به گزارش خبرگزاری مهر، پایگاه تحلیلی «۱۹۴۵»، در یادداشتی به قلم «جیمز هولمز» استراتژیست دریایی و عضو هیئت علمی دانشکده روابط عمومی و بینالملل دانشگاه جورجیا به بررسی راهکارهای بازدارنده چین در مقابل آمریکا با هدف جلوگیری از آغاز جنگ پرداخت که در ادامه بخشهایی از آن آمده است؛
گاهی اوقات به نظر میرسد که میتوان یک دشمن را با قانع کردن آن درباره قدرت بالا و عزم راسخ خود برای همیشه ترسانده و از خود دور کرد. البته این امکانپذیر است اما فقط برای یک مدت محدود.
حال سوال مهم این است که اگر جای «شیجین پینگ» رئیس جمهوری چین بودیم چه راهکاری برای منع مداخله آمریکا در تنگه تایوان داشتیم و چگونه میتوانستیم از مداخله ایالات متحده در این تنگه جلوگیری کنیم؟
در این صورت ترجیح میدادم که کتاب «مایکل هاوارد» با عنوان «کلاوزویتس» را مطالعه کنم. این فیلسوف همزمان با اینکه اندیشههای خود درباره جنگ تمام عیار را در این کتاب شرح داده، راهکارهایی را نیز برای تفکر در مورد بازدارندگی از جنگ در زمان صلح در اختیار خوانندگان قرار داده است.
رهبری حزب کمونیست چین با منطق او موافق است اما در استفاده از این منطقها تا آخرین حد ممکن پیش میرود. به عنوان مثال «مائو تسه تونگ» بنیانگذار جمهوری خلق چین، تعریف کلاوزویتسی از جنگ را به مفهومی دیگر تغییر داد و گفت منظور از این اندیشه ادامه روابط سیاسی با افزودن ابزارهای خشونت آمیز است.
مائو بیان داشت که «جنگ» اعمال سیاست همراه با خونریزی است در حالی که «سیاست» جنگی است که بدون خونریزی صورت میگیرد. همه رهبران چین از آن زمان تا به امروز از این استراتژی خشن پیروی کردند. پکن امروز در حال اجرای دیپلماسی «گرگ جنگجو» است که رویکردی قاطعانه در محیط بین الملل به شمار میرود. پکن این دیپلماسی را برای شکل دادن به محیط استراتژیک زمان صلح و در هر اقدامی که برای تقویت جایگاه چین در آسیا و جهان لازم است، به کار میگیرد.
کلاوزویتس در مورد بازدارندگی میگوید که ۳ راه برای برنده شدن در یک رقابت استراتژیک وجود دارد؛ نخست اینکه پیروز میتواند حریف خود را شکست دهد و این پیروزی را همچون پیروزی در میدان نبرد تلقی کرده و شرایط مورد نظر خود را به رقیب دیکته کند. ۲ راه دیگر نیز برای رقابت در زمان صلح نیز کاربرد دارد؛ برنده میتواند حریف خود را در موقعیتی قرار دهد که در صورت تشدید رقابت، نتواند برنده شود. یا میتواند حریف خود را در موقعیتی قرار دهد که یا توان پیروزی را نداشته باشد یا آنقدر به اهداف سیاسی خود اهمیتی ندهد که بخواهد بهایی را برای پیروزی در این مسیر بپردازد.
یک حریف منطقی اگر خود را در وضعیت ناامیدکننده یا غیرقابل تحملی بیابد، در نهایت کنار میرود و این همان چیزی است که چین روی آن سرمایه گذاری میکند. کلاوزویتس به رقبا توصیه میکند که برای اهداف خود بیش از حد هزینه نکنند. در واقع، او به آنها هشدار میدهد که اگر متوجه شدند که هدف دیگر ارزش هزینه کردن ندارد، از تلاش برای آن دست بردارند. پکن چگونه میتواند با محاسبات واشنگتن در زمینه تایوان بازی کند؟
چین میتواند تلاش کند تا ارزش ایجاد استقلال در تایوان را در نگاه ایالات متحده کاهش دهد یا حتی با نفی هر گونه مشروعیت دولت تایپه، این هدف را به کلی از درجه اعتبار ساقط کند. رهبری چین همچنین میتواند تلاش کند تا ارزش تایوان را نسبت به دیگر اولویتهای ایالات متحده مانند حفظ روابط دوستانه با چین، کاهش دهد. چین میتواند با طی کردن مسیری قانع کننده دولت، جامعه و ارتش آمریکا را از پرداخت هزینههای زیاد برای دفاع از تایوان منصرف کند و به این ترتیب پیروز خواهد شد.
چین میتواند ایالات متحده را متقاعد کند که نمیتواند در تنگه پیروز شود یا نمیتواند با هزینه قابل قبولی پیروز این جنگ باشد. اینجاست که بازدارندگی نظامی در قالب تسلیحات ارتش آزادیبخش خلق چین وارد عمل میشود.
نظر شما