تجارت، نحوه ای کار است . اخلاق در تجارت تنها زمانی معنا مییابد که ما رویکرد خود را به اخلاق مشخص کرده باشیم. در اخلاق سنتی همه ادیان و مذاهب، بر پرهیز از حرص و طمع سخن رفته است و گنج حقیقی، قناعت اعلام شده است.
آنچه در شرع اسلام به آن توصیه شده تجارتی است که نافع ملت و جامعه باشد و نخستین اصلی که بیشتر نمود پیدا می کند اخلاق تجارت است که شرف اصلی کار محسوب می شود. اما خیلی از انسانها که عشق و علاقه جنون آمیزی به پول دارند شهامت، غیرت و انسانیت خود را از دست داده، در میانه حرص و آز غوطه ور هستند .
در اقتصاد آنچه اهمیت دارد در نظر گرفتن منابع مردم و رعایت حقوق آنها است ، در این مسیر فعالیت اقتصادی نمی بایست تنها به منافع شخصی خود اندیشید و بر اساس آن عمل کرد، در این صورت اقشار مختلف مردم تحت فشار قرار گرفته و در رنج خواهند بود، بی تردید چنین فعالیتی مخرب خواهد بود .
در بحث تجارت باید منافع عمومی بر منافع شخصی اولویت داشته و کسب روزی حلال نیز به شایستگی مورد توجه باشد، رعایت حال نیازمندان نیز از اموری است که ضمن کسب رضایت بنده و خالق، افزایش و برکت روزی را در پی دارد .
عدم توسل به دروغ برای فروش و یا کسب اموالی خاص نیز می بایست در امر تجارت مورد توجه بوده و از این حربه ناشایست برای پیشبرد کارها استفاده نکرد، چرا که غرق شدن در ورطه نابودی شغلی و انسانی را موجب می شود .
دوری از قاچاق، احتکار، گرانفروشی، دروغ، سود غیرمتعارف و صداقت در امر فعالیت اقتصادی امری ضروری بوده و سلامت کار حرفه ای در این عرصه را تأمین می کنند .
نظر شما