۲۷ آبان ۱۳۸۶، ۱۱:۵۱

دکتر دینانی:

شک نیای بزرگ فلسفه است

شک نیای بزرگ فلسفه است

استاد فلسفه دانشگاه تهران، عصر دیروز در همایش بزرگداشت روز جهانی فلسفه که به همت بنیاد حکمت اسلامی صدرا برگزار شد، بر استقلال فلسفه از سایر علوم تاکید کرد و گفت: شک جد اعلا و نیای بزرگ و کیمیای فلسفه است.

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر دینانی در آغاز همه روزها را روز فلسفه خواند و گفت: از حکیمی چینی پرسیدند که اگر بخواهی جامعه را اصلاح کنی چه می کنی؟ گفت: من لغات و اسمها را اصلاح می‌کنم، چون در این صورت همه چیز اصلاح می شود. اگر در روزگاری زندگی کنیم که لفظ فلسفه را بگوییم، اما این فلسفه معنای خودش را نداشته باشد، یعنی که جایگاهی ندارد. قرآن تعلیم داده است که به انسان سجده کنید، چون خداوند همه اسما را به انسان یاد داده است و اگر ما همه اسماء را فراگیریم، همه چیز اصلاح می شود. ما اسماء را فراموش کرده‌ایم.

دکتر دینانی در ادامه گفت: امروز در کشور ما فلسفه در همه جا خوانده می‌شود، اما ظاهراً این فلسفه خوب خوانده نمی‌شود و ما فقط اصطلاحاتی را یاد می‌گیریم تا بتوانیم طرف خود را مرعوب کنیم. کار فلسفه این است که گفتار را از زیر خروارها گفته بیرون بکشد و اینجاست که تفاوت میان گفتار و گفته مشخص می شود. ما گفته ها را خوب می خوانیم، اما گفتارها را از آن میان خوب بیرون نمی کشیم.

وی گفت: ملاصدرا وارث هزارسال فرهنگ اسلامی است که خیلی حرفهای تازه‌ای دارد. او گفته‌ها را به گفتارها تبدیل کرد. اگر به سبک ملاصدرا فلسفه خوانده شود، وضع ما بهتر از این خواهد شده که داریم. ما سوال خوب طرح نمی کنیم و کسی که پرسش ندارد، فیلسوف نیست. بدون پرسش نمی توان سراغ فلسفه رفت و هر کس بدون پرسش ادعای فلسفه کرد یا دروغگوست و یا نادان. پرسشها نیز نباید معمولی باشند، بلکه باید بنیادین باشد.

دکتر دینانی سپس بر اهمیت شک در طرح پرسشهای بنیادین تأکید کرد و گفت: جهل مطلق پرسش ندارد، پرسش در حد وسط ایجاد می‌شود و برای کسی است که دغدغه دارد. باید مجال پرسش به افراد دهیم و اگر کمی شک در آن است عیب ندارد، نباید از شک ترسید. شک جد اعلا و نیای بزرگ و کیمیای فلسفه است. شک همچنین فرزند فلسفه است. با فلسفه هم به شک می رسیم و هم به یقین و اگر این جهات در فلسفه رعایت نشود، و فلسفه تابع سیاست شود، می میرد.

دکتر دینانی بر جدایی فلسفه از سایر حوزه‌ها اشاره کرد و گفت: فلسفه تابع نقل نیست. اگر تابع نقل شود به کلام بدل می‌شود و جان خود را از دست می‌دهد و دیگر فلسفه نیست. زیرا نقل هم اعتبار خودش را از عقل می‌گیرد. عقل اعتبار خودش را از هیچ چیز نمی‌گیرد. عقل بالذات حجت است و نقل مجبور است که اعتبار خودش را از عقل بگیرد. آفرینش عقل یعنی آفرینش حجت و اگر عقل حجت است، نباید آن را تابع چیز دیگری کنیم. اگر فلسفه تابع نقل شد دیگر نباید انتظار داشته باشیم، که نحله‌های جدید فلسفه به وجود بیایند.

کد خبر 588541

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha