پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۱۰ آبان ۱۳۸۶، ۸:۱۵

نفوذ دغدغه‌های اگزیستانسیالیستی به صنعت فیلمسازی

نفوذ دغدغه‌های اگزیستانسیالیستی به صنعت فیلمسازی

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: تأثیر اگزیستانسیالیسم بر سینما، از سینمای دهه 30 و 40 فرانسه با فیلمهایی چون " بینوایان" و "کودکان بهشت" آغاز شد که این تأثیرات در سال 1940 به فیلمهای هالیوودی نیز رسوخ کرد و در نتیجه فیلمهایی چون کازابلانکا، شاهین مالت، خواب بزرگ و پستچی دوباره زنگ می زند بر پرده سینما ظاهر شدند.

تأثیرات تفکر اگزیستانسیال تا نیمه دوم قرن بیستم و حتی تا امروز نیز ادامه یافت. فیلمهایی توصیف شده ذیل عنوان اگزیستانسیالیسم را البته نمی‌توان تنها فیلمهای اگزیستانسیال دانست، بلکه این فیلمها تنها نمونه کوچکی از این جنبش فلسفی هستند که ریشه در " جنبش روشنگری " قرون نوزدهم و هجدهم دارد.

اگزیستانسیالیسم یک بینش و دکترین فلسفی است که در قرون نوزده و بیست ، در اروپای غربی مطرح شد و بر اصالت و جود و هستی انسان تأکید کرد. بر اساس بینش اگزیستانسیالیستی ،  انسان نخست به وجود آمد (اصالت و جود) ، پس از آن واجد ماهیت شد و این ماهیات او را از وجود اصلی اش دور ساخت. پس اگر انسان بتواند خود را از قید و بندهای ماهیات آزاد سازد و خود، خودش را بسازد، آنگاه وارسته شده و صاحب مسئولیت می شود. سورن کی یرکه گارد فیلسوف دانمارکی نخستین بار این کلمه را به معنای وجود واقعی انسان به کار برد. وجود انسان به عنوان یک موجود خودآگاه؛ یعنی موجودی که از خودش به طور روشن و بی واسطه آگاه است که مکتب اگزیستانسیالیسم یا مکتب اصالت وجود، چنین انسانی را مبداء فلسفه قرار می دهد.

در مقام عمل ، اگزیستانسیالیسم در راه خود چنان پیشرفت که به جای رها ساختن انسان از قیودات جامعه ، ماشین ، تاریخ و جبر بیولوژیکی ، خود در گرداب سردرگمی و اضطراب گرفتار آمده و در دامی که گسترده خود اسیر شده است. جامعه شناسی معاصر ، بینش اگزیستانسیالیسم را بینشی انتزاعی ، ذهنی گرا و پنداری معرفی می کند.

دانه های شن (1966)

این فیلم داستان زندگی اعضای ناو کوچک  آمریکا را روایت می کند که در رودخانه یانگ تسه چین ، طولانی ترین رودخانه آسیا، در سال 1962 به گشت زنی مشغول هستند و سرانجام در میانه جنگ داخلی این کشور گرفتار می شوند.
فیلم تفکر برانگیز که نه تنها به مفهوم جنگ می پردازد بلکه سیاست، میهن پرستی و ناسیونالیسم را علیه پیشینه شورش چینی به کار گرفته و در طول زندگی یک گروه سرباز آمریکایی که برای حفاظت منافع آمریکا در چین مستقر بودند روایت می شود. چنین فیلمهایی به تمرکز بر فروپاشی بدون ارائه هیچ راه حلی تمایل داشته اما پرسشهایی را مطرح می کنند که این پرسشها همچنان به اعتبار خود باقی و ضروری محسوب می شوند.

من هاکبی را دوست دارم (2004)

برنارد و ویویان جف زوجی هستند که یک سازمان کاراگاهی اگزیستانسیال را اداره می کنند که طی آن به زندگی مشتریان خود سر می کشتند تا ریشه احساس وحشت و نگرانی آنها را کشف کنند. آخرین مشتری آنها آلبرت مارکویسکی فعال زیست محیطی بود که افکار بزرگی در ذهن داشت. بررسی آنها درباره مشکل برنارد آنها را به فردی به نام برد استند رساند، مدیر روابط عمومی که صاحب فروشگاه های موفق زنجیره ای هاکبی بوده و در حالی که خود را به طور تصنعی به ابتکار عملهای زیست محیطی آلبرت پیوند می دهند، به او خیانت می کند. زمانی که متوجه می شود که زود جف او را تحت نظر دارند تصمیم می گیرد آنها را به خدمت خود در آورد.

بیدار کردن زندگی (2001)

رویکرد انعطاف پذیر و غیر روایی انیمیشن بیدارکردن زندگی داستان مرد جوانی را به نام ویلی ویگنز دنبال می کند که وارد شهر آستین شده و سوار ماشین غریبهایی می شود که پس از آن گفتگو را درباره ابعادی از اگزیستانسیالیسم آغاز می کنند که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است. همانطور که ویلی بی هدف به سراسر شهر می رود با مردم مختلفی رو به رو می شوند و خود را در شرایطی می یابند که به دیدگاه های آنها درباره هنر، فلسفه، جامعه و موضوعات متنوع دیگری درباره زندگی معاصر علاقمند شده است.

هانا و خواهرانش (1986)

هانا مرتب به خواهرانش هولی و لی سر می زند تا درباره رویدادهای هفته با یکدیگر صحبت کنند. مسئله اصلی اینجاست که آنها درست همان موضوعی که محور فرعی فیلم را تشکیل داده برای یکدیگر بازگو نمی کنند. هانا با مدیر برنامه ازدواج کرده که به لی علاقمند است. هولی هنرپیشه ای روان پریش بوده که در زندگی عاطفی خود و روابط با میکی مدیر برنامه هایش که پیشتر همسر هانا بود شکست خورده است. از سوی دیگر میکی بخش اعظم اوقات خود را به تفکر درباره مرگ سپری کرده و دچار تفکرات اگزیستانسیال و مالیخولیایی می شود.

کد خبر 578719

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha