به گزارش خبرنگار سينمايي "مهر"، اين فيلم به دو عنصر تصوير و موسيقي بيش از هرچيز ديگر توجه داشت و اتفاقا" توجه افراطي فيلمساز در اين زمينه باعث شده بود، استفاده از رنگ هاي شاد و چشم اندازهاي بسيار زيبا نظر مخاطب را از همان پلان هاي ابتدايي به خود جلب كند. اين مساله و استفاده درست از نماها يكي از خصوصيات اصلي اثر است كه باعث مي شود مخاطب قصه را به اين بهانه هم كه شده است دنبال كند. اما مشكل اصلي ضعف داستان و مضمون بسيار پيش پا افتاده آن است كه با پرداختي ضعيف مواجه شده است.
اين فيلم داستان سرواني را در سالهاي دوره ستمشاهي روايت مي كند كه پس از سرپيچي از دستورات مافوق و درگيري زخمي شده و در راه فرار خود به يك كلبه جنگلي پناه مي برد. در آنجا اين سروان با يك دختر مهربان روستايي آشنا مي شود كه او را پناه مي دهد. پدر دختر هم پس از مدتي از موضوع خبردار شده و به دخترش براي سلامت اين مرد كمك مي كند. در اين بين مردي دوره گرد هست كه عاشق دخترك است، اما دختر هيچ تمايلي به او ندارد. وي براي سرهنگي كه دنبال اين سروان است خبرچيني مي كند ولي سربازان او را نمي يابند. در نهايت با خبرچيني اين دوره گرد و كمين سربازان، سرانجام سروان در حال فرار دستگير و پدر دختر هم كشته مي شود.
داستان چنان كليشه اي و حتي پيش پا افتاده است كه به شكل هاي مختلف آن را به تماشا نشسته ايم. مهمتر اينكه فيلم سعي نكرده به هيچ وجه به يك اثر سياسي تبديل شود و بر وجوه دراماتيك خود تاكيد زيادي دارد. چنان كه داستان خود را به يك عاشقانه آرام نزديك مي كند تا بيان ويژگي هاي تاريخي، سياسي و حتي اجتماعي عصري كه فيلم در آن سپري مي شود. يعني آنچه كه در پايان فيلم در ذهن مخاطب نقش مي بندد، دلدادگي مرد و زن و حسادت ها و نامردي هاي مرد دوره گرد است.
« عاشق مترسك » حتي در نام هم نكته ابهام برانگيز يا استعاري ندارد. براي اينكه مترسك نامي است كه دختر روستايي به سروان مي دهد اما در عمل اين نام هيچ مناسبتي با وي ندارد و بيشتر به عنوان يك نام عاشقانه مورد استفاده قرار مي گيرد.
نكته مهم و قابل توجه ديگر استفاده گسترده اما كم و بيش بدون منطق از موسيقي است. به عبارتي بهره گيري از موسيقي در جاي جاي اثر به طريقي كه هيچ مناسبتي با اثر برقرار نمي كند، باعث تعجب مي شود. چون اين موسيقي ها به هيچ وجه حتي از نظر شنيداري به اثر كمك نمي كند و در صورتي كه از افكت هاي محيط كه منطقه اي كوهستاني وبسيار سر سبز است، جذابيت هاي بيشتري براي تماشاگر در بر مي داشت. البته پخش صداي بسيار بد سينما هم ديگر مزيد بر علت شده بود تا اين مشكل بيشتر خود را نمايان كند.
نظر شما