بايد بوسيله شيوه هاي تازه در موسيقي ايراني تحول ايجاد كرد .
وي تصريح كرد: بعضي خواننده ها وقتي يك غزل را مي خوانند با توجه به وجود وزنهاي يك دست در آن ، مدام يك ملودي را تكرار مي كنند. اين تكرار باعث يكنواختي و خستگي مي شود. در شعر نو به دليل كوتاه و بلند بودن مصراعها تكرار از بين مي رود وبراي خواننده و موسيقيدان آزادي بيشتري وجود دارد.
وي با تاكيد بر نياز به تحول در موسيقي اظهار داشت: اگردر موسيقي تحويل ايجاد نشود ، مردم از آن مي گريزند و موسيقي مخاطب خود را از دست مي دهد.
آرين پور گفت :70 سال است شعر تازه اي آمده است در كنار شعر غني و سنتي ما خود نمايي مي كند .اين نشان از نياز به تحول است . پس بايد درهنرتحول ايجاد شود واين تحول در موسيقي نيزلازم است. حافظ و سعدي و شاعران بزرگ زبان و ادبيات فارسي قابل احترام هستند و روي سر ما جادارند و بايد شعر آنها را هميشه خواند.اما نبايد از به روز بودن در جامعه غافل بود .
وي گفت: من نمي گويم سهراب سپهري و اخوان بهتر از حافظ و سعدي هستند. اما امروز روز سهراب سپهري ، اخوان و ديگر شاعران معاصر است و بايد اشعارآنها در موسيقي ديده شود .البته براي خواندن اين آثار بايد موسيقي هماهنگ با آنها را ساخت. نمي شود اين آثار را با همان آهنگهاي گذشته و به همان موسيقي سنتي اجرا كرد. تا كي تنها به همان آهنگهاي قديمي و هفت دستگاه و گوشه هاي گذشته دلخوش باشيم.
آرين پور خاطر نشان كرد : نواقص را بايد رفع كرد.هيچكس خوب بودن موسيقي ما را انكار نمي كند، اما بايد در اين عرصه حركت كرد. در جا زدن موسيقي بسيار بد است و بايد از اين اتفاق جلوگيري كرد و من فكر مي كنم شعرنو مي تواند در اين زمينه تاثير گذار باشد و از درجا زدن موسيقي جلوگيري كند.
نظر شما