پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۸ آبان ۱۳۸۶، ۱۵:۵۲

مازیار چیت‌ساز:

تناقض دانایی‌پذیری جواب موجهی نیافته است

تناقض دانایی‌پذیری جواب موجهی نیافته است

استاد دانشگاه تربیت مدرس معتقد است که بحث در باب این تناقض همچنان باز است و هنوز راه‌حلی قطعی برای آن از سوی کسی پیشنهاد نشده است.

به گزارش خبرنگار مهر، مازیار چیت ساز، استاد دانشگاه تربیت مدرس، عصر دیروز در نشست تخصصی که در سلسله سمینارهای پژوهشکده فلسفه تحلیلی در مرکز پژوهشهای بنیادین واقع در مرکز تحقیقات ریاضیات و فیزیک نظری در میدان نیاوران تهران برگزار شد، به شرح تاریخچه، استدلالها و راه‌حل های فائق آمدن بر تعارض دانایی پذیری اشاره کرد و گفت: راه‌حل هایی را که برای این تعارض ارائه شده‌اند می‌توان به سه دسته  یعنی راه‌حل های نحوی، روشهای دلالت شناختی و روشهای مبتنی بر تجدید نظر در منطق تقسیم کرد.

چیت ساز در ادامه به تاریخچه پارادوکس دانایی‌پذیری پرداخت و گفت: تاریخچه این تعارض به حدود 40 سال پیش بر می گردد که توسط فیچ در سال 1967 طرح شد و در همان زمان مهجور ماند، تا این که در سال 1976 دوباره توسط کسانی چون مک‌گین و هارت در بحث از وارسی پذیری دوباره مطرح شد.

وی سپس به معرفی این پارادوکس پرداخت و گفت: این تناقض از سه فرض رایج و عام و قابل قبول در فلسفه آغاز می کند و به نتیجه ای نامعقول منجر می شود. این فرض ها به ترتیب عبارتند از: همه حقایق دانستنی هستند. این امر بدین معناست که به هر حال هر چیزی که حقیقت باشد، روزی دانسته خواهد شد و این فرضی است که همه عقلا آن را می‌پذیرند. فرض دوم تعریف معروف افلاطونی از حقیقت است. بر اساس این تعریف که بعداً توسط کسانی چون گتیه مورد نقد قرار گرفت، معرفت عبارتست از باور صادق موجه. یعنی که من به امری باور داشته باشم، آن امر صادق باشد(با نظریه‌های مختلف صدق) و همچنین بتوانم این نظر خود را توجیه(justify) کنم. که البته آنچه در شکل گیری پارادوکس دانایی پذیری لازم است، صدق این معرفت است. فرض سوم نیز این است که برخی از حقایق و چیزها را نمی دانیم که این نیز مورد قبول همه عقلاست. در پارادوکس دانایی‌پذیری از این سه فرض معقول این نتیجه غیرمعقول حاصل می شود که همه حقایق دانسته هستند که آشکارا نتیجه‌ای نامعقول است.

این مدرس دانشگاه سپس به بیان صورت بندی فرمال استدلالی که از این فرض های معقول به آن نتیجه غیر معقول می انجامند، پرداخت و به بیان انتقادات و نظرات کسانی چون دنت  ویلیامسون بر سر آن پرداخت. او انگیزهای کسانی را که فرض همه صدقها دانستنی اند چنین برشمرد: مقابله با شک‌گرایی، دفاع از نظریه معنا به مثابه کاربرد، فیزیکالیسم روش شناختی و خداباوری.

وی در ادامه به راه‌حل های سه گانه در حل این تعارض اشاره کرد و گفت: این راه‌حل ها را در سه دسته یعنی روشهای بازسازی نحوی، روش های دلالت شناختی و روش های تجدید نظر در منطق دسته بندی کرد. وی در پایان کامیابی این راه‌حلها را در حل این تعارض چنین برشمرد: راه‌حل های نحوی مبتنی بر مفروضاتی هستند که مورد قبول واقع نشده‌اند. راه‌حل های دلالت شناختی نیز هنوز روشن نیستند و راه‌حلهای تجدید نظر در منطق نیز به دلیل ادعای بزرگی که طرح می کنند، مثلا جایگزینی منطق شهود گرایان به جای منطق دیگر، بسختی می توانند پذیرفته شوند. بر این اساس می‌توان بحث پیرامون این پارادوکس را تمام نشده و باز تلقی کرد و از این رو بحث همچنان باز است و جای بحث و بررسی و دلیل دارد.

کد خبر 577824

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha