۵ آذر ۱۳۸۶، ۹:۱۱

شاخصهای تفکر انتقادی (11)

کلی‌گویی ریشه در نداشتن پرسش دارد

کلی‌گویی ریشه در نداشتن پرسش دارد

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: از جمله موانع زبانی در تفکر انتقای توسل به کلی‌گویی و کلی‌بافی است. با اتخاذ این شیوه ما گزاره‌ها و مفاهیمی را به کار می‌بریم که بر مصادیق بسیاری قابل حمل هستند. علل بسیاری برای کلی‌گویی بر می‌شمارند که در این مقال به پاره‌ای از آنها اشاره ‌می‌شود.

متفکران انتقادی کلی‌گویی را توسل به شیوه‌ای برای بیان و سخن گفتن ارزیابی می‌کنند که در آن یک مفهوم بر مصادیق بسیاری قابل اعمال است. بدین لحاظ نمی‌توان معادل و ما به‌ازایی برای یک مفهوم یا یک گزار در جهان پیدا کرد. دلایل زیادی برای کلی‌گویی ذکر شده اند. یکی از این دلایل آن است که ریز و تخصصی سخن گفتن نیازمند دانش کافی است و یکی از دلایلی که افراد را به سمت کلی‌گویی و کلی‌بافی سوق می‌دهد عدم دانش کافی است. این علت به نظر ما یکی از اصلی‌ترین دلایل کلی‌گویی در عرصه‌های مختلف در دیار ما است. به عبارت دیگر کلی‌گویی با عدم تخصصی‌شدن حوزه‌ها در جامعه ما و وجود و حضور صاحب‌نظران همه چیزدان و همه فن حریف نسبت نزدیکی دارد.

علاوه بر این فرهنگی در دیار ما غالب است که بر طبق آن هر فرد دانشمند و عالم باید پاسخ همه پرسشها را بداند و "نمی‌دانم‌گویی" خلل و ضعف بزرگی قلمداد می شود. برای یک صاحب‌نظر بسی کسر شأن است که در باب حوزه‌های مختلف فرهنگی و معرفتی  که به‌زعم وی جزوی از حوزه کاری اش است موضعی نداشته باشد. غافل از آنکه این حوزه‌ها، حوزه‌هایی بسی تخصصی هستند که جز با غور و جستار فراوان در آن نمی‌توان گزاره‌ای را بر زبان آورد.

غفلت از پرسشهای اساسی هم یکی دیگر از دلایل کلی‌گویی است. آنکه پرسش های اصلی هر بحثی را نداند چاره‌ای جز آن ندارد که کلی‌گویی کند و کلیاتی نامربوط را کنار هم قرار دهد. هر معرفتی با پرسش آغاز و با پرسش های بیشتری به پایان می‌رسد.  نشناختن پرسشها از علل اساسی کلی گویی است.

فقدان روش‌شناسی منسجم از دیگر علل توسل به کلی‌گویی است. از روش‌شناسی معانی متفاوتی برداشت می‌شود اما اگر این مفهوم را به عنوان منظومه ای از مفروضات، پرسشها و استنتاجاتی در نظر بگیریم که به صورت مدون و منظم در کنار هم قرار می‌گیرند ما به جهت عدم آشنایی دقیق با این منظومه، کلی‌گویی هایی را رقم می زنیم. به فقدان روش‌شناسی، فقدان پرداختن به صراحت‌بخشی مفهومی را هم می‌توان اضافه کرد که نه تنها کلی‌گویی که ابهام‌زایی را به نظام سخن ما افزون می‌کند.

کسی از کلی گویی پرهیز می‌کند که منطق سخن را بشناسد، بداند از کجا باید شروع کند و به کجا برسد و آنکه از این مهم غفلت کند البته به دام کلی‌گویی می‌افتد. روش‌شناسی منسجم با این مقدمات و مبانی پیوند می‌خورد: از کجا آغاز باید کرد؟ به کجا باید رسید؟ این مسیر را چگونه و با توجه به کدام شواهد و مقدمات طی کرد؟ و ...

کد خبر 593328

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha