به گزارش خبرنگار مهر، ایرماگاردپین استاد جامعه شناسی دانشگاه آخن آلمان درباره مولانا بر متن گفتگوی فرهنگها سخنرانی کرد و اظهار داشت: سال 2001 سال گفتگوی تمدن ها به پیشنهاد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران مطرح شد. از این رو بسیاری از فقها و دانشمندان در صدد هستند علل اختلافهای قومی و ملتها را کشف کنند و بدانند چه چیز و چطور، قدرت و نژاد پرستی منجر به ایجاد این اختلافات شده است.
وی با اشاره به اینکه در این مورد مقاله های بسیاری نوشته شد که اگر چه کم بود اما با احساس سرخوردگی و تسلیم نیز همراه بود، افزود: از این رو شکل گفتگوها تغییر کرده و در آلمان و بسیاری از کشورهای اروپایی دیگر از مسلمانان به عنوان کارگران مهاجر استفاده می کردند و به بهانه تروریسم مانع ادغام اجتماعی آنها می شدند و از عرفان به عنوان گونه خفیفی از اسلام یاد می کردند، اما غیر مسلمانان به عرفان اسلامی علاقه دارند و با توجه به اینکه مسائل سیاسی در عصر ما رشد کرده هر بحث زمینه ای برای تحکیم بعد گفتگو و صلح تبدیل می شود.
استاد جامعه شناسی دانشگاه آخن گفت: نگاه مولانا یک مشاور معنوی در مقابل دگماتیسم سیاسی بود که مانع از غلبه قواعد سیاسی بر عشق و معنویت می شد. در همه جای جهان چون ایران، افغانستان و کشورهای دیگر، خدا در زندگی و ادبیات حضور دارد. این شاعر بیشتر در حیطه مطالعات اسلامی دیده می شد از آنجایی که یکی از مترجمین مولانا کتابهای زیادی درباره صوفی گری نوشته ، اما توجه عمومی به مولانا کم است. آلمانی های غیر مسلمان زیادند که به مفاهیم مولانا، عرفان اهمیت می دهند.
وی یادآور شد: مدت کوتاهی پس از سپتامبر 2001 ، هابر ماس مقاله ای منتشر کرد که نقطه عطف بود . او توجه مردم را به دین معطوف و اعلام کرد گفتگوی بین اسلام و غرب ضرورتی تاریخی است و چالش های جامعه پساسکولار به سمت دین است. از طریق گفتگو نیازهای اجتماعی برطرف شده و از آن به عنوان ضرورت عمیق بشر یاد می کند.
نظر شما