پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۸ بهمن ۱۳۸۲، ۱۴:۱۴

فريدعمران در جلسه پژوهشي جشنواره موسيقي فجر بررسي كرد

تحولات موسيقي در قرن بيستم

تحولات موسيقي در قرن بيستم

فريد عمران آهنگساز و موسيقيدان معاصر در يكي از جلسات پژوهشي جشنواره موسيقي فجر ، درباره تحولات موسيقي در قرن بيستم به سخنراني پرداخت.

به گزارش خبرنگار هنري "مهر" وي كه از فارغ التحصيلان رشته موزيكو لوژي از انگلستان است در بحثي بسيار شيوا و جذاب مكاتب و سبك هاي مختلف آهنگ سازي  در قرن بيستم را تشريح كرد.
دكتر عمران در ابتداي سخنان خود گفت: يكي از پر تحول ترين دورانهاي موسيقي، قرن بيستم بود در اين دوران مكتب هاي بسيار متنوعي حضور پيدا كردند كه بخشي از آنها هنوز هم در قرن بيست و يكم جريان دارند و به فعاليت خود ادامه مي دهند در اين قرن شاهد مكاتبي چون "سرياليسم " ، "دود كافونيك" ، "كلاسيسيسم " ، " CHANCE MUIC "  و ميني ماليسم هستيم. در اين فرصت كوتاه سعي مي كنم به بعضي از اين مكتب ها كه بسيار موثرتر از مكتب هاي ديگر بود اشاره كنم. اگر قرار باشد نقطه آغازي براي موسيقي قرن بيستم و تحولات آن قايل شويم بايد به دبووسي اشاره كنيم درموسيقي هاي دبووسي ما با نوعي سردرگمي مواجه هستيم.


تا پيش از دبووسي تمام موسيقي ها از نقطه اي آغاز مي شد و باز پس از طي مسافتي به نقطه اول باز مي گشت . يعني موسيقي از جايي آغاز مي شد و به جايي ختم مي شد. نت ها هم دوست دارند از جايي شروع  و به جايي ختم شوند حتي شنوندگان هم چنين انتظاري دارند اما دبووسي اولين قطعات را بدون هيچ منزلگاهي نوشت ، ما نمي دانيم نتها از كجا آغاز  و به كجا ختم مي شوند او مارا از وابستگي به يك منظومه نجات داد و در فضا رها كرد ؛ اين اولين نشانه هايي بود كه در قرن بيستم از تحول خبر مي داد از همين جا بود كه بعدها موسيقيدانان به دنبال جايگاهي براي موسيقي مي گشتند آنها دنبال همان جايگاهي در موسيقي مدرن بودند كه دبووسي در پي آنها بود .
دكترعمران سپس با اشاره به سبك ديگري دراوايل قرن بيستم گفت: بلا بارتوك نيز يكي ديگر از پيشتازان موسيقي در قرن  بيستم بود او از نغمه هاي روستايي استفاده و آنها را وارد موسيقي كلاسيك كرد. از نظر بسياري از موسيقيدانان وارد كردن موسيقي روستايي به موسيقي اروپايي بسيار عجيب بود . اين صداهاي روستايي بسيار بيگانه بودند اما بارتوك پس از مدتي توانست به يك زبان شخصي و منحصر به فرد برسد كه بسيار پيچيده بود او كم كم از نغمه هاي صرف روستايي هم جدا شد و تنها از آنها استفاده كوچكي مي كرد.
وي ادامه داد: آرنولد شوئنبرگ نيز يكي ديگر از آهنگسازان بر جسته قرن بيستم بود او انتزاعيي ترين سيستم را در موسيقي ايجاد كرد . موسيقي اروپايي از صداهاي ساده شكل گرفت در ابتدا اين موسيقي تك صدايي بود كه توسط سرودهاي مذهبي همراهي مي شد بعدها دو صدايي و چند صدايي شد تا اين كه در قرن بيستم متفاوت تر و پيچيده تر جلوه كرد در همين زمان بود كه هارموني شكل گرفت . هارموني ها در اروپا از موسيقي هاي خوش آهنگ و دلنشين شروع شد اما در قرن بيستم هارموني ها نامتعارف و پيچيده شد كه بعضي مي گويند بد آهنگ نيز بود. آرنولدشوئنبرگ كسي بود كه اين موسيقي هاي بد آهنگ را بنيان گذاري كرد. حتي برخي معتقد بودند كه اين تركيب صدا گوش را آزار مي دهد در موسيقي او تركيبات صوتي ناآشنا و عجيب فراوان است اين موسيقي آن زمان بسيار عجيب بود و هنوز هم با اين كه اين سبك ديگر كلاسيك شده است هنوز مدرن به نظر مي رسد حتي خيلي ها در وسط اجرا ،  سالن را ترك مي كردند. مكتب شوئنبرگ تنها مكتبي بود كه حساب شده و با جزييات كامل شكل گرفت او براي نت هاي نوبت گذاشت و به هركدام از  آنها وظيفه خاصي داد بعدها شاگردانش مكتب او را كامل كردند "وبرن" مكتب او را ادامه داد و آن را كامل كرد او مي گفت نت ها 12 عدد هستند وهيچ كدام با هم فرقي ندارد اين در حالي است كه بتهوون و موتزارت و ديگران معتقد بودند نت ها تقدم و تاخر دارند ونتي كه با آن آغاز مي كنيم با بقيه متفاوت است.
دكتر عمران با اشاره به تاريخ موسيقي قرن بيستم گفت: با وجودي كه دو مكتب ذكر شده سالها قبل از سال 1313 شكل گرفتند اما بسياري از مورخين آغاز تحول موسيقي را سال 1313 با ظهور ايگوراستراونيسكي مي دانستند او با سر و صداي زيادي مكتب خود را ارايه داد و به همين خاطر سريع تراز ديگران هم شناخته شد . استراوينسكي از روسيه به پاريس آمد و ناگهان قطعات رمانتيك و زيبايش را رها كرد و به سمت رنگ آميزي جديدي رفت . او احساس كرد در پاريس زمينه براي ارايه كار جديد آماده است به همين خاطر در يكي از اجراهايش قطعه معروف "مناسك بهار" را اجرا كرد . اين قطعه بسيار وحشيانه و خشونت بار است.
دبووسي كه درآن سالن حضور داشت روي صحنه آمد و همه را به آرامش دعوت كرد و گفت: آرام باشيد ما مي خواهيم يك قطعه جديد بشنويم قرار نيست آن را بپذيريم...! اين اتفاق نقطه عطف تحول در موسيقي قرن بيستم بود در كنار اين سه جريان ، جريان ديگري هم وجود داشت كه - نئوكلاسيك ها بودند پيشرو اين سبك« پلي هيزميك» بود او مثل گذشته بتهوون ، باخ ، باروك و ديگران سمفوني ، كنسرتو و غيره مي نوشت اما زمان آن كمي متفاوت بود اين چهار جريان ، چهار جريان اصلي و عظيم اوايل قرن بيستم بودند.
دكتر  عمران با اشاره به جنگ جهاني اول و دوم تاثير آن دو برموسيقي و تحولات آن گفت: موسيقي تا اينجاي كار خوب پيش آمد اما با جنگ جهاني اول و دوم فرصتي براي تحولات ديگرموسيقي نبود ار كسترهاي عظيم كم كم تحليل رفتند و به گروههاي چهار ، پنج نفره تبديل شدند گاهي اوقات هم اگر برنامه با شكوهي اجرا مي شد گروه به پانزده نفر مي رسيد نه بيشتر.
بين دو جنگ نيز فرصتي بري آباداني و خلق آثار تازه نبود اما موسيقيدانان هوشيار كارهايي ارايه دادند كه براي اين دوره مناسب بود و با تحولات جنگ پيش مي رفت آنها ديگر براي اركسترهاي بزرگ چيزي ننوشتند. بعد از جنگ جهاني دوم فرصت آباداني نبود به همين خاطر موسيقيدانان سفر كردند و در آمريكا مشغول تدريس شدند«  بارتوك» و«د بووسي» در يك دانشگاه تدريس مي كردند و نوابغي مثل جان كيج را تربيت كردند.
جان كيج كه در قرن بيستم بي نظير بود در موسيقي تحولات زيادي را شكل داد. او پيانوي جديدي اختراع كرد . بعد از جنگ جهاني دوم تمام تحولات موسيقي در امريكا اتفاق افتاد او موسيقي تصادفي را پيش كشيد او به نوعي عرفان شرقي معتقد بود كه آن را در موسيقي اجرا مي كرد. كيج كنسرت معروفي به نام 33/4 اجرا كرد، جلوي پيانو نشست و چهار دقيقه و سي و سه ثانيه سكوت كرد وبعد گفت: صداي پچ پچ اعتراض و صداي ماشين هاي بيرون موسيقي است آنچه به گوش مي رسد و آنچه به گوش نمي رسد موسيقي است و اين جنجال ديگري درموسيقي بود او حتي تاس مي ريخت ونتهارا بر حسب تصادف دنبال هم مي نوشت البته اين كار تفكر به دنبال خود داشت. بعدها موسيقي ديگري شكل گرفت كه رمانتيك ها آن را آغاز كردند آنهامي گفتند ما بي ادعاييم و كاري نمي كنيم همه  رادر آن گير كنيم موسيقي آنها ساده ، زيبا و بي ادعا بود در اين قرن موسيقي هايي جز ، پاپ و ... شكل گرفت... موسيقي فيلم هم شاهكار بود كه در اين قرن متولد شد.

کد خبر 59337

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha