پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۳ مهر ۱۳۸۶، ۸:۴۸

سمینار تخصصی مولانا در نمایشگاه فرانکفورت برگزار شد

سمینار تخصصی مولانا در نمایشگاه فرانکفورت برگزار شد

رایزنی فرهنگی ایران در آلمان سمینار بررسی اندیشه ها و افکار «جلال الدین محمد بلخی» را 19 مهر با حضور اندیشمندانی از ایران و آلمان در نمایشگاه کتاب فرانکفورت برگزار کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، همایون همتی رایزن فرهنگی کشورمان در آلمان که یکی از سخنرانان این همایش بود، طی سخنانی خاطرنشان کرد: در نظر مولوی، انسان موجودی است که به خدا گرایش دارد و هیچ چیز جز قرب حضرت حق به او آرامش نمی دهد زیرا دین پژوه و دین جو است. انسان ترکیبی است از روح و بدن و با اینکه محجوب می شود و پرده به چشم جانش افکنده می شود، می تواند پله ها را یکی یکی تا ملاقات خدا طی کند.

وی اضافه کرد: نگرش مولانا نگرش شخصی است که از دیار دوست آمده و به خراب آباد دنیا افکنده شده، فلذا مانند نی بریده از نیستان ناله سر می دهد و هشدارش این است که ای انسان خود را ارزان مفروش. انسان در نظر مولوی نیمی از ملَک و نیمی از خاک است. در نظر وی، اگر عرفان سیر وسلوک آدمی به سوی حق است، در نظر مولوی محور این سیر و سلوک انسان است اما او انسان مدار به مفهوم اگزیستانسیالیستی آن معتقد نیست و مقصد و مقصود را خدا می داند. مولوی معتقد است که در درون آدمی جانی است که اگر از هوی و نفس پاک و تهی شود، آن انسان می تواند با فرشتگان همجوار و همنشین گردد.

سخنران دیگر این کنفرانس دکتر غلامرضا اعوانی رییس انجمن حکمت و فلسفه ایران بود. وی در سخنانی درباره مولوی اظهار داشت: برای من در مواجهه با فلاسفه نظر آنان درباره انسان اهمیت ویژه ای دارد، از افلاطون و ارسطو و اوپانیشادها گرفته تا کانت و دکارت و هایدگر، این مطلب که دیدگاه اینان درباره انسان چیست مهم است و دست کم برای من سایر مسائل در جنب و فرع این موضوع قرار می گیرند. به عنوان مثال یونانیها از انسان به حیوان ناطق تعبیر می کردند و «کانت» انسان را به دو گونه «فنومنال» و «نومنال» تقسیم می کرد و معتقد بود که انسان فنومنال یا پدیداری در حوزه نظر راهی به حقیقت ندارد و این صرفا  انسان «نومنال» است که در عرصه عمل می تواند به چیزهایی دست یابد و «هگل» نیز به انسان تاریخی و انسانی که می تواند به خود آگاهی و آگاهی برسد اعتقاد داشت اما برای او صرفا انسان غربی مطرح بود و معتقد بود انسان شرقی بهره ای از خودآگاهی ندارد و در کتاب فلسفه تاریخ خود سیر خودآگاهی را در هند و چین ناقص ذکر کرد.

اعوانی در ادامه سخنان خود دیدگاه های مولوی را درباره مسائل مختلف مربوطه به بشر و جامعه تشریح کرد و گفت: متأسفانه علوم امروز حداکثر با حیات اولیه انسان - که همان حیات فیزیکی وی باشد- سر و کار دارند و بسیاری اصولا به حوزه حیات معنوی وارد نمی شوند و آنها هم که در این باره سخن می گویند، سخنانی رسا و کامل ندارند.

سخنران آخر همایش، دکتر شهرام پازوکی بود. وی تحت عنوان «جنگ و صلح از منظر عرفانی در مثنوی معنوی» سخن گفت. پازوکی با اشاره به دفتر اول مثنوی، به واکاوی داستان "خدو انداختن خصم بر روی علی" پرداخت.

کد خبر 568310

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha