پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۱۵ آبان ۱۳۸۶، ۱۴:۵۴

سینما و فلسفه- 10

رویکرد صنعت فیلم به جنگ و اخلاق آن

رویکرد صنعت فیلم به جنگ و اخلاق آن

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: انسانها از عهد باستان تا کنون در نزاع بوده و همواره درباره بایدها و نبایدهای جنگ به بحث پرداخته و اصولی را برای توجه به اخلاق جنگ وضع کرده‌اند. این اصول به همراه ماهیت جنگ، دیدگاههای ضد جنگ، وحشت و تبعات ناگوار جنگ، ژانری را صنعت فیلم وسینما شکل داده که غفلت از ابعاد فلسفی و اخلاقی آن میسر نیست.

بحث اخلاق جنگ با فرض بر این نکته آغاز می‌شود که جنگ امری نکوهیده است و باید تا زمانی که میسر است از آن پرهیز کرد اما بحث اخلاق جنگ این نکته را نیز به رسمیت شناخته که وضعیتهایی وجود دارند که جنگ از چندین انتخاب بد دیگر مقبولتر به نظر می‌رسد.

نکوهیده بودن جنگ به کشتار یا صدمه زدن به انسانها بازمی گردد که از پایه و اساس نادرست تلقی می‌شود. از این رو هدف فلاسفه از مطرح کردن بحثی به نام اخلاق جنگ تصمیم گیری درباره این مطلب است که برای کشورها و افراد، سیاست عمومی و در نهایت دولت و اقدام فردی چه چیزی درست و چه چیزی نادرست تلقی می‌شود.

اخلاق جنگ به شکل‌گیری اصول رسمی جنگ، پیش نویس و اجرای روشهای دیگری سربازان، تأدیب سربازان و سایرین برای جرایم جنگی مربوط می‌شود.

از سوی دیگر ژانر جنگ در فیلم به برخوردهای هوایی، دریایی و زمینی می‌پردازد و در برخی موارد بر اسیران جنگی، عملیات مخفی، آموزش نظامی یا سایر موضوعات تمرکز می‌کند در قالبهای تخیلی، تاریخی و مستند یا شرح حالی روایت می‌شود.

با توجه به میان دغدغه‌های فیلمسازان نسبت به مقوله جنگ بسیاری از فیلمهای ضد جنگ ساخته شده که آنها تلاش می‌کنند مخاطب را از چشم‌اندازهای سیاسی و ایدئولوژیک با درد و وحشت جنگ آشنا کنند.

اینک آخرالزمان (1997)

در طول جنگ ویتنام ویلارد فرمانده جوان آمریکایی موظف می شود یکی از همرزمان خود را به نام " سرهنگ کورتز"که به نظر می رسد به مرحله جنون رسیده به قتل برساند.

سرهنگ کورتز هزاران انسان بیگناه را به قتل رسانده و در اعماق جنگ قلمرویی برای خود تشکیل داده است. ویلارد و افراد وی سفری روی رودخانه آغاز می کنند تا کورتز را پیدا کنند. ویلارد متوجه می شود که کورتز در نقش جنگ سالار زندگی کرده و بومیان و افراد وفادارش وی را تکریم می کنند. کولبی سرهنگ دومی که پیشتر با همین دستور به منطقه اعزام شده بود به یکی از افراد وفادار کورتز تبدیل شده است.

نجات سرباز رایان (1998)

کاپیتان میلر نیرهای خود را به ساحل ساحل اوماها در فرانسه اعزام می کند و تعداد زیادی از افراد خود را از دست می دهد ولی سرانجام ساحل را تسخیر کرده و به دشمن چیره می شود. در این میان از طرف فرمانده ی کل نیروهای مسلح ایالات متحده دستور داده می شود به دنبال سربازی که تاکنون سه برادر خود را از دست داده بروند و او را به خانه باز گردانند. این پی گیری تنها بخاطر مادر سرباز رایان صورت گرفته است. کاپیتان میلر این موضوع را می پذیرد و با گروهی 8 نفره به دنبال سرباز رایان می‌روند. کاپیتان در میان راه دو نفر از افراد خورا از دست می دهد و زمانی که سرانجام سرباز رایان را پیدا می کنند او حاضر به بازگشت نمی شود و ترجیح می دهد بمیرد اما آلمانها پل را تسخیر نکنند. کاپیتان و افرادش تصمیم می گیرند آنجا بمانند و همراه رایان و سربازان دیگر پل نورماندی را بگیرند. آنها  با تدابیر میلر سرانجام پل نجات پیدا می کنند و نجات سرباز رایان مقدمه ای برای تسخیر پل می شود.

جوخه (1986)

کریس تیلور جوان آمریکایی است که به محض ورود به ویتنام متوجه می شود که نه تنها باید با کمونیستهای انگلیسی ویتنام بجنگد بلکه باید با وحشت، خستگی جسمی و خشم بیش از حدی که درون او رشد می کند نیز مبارزه کند. درحالی که دو افسر فرمانده وی خطی میان جنگ علیه دشمن وجنگ علیه یکدیگر رسم کرده اند مناقشات، هرج و مرجها به درون تیلور نفوذ کرده، حقایق ذهنی او را تغییر می دهند و احساستش را نسبت به زندگی به عنوان عالی ترین ارزش بشری بی حس و کرخت می کنند.

پل رودخانه کوای (1957)

اسیران جنگی بریتانیایی در برمه توسط ژاپنی ها به خدمت گرفته می شوند تا پلی بنا کنند در این میان عاملان بریتانیایی به دنبال تخریب همان پل هستند. سرهنگ نیکلسون پس از آنکه یکان وی مورد محاصره ژاپنی ها قرار گرفت ازمردانش خواست براساس قوانین خود پیروی کرده و از همکاری با فرمانده ژاپنی وظیفه شناس سرباز زنند. زمانی که ژاپنی ها مصرانه خواستار ساخت پل توسط اسیران جنگی شدند، آنها تصمیم گرفتند که پل رابه بهترین شکل ممکن بسازند. اما زمانی که یکی از مردان گریخت، فرمانده بریتانیایی از این عملیات مطلع شد و پلی که افراد خود به سختی ساخته بودند را تخریب کرد.

خط باریک قرمز (1998)

داستان جنگ جهانی دوم که بر جوخه سربازان آمریکایی تمرکز کرده که علیه ژاپنی ها در محل جنگ جهانی دوم میان آمریکا و ژاپن مبارزه می کند. افراد به دنبال سربازان مفقود شده گشته و درباره میان آرامش مردمان جزیره و آشوب  و هرج و مرج جنگ تضادی قائل می شوند. فرمانده ای این گروه برعهده تال به عنوان خواهان خطرات جنگ و استاروس که به حمایت از افراد خود توجه دارد گذاشته شده است. درحالی که آنها برسر استراتژی خود بحث می کنند واکنشهای مختلف آنها به جنگ مورد تأکید قرار می گیرند.

کد خبر 581683

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha