداخته است.

حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علم الهدی استاد حوزه علمیه تهران در سلسله یادداشت‌هایی از رهگذر شرح و تفسیر دعای افتتاح زوایای پنهانی که در این دعای نورانی نهفته است را مطرح و مطالب آن تقدیم مخاطبان می‌شود. آنچه در ادامه می‌خوانید بخش چهارم از این سلسله مباحث است:

مرحوم سید بن طاووس در کتاب الاقبال بالاعمال الحسنه دعای افتتاح را به دو سند نقل می‌کند. سند اول را با محمد بن ابی قره با سند خودش از سکونی نقل می‌کند که سکونی می‌گوید از احمد بن محمد بن عثمان خواستم دعاهایی که عمویشان محمد بن عثمان بن سعید عمری که از نواب خاص امام زمان (عج) بوده و در ماه مبارک رمضان آنها را می‌خواند برایم بیاورد. ایشان نیز دفتری را آورد و در ضمن این دفتر دعای افتتاح بود. سند دیگری نیز وجود دارد اینکه سید بن طاووس در کتاب اقبال از ابوحمزه ثمالی که از شاگردان خوب امام سجاد (ع) بوده نقل می‌کند که حضرت در ماه مبارک رمضان تمام شب را تا صبح نماز می‌خواندند و چون سحر می‌شد دعای افتتاح را قرائت می‌کردند لذا در حقیقت راوی دعای افتتاح از ابوحمزه ثمالی است و از ایشان دعای افتتاح نقل شده است بنابراین ایشان دعای افتتاح را از امام سجاد (ع) دریافت کرده است.

معنای تحت اللفظی این فراز از دعای افتتاح این است بارالها من ثنای خودم را بر حمل تو آغاز می‌کنم و ستایشم را از ذاتت با حمل تو آغاز می‌سازم؛ چرا که وقتی حمد بر کسی جاری شد حمد حکایت از معرفت دارد و بر خواسته از معرفت و خاستگاهش دل‌های انسان‌های ستایشگر است.

حمد به معنای ستایش است اما حمد در اینجا به معنای ستایش عام نیست بلکه مراد ستایش خاص است حمد یعنی ستایش کسی که کاری را از روی اختیار انجام می‌دهد و این نکته بسیار مهمی است. انسان زمانی که یک گل و خانه زیبا را مدح می‌کند مقصود حمد کردن نیست زیرا این گل و خانه زیبا در زیبایی خودشان شرکت ندارند بلکه زیبا خلق شدند و هیچ اختیاری از خودشان ندارند. اما حمد یعنی ستایش کسی که کار را از روی اختیار انجام می‌دهد بنابراین باید خداوند متعال را به شکلی ستایش کرد که خودش فرموده و دستور داده است.

پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند بارالها من چه زمانی می‌توانم تو را ستایش کنم؟ من نمی‌توانم ستایشگر تو باشم اما می‌توانم بگویم پروردگارا تو آنگونه که خودت ستایش می‌کنی؛ امام صادق می‌فرمایند پدرم مرکبی داشت که هر روز سوار آن می‌شد، روزی از روزها این مرکب گم شد امام باقر فرمودند اگر خداوند متعال این مرکب را به من برساند خدا را آنچنان ستایش می‌کنم که شایسته جلال و جمال ملکوتی حضرت حق باشد آنگونه که خودش می‌خواهد و پسندیده اوست؛ بر همین اساس همه منتظر بودند وقتی این مرکب پیدا شد حضرت چگونه پروردگار را ستایش خواهد کرد که لایق جایگاه ربوبی حضرت حق باشد. پس از مقداری جستجو مرکب پیدا شد و امام سوار شدند و افراد منتظر بودند که ایشان پروردگار را آنگونه که فرمودند حمد و ثنا کنند دیدند حضرت فرمودند الحمدالله و راه افتادند در این هنگام یکی از حاضران به دنبال حضرت راه افتاد و گفت شما فرمودند طوری پروردگار را ستایش خواهم که لایق مقام ربوبی حضرت حق باشد و شما اینگونه ستایش کردید و آیا لازم نیست به گونه‌ای دیگر پروردگار را ستایش کنید که لایق ربوبیت او باشد؛ امام باقر فرمودند من با این کلمه هر چه ثنا و ستایش بود را نثار حضرت دوست کردم لذا در این دعا هست پروردگارا به قدری از تو لطف و رحمت دیده‌ام که این لطف و رحمت تو باعث شده من با همه گناهان و معصیت‌هایم با خیال راحت و دل آسوده تو را بخوانم، با احساس محبت و انس از تو درخواست حاجت کنم، بدون اینکه هیچ بیم و هراسی داشته باشم بالاتر از این آن نیت‌های درونی خود را با یک ناز و کرشمه در میان می‌گذارم، اگر مقداری من دیر به خواسته‌ها و حاجت‌هایم برسم چون جاهل هستم، از روی نادانی بر تو خورده می گیردم و چون و چرا می‌کنم در حالی که چه بسا این دیر جواب دادن به صلاح من باشد چرا که تو به فرجام همه امور آگاه هستی.

وقتی انسان با این نگاه با خداوند شروع به سخن گفتن کرد جهل خود و حکمت پروردگار را اقرار کرد آن هنگام خیلی از چیزهایی را که ما مشکل می‌بینیم برایمان مشکل نخواهد بود و آن چیزهایی را که ما ناکامی می‌بینیم اتفاقاً کامیابی خواهیم دانست. این نکته بسیار مهمی است که ما باید به آن توجه داشته باشیم در قدم اول باید اوصاف پروردگار را بر زبان جاری کنیم و به این حقیقت برسیم که ما بنده ناچیز و بی مقدار در پیشگاه پروردگار هستیم و چیزی برای ارائه کردن نداریم، فقر محض در مقابل غنای محض هستم. آن هنگام در گام دوم جهل محض در مقابل حکمت محض است وقتی اقرار کردیم بارالها من نمی‌دانم چقدر این خواست من به نفع است و این تو هستی که بهترین تدابیر را برای بندگانت مقدر می‌کنی؛ آن هنگام گلایه‌مندی انسان از خدا کم می‌شود در این هنگام است که انسان راضی می‌شود به آنچه خداوند برای او مقدر ساخته است و بر آیندی که می‌توان از این بخش داشت. انسان باید خاطرش جمع باشد که خداوند دعاهای او را بدون جواب نمی‌گذارد.

اینکه انسان فکر کند دعا کردن مانند رفتن به بنگاه کارگشایی است که بر حسب مبلغی که هزینه می‌کند باید خدمات دریافت کند، چنین نیست. انسان‌ها در دعا کردن و مطالبه گری از خدا پاسخ خود را دریافت می‌کنند اما دریافت این عنایات ربانی مربوط به مصلحت و صلاح دید پروردگار است لذا آدمی نباید در تأخیر برآورده شدن حوائج خود اظهار ناراحتی کند و بی قراری و اضطراب از خود نشان دهد. باید در کمال آرامش همواره با خدای خود راز و نیاز داشته و حوائج خود را از او بخواهد.

روایت است خداوند متعال گاهی اوقات حاجت بنده خود را به تأخیر می‌اندازد دستور می‌دهد اجابت آن را به تأخیر بیاندازند و می‌فرماید این امر به خاطر اشتیاقی است که من به شنیدن صدای او دارم؛ در قیامت به این بنده اشاره می‌شود ای بنده من! تو مرا خواندی ولی من اجابتت را به تأخیر انداختم حال ثواب و پاداش صبر تو را این چنین می‌دهم. اینجا خداوند متعال به صبوری بنده مؤمن به قدری اجابت می‌دهد که بنده مؤمن آرزو می‌کند ای کاش هیچکدام از دعاهایش در دنیا مستجاب نمی‌شد تا در قیامت از فیض و پاداش بی نهایت الهی بهرمند شود.

کد خبر 5463590

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha