به گزارش خبرنگار هنري "مهر"، شايد كمتر كسي مي توانست پيش بيني كند كه عسگرپور پس از سالها كه دوباره به عرصه فيلم سازي باز مي گردد، اثري از خود ارايه كند كه هم از وجوه بارز دراماتيك برخوردار باشد و هم با سادگي و جذابيت خاصي بتواند مخاطبان خاص و عام را به خود جلب كند.
اين فيلم در فضايي روستايي، آرام و زيبا فيلمبرداري شده است و داستان در عين حال كه حكايت از موضوعي ديني و اعتقادي دارد در بطن خود به سراغ دو مساله مهم اجتماعي و انديشه اي مي رود كه تاكنون كمتر كسي جسارت پرداختن به آن را پيدا كرده است. مساله حرام زاده بودن و در عين حال ارتباط داشتن با امام زمان (عج) دو مطلبي است كه كمتر كسي توانسته به طريقي به آن بپردازد كه ايجاد هيچ شبهه يا سو تفاهمي ايجاد نكند. اينكه اهالي يك روستا به يكي از اهالي تهمت مي زنند و با قساوت هر چه تمامتر بدون آنكه از واقعيت ماجرا خبر داشته باشند، دست به قتل وي مي زنند و براي فرار از عذاب وجدان خود را توجيه مي كنند و همين شخص به ديدار امام عصر نايل مي شود، مساله اي پيچيده و جالب توجه است كه پرداختن به آن ديدي وسيع و هوشمندانه مي خواهد.
رحمان پسري است كه به وسيله تمامي اهالي ده بزرگ شده است و از سرنوشت پدر و مادرش اطلاعي ندارد و تصور مي كند كه يك بچه سر راهي است. اما تمامي اهالي ده مي دانند اين پسر از كجا آماده و چگونه متولد شده است. رحمان نذر دارد 10 سال مداوم به محلي به نام قدمگاه برود كه مشهور است امام زمان (عج) بدانجا قدم گذاشته اند. در سال دهم آن حضرت بر رحمان ظاهر مي شود و از قرضش به يكي از اهالي سخن مي گويد و اينكه رحمان آن سال را به قدمگاه نرود. اين مساله با ديدار دوباره امام زمان با آن جوان شكل جدي و پيچيده تري به خود مي گيرد. تا اينكه پس از اتفاقات ديگري كه روي مي دهد براي اين جوان مشخص مي شود كه اهالي به اشتباه مادر وي را به قتل رسانده اند و از فردا آن جوان ناپديد مي شود.
قصه چنان گرم و دلچسب است كه كمتر بيننده اي متوجه ريتم كند اثر و كش آمدن بيهوده فيلم در برخي از صحنه ها مي شود. براي نمونه تاكيد بي جهت بر روي شخصيت دختري كه رحمان عاشق او است يا زني كه رحمان او را جاي خواهر خود مي داند، بي آنكه تاثيري جدي بر شخصيت و سرنوشت اين جوان داشته باشد. بر تمامي بخش ها سايه افكنده است.
همچنين تاكيد بسيار زياد رحمان بر اينكه تمامي اهالي ده اقوام او هستند و آنها را به عنوان پدر، مادر، خواهر و برادر نداشته اش مي شناسد و به آنها علاقه زيادي دارد در گفت و گو با پسري كه با ناپدري اش مشكل دارد يا در صحبت با جواني كه از طرف اداره سرشماري آمده است و به صورت خسته كننده اي مرتب همين جملات را تكرار مي كند، در ميان حال و هواي مجذوب كننده اثر گم مي شود كه مهرباني و عشق و اعتقادي خالص از آن مي تراود و در ديالوگها، روابط شخصيت ها و نوع رفتار و عمل آنها جاري است.
نگاهي به دومين فيلم از پنجمين روز جشنواره
"قدمگاه" نگاهي انساني در امتداد يك خط داستاني پر التهاب
فيلم سينمايي « قدمگاه » به نويسندگي و كارگرداني محمد مهدي عسگرپور در حالي در سينماي رسانه هاي گروهي به نمايش درآمد كه « مارمولك » توانسته بود ذهن و دل مخاطبان سخت گير خود را به دست آورد. در اين شرايط قدمگاه بدون هيچ ترديد و لغزشي توانست جايگاه خود را به دست بياورد.
کد خبر 57376
نظر شما