پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۴ مهر ۱۳۸۶، ۱۴:۵۴

شیخ نعیم قاسم در گفتگوی اختصاصی با مهر : حزب الله با پایبندی به ولایت فقیه شکل گرفت / خویشتنداری حزب الله ناشی از دور اندیشی است

شیخ نعیم قاسم در گفتگوی اختصاصی با مهر : حزب الله با پایبندی به ولایت فقیه شکل گرفت / خویشتنداری حزب الله ناشی از دور اندیشی است

معاون دبیر کل حزب الله لبنان درباره مسائل مختلفی از جمله سوابق مبارزاتی، نحوه پیوستن به حزب الله، فعالیت در جنبش امل و زندگی شخصی خود به تفصیل سخن گفت .

"شیخ نعیم قاسم" در گفتگو با خبرگزاری مهر درباره نکات و پیوندهای مشترک میان حزب الله و ملت ایران گفت : برخی روابط تاریخی و فرهنگی، ملت های ایران و لبنان را به هم پیوند می دهد به گونه ای که مشترکات بسیاری میان این دو ملت وجود دارد؛ مشکلات و رنج های ملت ایران درطول هشت سال جنگ تحمیلی با عراق و قهرمانی های جوانان ایرانی دراین جنگ از مهمترین ویژگی های ارتباطی میان ایران و لبنان است.

وی افزود : جوانان ایرانی، دلاوری های مبارزان حزب الله در رویارویی با رژیم صهیونیستی را شاهد بودند و این مسئله ایثار و فداکاری رزمندگان ایرانی در جنگ تحمیلی را برای آنان تداعی می کند.

وی گفت : گسترش رسانه های گروهی این امکان را برای جوانان فراهم کرده  که در هر کجا که باشند از مشکلات و رنج های جوانان در دیگر کشورها آگاهی پیدا کنند، از همین رو ارتباط میان جوانان ایرانی و لبنانی در جریان است؛ علاوه براین دیدارهای مستمر و متقابل میان جوانان ایرانی و لبنانی، راه را برای شناخت افکار یکدیگر فراهم کرده است.

دلایل شکل گیری حزب الله و رویکرد آن

قاسم درباره با این مسئله که چرا حزب الله در تحصن بر ضد دولت و تحقق اهداف مورد نظرش موفق نمی شود و دبیر کل حزب الله برای تحقق اهداف مورد نظر از تمام برنامه هایش استفاده نمی کند، اظهار داشت: شنیده ام که برخی در تشییع جنازه یکی از ساکنان ضاحیه(جنوب بیروت) که در درگیری های داخلی در لبنان کشته شده بود از سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله انتقاد کرده و انتظار داشته اند که وی دستور جنگ صادر کند، زیرا این افراد صبر و خویشتن داری نصرالله را درک نکرده بودند.

معاون دبیرکل حزب الله در ادامه گفت : درهر مسیری یک رهبری و یک قاعده و چارچوبی وجود دارد. نمی توان از قاعده و چارچوب خواست که همچون رهبری فکرکند. معمولا و طبق عادت، رهبری، حکیم و هوشمند است و به مسائل مورد بحث  اشراف دارد و میان مسائلی که منفعت یا ضرر دارد مقایسه انجام می دهد.

این درحالی است که در قاعده و چارچوب،عواطف و احساساتی وجود دارد که در تحلیل امور و وقایع؛ دقت را در نظر نمی گیرد. پس طبیعی است که طرفداران حزب الله درکشورهای دیگرهمچون ایران که حتی از قاعده نیز دورهستند از تمام وقایع و اطلاعات کافی وارزیابی های دقیق از اوضاع، مطلع نباشند، لذا از حزب الله انتظار دارند که برای تغییرمعادله درلبنان؛ اقداماتی انجام دهد. 

اما من تاکید می کنم اگرکسانی که ازجزئیات حوادث داخلی لبنان و شرایطی که حزب الله در آن به سر می برد، آگاه باشند به خوبی درک خواهند کرد که صبر و خویشتن داری حزب الله در تحمل مشکلات، ناشی از درایت و دور اندیشی آن است.

بنابراین باید گفت : حزب الله بر اساس یک اصول فکری و فرهنگی کامل به وجود آمده و تهاجم نظامی اسرائیل به لبنان در سال 1982 میلادی تنها یکی ازعوامل تاسیس این حزب است و حتی اگراین اتفاق و حوادث مشابه آن رخ نمی داد؛ باز هم تداوم حزب الله وجود داشت، زیرا تاسیس حزب الله به یک حادثه تاریخی مرتبط نیست، بلکه به دیدگاه اسلامی تکامل یافته مرتبط است.

اما در مراسم تشییع جنازه یکی از ساکنان ضاحیه که برخی مردم از حزب الله انتقاد کرده بودند باید گفت که این بخشی از سیاست لبنان است که مخالفان سیاست حزب الله را به عنوان افرادی متعصب نشان می دهد. در نتیجه این افراد هرگز با اقدامات حزب الله موافق نبوده و از تعابیر و بیانات در مواقع نامناسب استفاده می کنند.

بله افراد و طرفداران حزب الله احساس می کنند دستاوردهای حزب الله ازجمله آزاد کردن اراضی لبنان و مقاومت دربرابر تجاوز ات رژیم صهیونیستی باید درتمام دنیا مورد تقدیر قرار گیرد.این صحیح است،اما اگرهمه مردم یک جورفکرمی کردند.

فراموش نکنیم منافعی برای مخالفان حزب الله وجود دارد و شیاطین  آراء و نظرات ویژه ای وجود دارند که با مسیر پاک و بی آلایش حزب الله درتضاد است. ما نمی توانیم با تکیه بر پاکی، صفا و استقامت میان تمام انسان ها اجماع و توافق به وجود آوریم. پیامبران نیز نتوانستند چنین کاری انجام دهند، بلکه بیشتر انبیا از کثرت مخالفان و تعداد اندک موافقان آنها در رنج بودند. بنابراین نمی توان در سایه مخالفان و طبق نظرات آنان به ارزیابی امور پرداخت و بالعکس ما می توانیم از دو طریق به ارزیابی امور و مسیر حزب الله بپردازیم:

1- اصول و افکاری که حزب الله از آنها نشات گرفته است.

2- سطح پاسخ مردمی به این طرح(اصول و افکار اسلامی حزب الله)

حزب الله در هر دو زمینه موفق بوده است. اول اینکه اصول و افکار اسلامی حزب الله به طور مستقیم با منابع قانونگذاری و شریعت اسلام و شیوه و روش پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت مطهر ،منطبق و این امر در اظهارات رهبران حزب الله و ادبیات و مواضع مختلف آنها آشکار است و همچنین حزب الله تمایل دارد افراد وابسته به آن، پیش از پایبندی به گرایشهای سیاسی، به اصول و افکار اسلامی پایبند باشند.

دوم اینکه ما قاعده و چارچوب بزرگی داریم که تمام دنیا به آن اذعان دارند که حزب الله در مقایسه با جمعیت لبنان؛ یک سازمان ویژه از لحاظ تعداد و کسب پیروزی محسوب می شود.

اصول فکری حزب الله

شیخ نعیم قاسم درباره اصول فکری حزب الله گفت: حزب الله در واقع پیش از اینکه دارای ارزش کاربردی باشد از ارزش فکری برخوردار است.

این حزب در رویارویی نظامی ومقاومت دربرابر اشغالگری های رژیم صهیونیستی موفق شد، زیرا با کمک دیدگاه های اعتقادی و فرهنگی خود، توانست این رژیم و نحوه تعامل با حوادث منطقه را ارزیابی کند.لذا ما همواره به جوانانمان می گوییم: حزب الله موفق شد ثابت کند که یک جمع اندک اگر حامل حق و حقیقت و منطق باشند می توانند بر ارتشی بزرگ پیروز شوند و چه گروه های کوچکی که توانستند با یاری خدا بر گروه های بزرگ پیروز شوند.

این یک روش الهی است که در صورتی که مسلمانان به آن پایبند باشند قوای بسیاری پیدا خواهند کرد. خداوند در قرآن کریم فرموده است: ناراحت نباشید اگر مومن باشید سربلند خواهید شد.

نگاه به حزب الله از منظر نظامی اشتباه است

بنابراین اعتقادات وافکار اسلامی حزب الله یک قوای واقعی به این حزب بخشیده است. لذا می گویم نگاه به حزب الله به عنوان مقاومت نظامی، نگاهی اشتباه است، بلکه باید به این حزب به عنوان حزبی که دارای اعتقادات راسخ و محکمی است نگریست.

با توجه به این تفاصیل من مطالب کتابم را با روش فکری آغاز کردم و پس از آن درباره تجربه سخن گفتم و عنوان آن را "روش، تجربه و آینده" (المنهج، التجربه، المستقبل) نام گذاری کردم برای اینکه بگویم روش در ابتدا مطرح شده و سپس تجربه به عنوان اجرای این روش و بعد با تجربه خوب و مبتنی بر روش درست، آینده ای درخشان به وجود خواهد آمد.

ولایت فقیه مهمترین رکن شکل گیری حزب الله

حزب الله به طورعملی درسال 1982 تاسیس شد. این حزب را برخی شخصیت های پیرو امام که از دیدگاه های متفاوت و مختلفی برخورداربودند، تشکیل دادند. به طوری که تمام کسانی که رهبری حزب را بر عهده گرفتند اهمیت شیوه و روش امام خمینی(ره) در فهم و درک اسلام و تفسیر حوادث را دریافتند؛ در نتیجه حزب الله در چارچوب پایبندی به ولایت فقیه شکل گرفت و طبیعی است هر حزب تازه تاسیسی از صلابت یک حزب قدیمی و با تجربه برخوردار نیست به عبارتی دیگر حزب تازه تاسیس همچون کودکی می ماند که برای متولد شدن مدتی به باقی ماندن در شکم مادر نیاز دارد. این کودک در چنین حالتی ضعیف است و در معرض خطرات بسیاری قرار دارد. این کودک پس از طی دوره جنینی متولد شده و سپس به دوره جوانی و استحکام می رسد.

حزب الله نیز چنین مراحلی را گذرانده است. فراموش نکنیم که حزب الله به تنهایی رها شده بود. علاوه بر توطئه های بین المللی و حضور اسرائیل، رقبای قدری در سطح داخلی و حتی در سطح (گروه های شیعه) وجود داشت.

- رویکرد سیاسی و مبارزاتی حزب الله

بنابراین حزب الله با چالش های بزرگی روبرو بود که تمام این مشکلات و چالش ها این حزب را به یک حزب باتجربه و خبره تبدیل کرد.

بر این اساس حزب الله در فاصله سال های 1982 تا 1990 یعنی به مدت 8 سال به عنوان حزبی که به ورود به عرصه سیاسی توجه داشته باشد، نبود ،بلکه این حزب به زیرساخت های داخلی و عملیات نظامی مستقیم به منظور استحکام بخشی به قوای حزب الله اهتمام می ورزید.

در آن زمان؛ واقعیت و اوضاع لبنان به واقعیتی تقسیم شده میان منطقه اسلامی و منطقه مسیحی تبدیل شده بود. یعنی در آن زمان به معنای واقعی، حیات سیاسی در لبنان وجود نداشت.

ما در لبنان گرفتار جنگ داخلی شده بودیم که از سال 1975 تا 1990 به طول انجامید. طبیعی است که در این دوره به طور فعال موقعیتی برای انجام فعالیت های سیاسی نداشتیم، بلکه به تحکیم زیرساخت های داخلی اهتمام می ورزیدیم. در این دوره وارد مرحله پیچیده ای شدیم.

از سال 1989 که با عقد توافقنامه طایف کم کم جنگ داخلی در لبنان رو به پایان بود؛ حزب الله و جنبش امل دچار اختلاف شدند. این اختلاف تنها داخلی نبود، بلکه به سطح منطقه ای و بین المللی نیز کشیده شد.این اختلافات مشکلات عدیده ای برایمان داشت، اما طی دو سال توانستیم از این مشکلات رها شویم. از این تجربه استفاده کردیم سپس از ابتدای سال 1990 فعالیت های خود را بهبود بخشیدیم و وارد انتخابات پارلمانی سال 1992 شدیم. این نخستین بار بود که در عرصه سیاسی وارد انتخابات می شدیم.

در این دوره حزب الله به پیشرفت های بزرگی دست یافت. رهبری حزب توانست این مراحل را طی کند تا اینکه سید حسن نصرالله در سال 1992 رهبری این حزب را بر عهده گرفت.

- از فعالیت در جنبش امل تا پیوستن به حزب الله

شیخ نعیم قاسم درباره اینکه چگونه از شخصیتی علمی به شخصیتی دینی تبدیل شد، گفت: زمانی که 16 ساله بودم پایبندی به مسائل دینی را در حد گسترده آغاز کردم. به طوری که نسبت به حضور در مجالس علما و مطالعه بسیار(مطالعه کتب فرهنگی و اسلامی) اهتمام می ورزیدم.

من سال آخر دوره دبیرستان بودم پس از آن تصمیم گرفتم برای تحصیل در رشته شیمی به زبان فرانسه وارد دانشگاه شوم تا پس از 5 سال تحصیل در این رشته به عنوان مدرس مشغول به کار شوم. در آن واحد(هم زمان با تحصیل در دانشگاه) مطالعات فرهنگی و اسلامی و شرکت در مجالس علما را پیگیری می کردم تا اینکه یک سال و نیم پس از انجام مطالعات دینی و اسلامی، تدریس دروس تربیتی و فرهنگی به کودکان 10 تا 13 ساله را آغاز کردم.

آنقدر به مطالعه و شرکت در مجالس علمای اسلامی علاقه مند بودم که این مسئله کمک کرد از تدریس به کودکان و نوجوانان به تدریس به جوانان سن 18 تا 20 سال که تقریبا هم نسل من بودند روی بیاورم، اما با این حال در آن دوره به معمم شدن فکر نمی کردم.

در آن زمان در منطقه المصیطبه واقع در غرب بیروت ساکن بودم و به معمم شدن فکر نمی کردم، بلکه تصور می کردم مطالعات حوزوی به افزایش فرهنگ دینی من کمک خواهد کرد و من از این طریق به شناساندن و معرفی مناسبت های مذهبی به ویژه عاشورا خواهم پرداخت.

این مسئله به من کمک کرد در حالی که تنها 20 ساله بودم برخی شب ها در مساجد بالای منبر رفته و به معرفی مناسبت های مذهبی بپردازم.در سال بعد از من خواسته شد علاوه بر معرفی مناسبت ها به سخنرانی در این زمینه نیز بپردازم. این امر شخصیت مرا استحکام بخشید و توانایی ام را در مخاطب قرار دادن مردم بالا برد.

هم زمان به تحصیل در دانشگاه و مطالعات حوزوی مشغول بودم که پس از مدتی یعنی بعد از تقریبا 9 سال تصمیم گرفتم معمم شوم و تحصیل در رشته شیمی را رها کنم، زیرا در آن دوران احساس کردم که به فعالیت های اسلامی و مذهبی بیشتر نیاز است و من با عمامه بهتر می توانم به مردم خدمت کنم. قانع شده بودم چهره ای که یک معمم از خود نشان می دهد باید چهره ای نیک و پسندیده باشد و باید از چهره برخی روحانیونی که نتوانستند به طور شایسته با مردم تعامل داشته باشند عبرت بگیرم.

بنابراین در سال 1983 معمم شدم. این فعالیت ها ادامه داشت تا اینکه در سال 1975 جنبش امل تاسیس و یکی از مسئولان این حزب شدم.من در ابتدا معاون مسئول عقیدتی و فرهنگی جنبش امل بودم و سپس به عنوان مسئول این سمت به فعالیت پرداختم، اما با ربوده شدن امام موسی صدر،این جنبش را رها کرده و تا زمان تاسیس حزب الله در سال 1982 از طریق کمیته های اسلامی به دیگر فعالیت های فرهنگی روی آوردم.

 پس از تاسیس حزب الله در سال 1982 وارد این حزب شده و در جایگاه های مختلف در این حزب فعالیت کردم.من در نخستین شورایی که در این حزب شکل گرفت عضو نبودم، بلکه در شورای دوم عضو شدم. سپس مدتی معاون رئیس شورای اجرایی حزب الله و بعد در سال 1990 به عنوان رئیس این شورا منصوب شدم.

از ابتدای سال 1991 و در دوره دبیرکلی سید عباس موسوی، معاون دبیرکل حزب الله شدم، اما دوره دبیرکلی وی چندان طول نکشید، زیرا وی چند ماه پس از احراز این سمت به شهادت رسید.

پس از وی، سید حسن نصرالله درفوریه سال 1992 به عنوان دبیرکل حزب منصوب شد و من ازآن زمان به بعد علاوه بر معاون دبیرکلی حزب، مسئولیت فعالیت پارلمانی و دولتی حزب الله و نظارت بر فعالیت نمایندگان حزب الله(در پارلمان) و کمیته اعمال دولتی که امور وزارتخانه های مختلف را پیگیری می کند،بر عهده گرفته ام.

وی درباره وجود مدارس علمیه و حوزوی در لبنان در آن زمان اظهار داشت: در آن زمان مدارس حوزوی و علمیه در لبنان وجود داشت. من در ابتدا به دو روش درس خواندم.در مرحله اول در موسسه اسلامی که سید محمد حسین فضل الله بر آن نظارت داشت و شماری از علمای برجسته در آن حضور داشتند، درس خواندم.

درمرحله دیگر درمحضر شخصیت هایی همچون شیخ اسعد فنیش، شیخ محسن عطوی، سید علی امین، شیخ حسن طراد و سید  عباس موسوی درس خواندم. مدتی طولانی را نیز نزد سید محمد حسین فضل الله تلمذ(شاگردی) کردم.

قاسم درباره شخصیت هایی که بر روی وی تاثیر گذاشته اند افزود: من از شخصیت سید محمد باقر صدر بسیار تاثیر گرفتم و کتاب های وی را مطالعه کردم. در این میان کتاب های فلسفه ما(فلسفتنا) و اقتصاد ما(اقتصادنا) را به طور عمیق مطالعه کردم. 

این مطالعات را در مراحل اولیه یعنی تقریبا در سال 1971 و زمانی که دانشجو بودم انجام دادم.علاوه براین اخلاق و رفتار سید محمد حسین فضل الله نیز در من تاثیر گذاشت و زمانی که شخصیت امام خمینی(ره) بروز کرد احساس کردم در شخصیت ایشان غرق شده ام.

من کتاب های امام خمینی(ره) را مطالعه و با دقت بسیار سخنرانی های ایشان را گوش می کردم. این مسئله تاثیر بسیاری در شکل گیری شخصیت کنونی من داشت.

فعالیت های متعدد

معاون دبیر کل حزب الله درباره طبیعت فعالیت های فرهنگی، فکری، نظامی و میدانی این حزب گفت: زمانی که در سال 1969 به پایبندی به مسائل دینی روی آوردم؛ نیاز شدیدی به تعلیم، تربیت و بسیج فرهنگی وجود داشت.

در آن زمان فعالیت جهادی و سیاسی وجود نداشت. طبیعی است که انسان، مضامین فرهنگی را با فعالیت فرهنگی و تربیتی بیان می کند، لذا درسال 1973 و پس از آن به سخنرانی می پرداختم و در مسجد تدریس می کردم.

من برای جوانان به ویژه در مناسبت های عاشورا و ماه مبارک رمضان سخنرانی می کردم. این سخنرانی ها اگرچه وسیع نبود اما تاثیر گذار بود.نخستین فعالیت های سیاسی آشکار من با جنبش امل و در سال 1975 شروع شد. با این وجود در کنار فعالیت های سیاسی به فعالیت های فرهنگی نیز توجه می کردم. بنابراین مسئولیت فرهنگی و عقیدتی(جنبش امل) را بر عهده گرفتم.

در سال 1977 نیز با گروهی از برادران، انجمن آموزش دینی اسلامی را تاسیس کردم که هدف اساسی آن، قرار گرفتن معلمان دینی در مدارس بود.

پس از تاسیس حزب الله در سال 1982 فعالیت های سیاسی من افزایش یافت. این فعالیت ها به دلیل موضوع و شرایط مقاومت شدیدتر شد،اما در تمام این مراحل و حتی تا این لحظه در کنار اقدامات سیاسی از سخنرانی ها و فعالیت های فرهنگی جدا شدم، زیرا این امر کلید و اساس کار تربیتی است و به طور کامل با اهداف حزب الله هماهنگی و انسجام دارد.

لذا من مجموعه کتبی را که دارای ویژگی فرهنگی، تربیتی دارند، تالیف کردم و حتی به طور عمد موضوعاتی را که ویژگی تربیتی دارند؛ بر موضوعات صرفا فرهنگی ترجیح دادم.

من همچنین با نوشتن کتاب حزب الله در موضوعات سیاسی نیز به نوشتن روی آوردم. با صراحت می گویم که تا امروز به تدریس آن بخش از مسائل فرهنگی پرداختم که در رسانه های گروهی پوشش داده نشده است، زیرا رسانه ها معمولا بر مواضع سیاسی و جهادی متمرکز می شوند، اما من معتقدم که این فرهنگ سازی برای رسیدن به موضع سیاسی و جهادی یک نیاز اساسی است.

کد خبر 564119

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha