به گزارش خبرنگار مهر، دکتر قاسم کاکائی استاد فلسفه دانشگاه شیراز عصر امروز در بخش اول از نشست تفاهم بین مذهبی و فرهنگی در اندیشه مولوی که در حاشیه کنگره بین المللی مولانا برگزار شد به مقایسه اندیشه های مولانا و مایستر اکهارت در باب نیستی پرداخت و گفت: مولانا و اکهارت خدا را حذف مطلق میدانند و در عین حال از نیستی در دو مرتبه ذات خداوند و ذات نفس و از وحدت این دو سخن میگویند.
دکتر کاکائی با اشاره به تحقیق در اندیشههای مولانا و اکهارت گفت: نیستی و بیرنگی در آثار این دو اندیشمند بسیار پررنگ است. به نحوی که میتوان گفت شناخت نیستی جهانبینی این دو اندیشمند را تشکیل میدهد.
وی در ادامه به بررسی و تحلیل معنا و پیامدهای این دیدگاه در این دو اندیشمند اشاره کرد و گفت: در این باب رویکردهای مختلفی وجود دارند. نخست آنکه برخی بحث از نیستی را بازی با کلمات و لفاظی محض مینامند. عدهای نیز نیستی را در فلسفه از پارمنیدس تا فلسفه معاصر پی گرفته اند و در مکاتبی چون نیهیلیسم و اگزیستانسیالیسم و در آثار متفکرانی چون نیچه، هایدگر و سارتر آن بررسی کرده و با دیدگاههای اکهارت و مولانا مقایسه نموده اند که این مقایسهها بیشتر بیروح و ناشی از عدم شناخت دقایق عرفانی است.
استاد دانشگاه شیراز در ادامه اظهار داشت: در عرفان نیز بحث از نیروانا در تعالیم بودا و نجات در آئین تصوف از جایگاه مهمی برخوردار است و ربطی وثیق با بحث نیستی پیدا میکند و از اینجا می توان تشابهات دیدگاههای عرفانی مولانا و اکهارت را با اندیشه های یاد شده بررسی کرد.
دکتر کاکائی سپس به مباحث مهم نیستی در کلام سنتی و تجربه دینی در کلام جدید اشاره کرد و گفت: قطعا مولانا و اکهارت به عنوان دو اندیشمند متدین و متکلم اشارات فراوانی به مسائل داشته اند. از سویی مولانا و اکهارت خدا را حذف می دانند و در این حال از نیستی در دو مرتبه ذات خداوند و ذات نفس و وحدت این دو سخن می گویند. این نیستی در هسته اساس همه پارادوکسهایی را تشکیل می دهد که در تعالیم این دو عارف خودنمایی میکنند.
نظر شما