این هفته با برنامه های مختلف و از پیش تعیین شده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مشارکت سایر دستگاهها و وزارتخانه ها در حال برگزاری است. ارشاد در هفته ای که گذشت کوشش زیادی به خرج داد تا از فعالان عرصه های مختلف فرهنگی مرتبط با کتاب تجلیل و قدردانی به عمل آورد. مدیران فعال صنعتی در حوزه فرهنگ، رسانه های فعال در معرفی و تبلیغ کتاب، خادمان نشر، نویسندگان و هنرمندان مددجو، کتابداران فعال مدارس، ناشران کتب آموزشی و... از جمله این اقشار بودند. نمایشگاهها و اهدای کتابهایی هم در این دوره زمانی برگزار شد که به لحاظ کمی و آماری از افتخارات برگزارکنندگان خواهد بود.
تراکم و حجم برنامه های وزارت ارشاد و در رأس آن معاونت فرهنگی و خانه کتاب در این ایام بر کسی پوشیده نیست. آنچه می بایست در اینجا و شاید در هر موعدی غیر از هفته کتاب نیز به آن توجه داشت بررسی میزان تاثیرگذاری و یا به بیان بهتر کارآمدی، سازندگی و نحوه نقش آفرینی آن برنامه ها در سطح جامعه (مخاطبان) و پدیدآورندگان و تولیدکنندگان فرهنگی است.
نمی دانیم مسئولان و کمیته برگزارکننده هفته کتاب چه مدت قبل از آغاز این هفته کار برنامه ریزی را شروع کردند و با مخاطب شناسی و همچنین نگاهی به اهالی کتاب نامهای ایام را تعیین و رایزنی با دستگاهها و نهادهای قابل مشارکت را شروع کردند. بر هیچ کس پوشیده نیست که صاحبان اصلی این هفته فرهنگی از یکسو خوانندگان و مخاطبان - و یا آنان که قرار است دعوت به خواندن شوند - و مولفان و مترجمان و دست اندرکاران امر کتاب از سوی دیگر است و وزارت ارشاد با دارا بودن مسئولیت سیاستگذاری، سمت دهی، حمایتگری و پشتیبانی از هر دو قشر مزبور وظیفه اجرای برنامه های هفته را برعهده داشته است.
بنابراین با این مقدمه، قاعدتا سمت و سوی آنچه در این مدت - و البته در تمام روزهای سال - به اجرا در می آید می بایست از یک طرف همسو با سلیقه و میل مخاطبان و یا محرک و ترغیب کننده آنان باشد و دیگر اینکه به معضلات و چالشهای پدیدآورندگان نیز توجه کرده و در تقویت بدنه تولیدگر فرهنگی بکوشد.
اگرچه این دو رویکرد منحصر به هفت روز نبوده و باید به طور طبیعی سرلوحه تمام برنامه ها، سیاستها و خط مشی های دولت باشد، اما برپا کردن هفته ای با عنوان کتاب و راه دادن آن به تقویم و جا دادنش در میان جشنها و کارناوالهای سالانه فرهنگی این انتظار را پدید می آورد که در هفته کتاب جلوه هایی از برنامه ریزیهای مشخصی برای مخاطبان و نیز تعاملات دوسویه با پدیدآورندگان مشهود و برجسته باشد.
در واقع جشنها و فستیوالهایی از قبیل هفته کتاب، نمایشگاه بین المللی کتاب، جوایز و جشنواره های فرهنگی و ادبی، تجلیل و سپاسها، همایشها وسمینارها و...، تبلور عینی برنامه ریزیها و کوششهای ارشاد در ارتباط با دو مخاطب انفکاک ناپذیر خود (مخاطب عام، پدیدآورندگان) است که اگر به این دو، رسانه ها را نیز به عنوان ناظر و مبلغ و منتقد بیفزاییم آن زمان می توانیم با جمع بندی برنامه های اجرا شده نحوه عرض اندام فرهنگی و عیار تلاشهای صورت گرفته را تعیین کنیم.
به بیان دیگر، جشنهای هفته کتاب، نمایشگاه و همایش و جشنواره و... به تنهایی و به طور قائم به ذات پدیدار نمی شوند و به این ترتیب به صورت منفرد و منفک از مخاطبان دوگانه شان مورد سنجش و ارزیابی قرار نمی گیرند. باید پذیرفت که تولید و بالندگی فرهنگی و ارتقای کتاب (اعم از کیفیت تولید، کمیت تولید و عرضه، کیفیت مخاطب، کمیت مخاطب، بهای کالا و...) هیچگاه از عهده یک نهاد به طور اخص بر نمی آید و اساسا نیازمند مشارکت و تعامل است. نه ناشر به خودی خود قادر به فرهنگ سازی و سودآوری و حفظ حیات و بقا در بازار است و نه نویسنده و مترجم و ویراستار و... بدون پذیرش قواعد نشر و رعایت مناسبات بازار کتاب، توانایی ماندن و حضوری بی وقفه را دارند. از مخاطبان نیز انتظار آن نمی رود که بدون مشاهده تبلیغات و جشن گونه هایی به دست دولت و نهادهای صنفی، به سمت آن جلب شده و به چرخش و گردش بازار آن یاری برسانند. دست دولت نیز بدون حضور جدی تولیدگران و مشارکت آنان، از آرمانها و ایده آل هایش خالی است و اگر به فضای فرهنگی بدون آنان بیندیشد دائما درجا زده و هیچگونه بازتولید، پویایی و طراواتی را در سطح جامعه به چشم نخواهد دید.
صحبت از مشارکت و مجال دادن عرصه ها و اقشار مرتبط با کتاب با یکدیگر است. در هفته ای که گذشت، کدام نهادها، انجمنها، نویسندگان، ناشران و اساتید دانشگاه به صورت همدوش و موازی با برگزارکنندگان به کار و مشارکت گرفته شدند؟ چند میزگرد و نشست ساده میان اهالی دولت با نمایندگان رسانه ها، نویسندگان و اتحادیه های نشر برگزار شد و مشکلات دوسویه - هم دولت و هم غیردولت - به بحث و بررسی گذاشته شد؟
نشست خبری آغاز هفته کتاب که نظیر نشستهای دو سال اخیر حوزه فرهنگ با پرسشها و نگاههای تند و تیز و غالبا هم بی ارتباط با موضوع نشست از سوی اهالی رسانه همراه بود، نشانگر سطح تعاملات فعلی در قلمرو فرهنگی جامعه ما، به ویژه در عرصه کتاب است. پرسشها و انتقادات صورت گرفته و نقدهایی که گویا با این منوال پایانی برای آن متصور نیست، دلیل و خاستگاه دیگری ندارد جز آنکه در نحوه تعامل، مشارکت جویی، پاسخ دهی، واگذاری امور از سوی دولت به تشکلها و نهادهای صنفی، نگاه به اندیشه و آرای مخالف، احترام به انواع مخاطبان و سلیقه ها و درک ماهیت مترقی و متکثر حوزه فرهنگ، انحرافها و بدبینی هایی وجود دارد که فرصت همنشینی، شکل گیری، گفتگو و تشکیل سه ضلع "دولت، مخاطب و تولیدکنندگان" را سلب کرده است.
عمده اخبار مرتبط با هفته کتاب از ناحیه دولت و برگزارکنندگان پرتلاشی بود که با صرف هزینه ای مقرر، برنامه و تقویمی مدون و مشارکتهایی از پیش معین و مرزبندی شده، به گوش مخاطبان و تولیدگران فرهنگی رسید. این "به گوش رسیدن" به معنی متکلم وحده بودن یک طرف و شنوندگی و تک افتادگی دو طرف دیگر است.
انتظار از برگزاری جشنها و جشنواره هایی از این سنخ بیش از اینهاست. کسی از هفته کتاب انتظار اعجاز و مرتفع شدن یک شبه معضلات فرهنگی مردم، کاستیهای اهل فرهنگ و احترام و اعتماد دولت به بخش خصوصی را ندارد، اما این انتظار حداقلی می رود که هر سال بتوان گامی به پیش - هر چند کوتاه - برداشت و کمی از یکجانبه گرایی و دولتی بودن برنامه ریزیها و سیاستگذاریها کاست و تنها به جنبه های تبلیغاتی و آماری آن بسنده نکرد.
بخش عمده ای از رفتار تک گویانه را در چنین روزهایی می توان تعدیل ساخت. نهادها و اتحادیه های صنفی را در این قسم ایام می توان به مشارکت و همکاری گرفت و آنها را قوت بخشید و سرآخر اینکه، تکلیف مخاطب و دغدغه کتابخوان کردن جامعه و نسل کودک و نوجوان را جز با تکریم نویسندگان و مولفان خود نمی توان روشن کرد.
نظر شما