داود غفارزادگان در گفتگو با خبرنگار مهر درباره دلیل کاهش کتاب های ادبیات دفاع مقدس گفت: من در جریان کتاب های چاپ شده جنگ نیستم اما شاید بتوان از دو دلیل عمده سخن گفت. بدترین اتفاقی که در ادبیات جنگ افتاد این بود که از همان آغاز نویسنده ها را به دو دسته خودی و ناخودی تقسیم کردند و بعد دایره این خودی ها را آن قدر تنگ و تنگتر کردند که کفگیر به ته دیگ خورد.
وی افزود: در این زمان ناچار شدند به سراغ بی خودی ها که نه تخصص این کار را داشتند و نه حتی به قول خودشان تعهدش را دارند بروند. ما در زمانه پرشتابی زندگی می کنیم که در آن واقعیت بر تخیل پیشی گرفته و نویسنده توانایی هضم و تحلیل واقعیت ها را در خود نمی بیند؛ مگر اینکه تن به نوعی ژورنالیزم ادبی بازارپسند دهد؛ اتفاقی که به عنوان مثال در حادثه یازده سپتامبر افتاد و آثاری فی البداهه درباره اش نوشته شد.
این نویسنده تصریح کرد: تا جایی که من دیدم، در این دست نوشته ها نشانی از فردیت خاص نویسنده نیست و متن در بهترین حالتش گرفتار نوعی سانتی مانتالیزم ساده لوحانه است که نویسنده ای گیج زده خواسته در واقعه ای بزرگ و جهانی اعلام حضور کند. حال آنکه ادبیات ماهیتا حرکتی کند و بطئی دارد و خودش را چندان وامدار وقایع بیرون از جهان داستان نمی داند. درمجموع هر داستان با هر موضوعی تنها زمانی مهر ادبیت می خورد که نویسنده بتواند در آن وضعیت خود را به نمایش گذارد.
غفارزادگان در پایان خاطرنشان کرد: این فردیت ممکن است در تقابل یا توافق با جریان حاکم و نظام عرفی - اخلاقی جامعه باشد. وقتی جامعه این فردیت را به رسمیت بشناسد از موهبت آثار شاخص برخوردار می شود وگرنه باید به آشفته بازار دکاندارهای ادبی که با صد بلندگو یک صدا را فریاد می کنند بسنده کند.
نظر شما