كودكانه اي كه بايد كودكانه نگاه كرد

اين سخن بيانگر بي ارزش بودن فيلم نزد مخاطب بزرگسال نيست  بلكه موضوع اين است كه "من و نگين دات كام" از زاويه كودكان و بازيگران آن به دنيا نگريسته است نه آنكه كارگردان فيلم نگاه و تحليل خود از مسايل كودكان را پيش روي مخاطب قرار دهد و بخواهد كه تماشاگر هم مانند او ببيند.
اين اثر بارزترين خصوصيتي كه از آن بهره مند است ، لطافت شيريني و خنده اي است كه تقريبا بر تمامي طول اثر سايه انداخته است و يك لحظه نمي گذارد كه قصه ساده و بي پيرايه (و حتي تكراري ) اثر تاثير منفي بر ذهن مخاطب  بگذارد و موجب خستگي و دلزدگي او شود.
اين خصيصيه عنصري است كه اكنون به راحتي از فيلم هاي كودكانه و حتي طنز آميز و شاد رفته است و كارگردان هاي ما به ضرب و زور استفاده از بازيگران سرشناس يا ديالوگ هاي نه چندان مودبانه و شوخي هاي عاميانه و (گاهي زشت) سعي در بخشيدن جذابيت به اثرشان بر مي آيند.
قصه "من و نگين دات كام" بسيار ساده و خطي است چنان كه در چند خط به آساني مي توان آن را روايت كرد. پسري به نام "آرش" به طريقي مانع خريدن نان  به وسيله دختري به نام "نگين" مي شود اين تاخير باعث بسته شدن بسياري از نانوايي ها مي شود و آرش تلاش بي وقفه اي را براي خريد نان به خرج مي دهد . پيدا كردن كودكي به نام بهزاد كه دزديده شده است و همراهي با او و كمك به يافتن پدر و مادرش  باعث رود رويي آنها بادزدان كودك و در نهايت رساندن او به والدينش مي شود.
بدون ترديد فيلم در هيچ جاي شهر خود سعي ندارد تحليلي اجتماعي ،  فرهنگي ، اقتصادي ، سياسي  و ... ارايه دهد و راست و بدون پيچيدگي به سراغ اصل  ماجرا مي رود و نگاه ساده، بي پيرايش و بدون دغدغه كودكان را با مهرباني وخوش رويي خاصي روايت مي كند. در اين بين وارد كردن شخصيتهايي مانند دو دزدي كه سعي دارند از راه فاضلاب فرار كنند، دوقلوها و پدر و مادر دو قلويشان ، جابجا كردن مرغ زنده  با مرغ ذبح شده براي كمك به دوستشان و ... وقايع فرعي است كه به رشد طرح داستاني كمك مي كند و بر شيريني هاي ماجرا مي افزايد.
"من ونگين دات كام" با وجود تمامي اين شيريني ها كه از آن برخوردار است، نوعي پراكنده گويي وعدم انسجام كلي دارد به اين معنا كه داستان در هيچ بخشي به حاشيه نمي رود، اما به خاطر پر شدن زمان 90 دقيقه اي اثر ، فيلم به زياده گويي مي افتد حضور دختر 8 ساله اي كه موتور سواري مي كند و به عمليات آكروبات بازي مي پردازد هر چند كه در ادامه داستان اين دختر يعني نگار شكل دهنده بخش ماجرا جويانه فيلم مي شود و بچه ها را در تعقيب و دستگيري دزدها ياري مي دهد اما بخش نمايشي موتور سواري بر ديوار مرگ و ساير قضايا بيش از اندازه كش پيدا مي كند و تماشاگر را منتظر تعويض صحنه بعدي مي كند . همچنين بخش مربوط به زندانيان فراري سنخيت چنداني با كل شهر ندارد و حذف كامل آن هيچ لطمه اي به لطافت اثرنخواهد زد.
از ديگر ويژگي هايي كه در فيلم "من و نگين دات كام"  بر رعايت آن تاكيد زيادي وجود داشته است، مراقبت در بد آموز نبودن افعال و افكار و اعمال كودكان است يعني حتي در فيلم اشاره مستقيمي فيلم "كلاه قرمزي و سرو ناز " مي شود اما حقيقت اين است كه نوع صحبت كردن، جنس كلام و فيلم هاي كلاه قرمزي و نيز پسرخاله بد آموزي بسياري دارد. زيرا در ديالوگ هاي آنها در فيلم مطالبي است كه بدون شك بيان آنها از سوال يك كودك مناسب نيست. اما در اين اثر بر بد نبودن كلام كودكان تاكيد وجود دارد و مثلا وقتي آنها اقدام به جابجايي مرغ هاي زنده و ذبح شده مي كنند بر پس دادن پول مرغ فروش با شكستن قلك هايشان تاكيد دارند و حتي اين مطلب در پلان پايان فيلم هم توسط دو كودك گفته مي شود.
"من و نگين دات كام"  در مجمع اثري كودكانه و شاد است كه با نگاهي به بخش هاي اضافي آن ، بدون ترديد فروش خوبي را در سينماها خواهد داشت. با آنكه از هيچ بازيگر سرشناس و مشهوري برخوردار نيست.

                                                 مازيار شيباني فر