به گزارش خبرگزاري "مهر" دكتر حسين موسويان دبير كميته روابط خارجي شوراي عالي امنيت ملي در گفتگويي به سوالاتي درباره ابعاد مختلف فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ايران، قدرت تكنولوژيك كشور در اين عرصه علمي و تعامل ايران با آژانس بين المللي انرژي اتمي پاسخ داده است.
آمريكايي ها مدعي شده اند، ايران صاحب يك مركز غني سازي پيشرفته تر از نطنز است كه نسل جديد سانتريفيوژ (G2) در اين مركز ساخته مي شود و ايران مركز مذكور را به آژانس اعلام نكرد ه است. آيا اين مطلب حقيقت دارد؟
- ايران هيچ مركز غني سازي ديگري غير از نطنز ندارد. مركز نطنز هم به طور كامل به اطلاع آژانس رسيده و تحت نظارت كامل آژانس قرار دارد. اين كه ايران نسل جديد سانتريفيوژ (G2) را مي سازد، يك دروغ محض است. ايران مطالعات و تحقيقات بسيار اوليه در مورد سانتريفيوژ G2 را انجام مي دهد و آژانس را از اين تحقيقات قبلا مطلع ساخته است. آژانس از توانمندي هاي ايران در مورد سانتريفيوژ G1 نيز اطلاع كامل دارد. ايران با امضاء پروتكل الحاقي، مسببات اطمينان كامل جامعه جهاني از صلح آميز بودن فعاليت هاي هسته اي خود را فراهم كرده است و روشن است كه كليه فعاليت هاي هسته اي كشورهاي عضو پروتكل الحاقي بدون كم و كاست از طريق اجراي پروتكل براي آژانس روشن مي شود.
بنابراين ايران با امضاء پروتكل الحاقي، راه رفع سوءظن ها را هموار كرد و از اين به بعد اتهامات فعاليت هاي غيرقانوني هسته اي عليه ايران صرفا اقدامات خصمانه سياسي تلقي مي شود.
وزير خارجه ايران اخيرا آمادگي تهران را براي صادرات سوخت هسته اي اعلام كرد كه اين موضوع حساسيت ويژه اي در جامعه جهاني به وجود آورده است. واقعيت چيست؟
- رئيس جمهور آمريكا در طرح جديد خود پيرامون سلاح هاي هسته اي پيشنهاد كرد كه تنها به كشورهايي كه پروتكل الحاقي را امضاء كرده اند اجازه وارد كردن تجهيزات مربوط به تكنولوژي صلح آميز هسته اي براي برنامه هاي اتمي غيرنظامي داده شود. وي همچنين پيشنهاد نموده كشورهايي كه فاقد تكنولوژي غني سازي هستند، به شرط انصراف از غني سازي مواد و فرآوري آن، از صادركنندگان مواد اتمي بتوانند سوخت هسته اي دريافت كنند.با توجه به اين كه ايران صاحب تكنولوژي غني سازي است، وزير خارجه جمهوري اسلامي ايران اعلام آمادگي نموده كه در صورت ساخت سوخت هسته اي آن را به كشورهايي كه احتياج دارند، صادر نمايد. اما اصل مسئله منتفي است زيرا ايران در شرايط فعلي نه سوخت هسته اي توليد كرده و نه توليد مي كند. ايران بنا دارد ابتدا و قبل از هر چيز راجع به پروژه غني سازي خود، اعتماد جهاني راجع به ماهيت صلح آميز بودن فعاليت هاي غني سازي خود را جلب نمايد. ما فعلا در اين مرحله هستيم. امضاء پروتكل الحاقي مهم ترين اساس اعتمادسازي در اين مورد است. بنابراين سياست فعلي ايران اعتماد سازي است. طبيعي است بعد از اعتمادسازي ما آماده همكاري هاي متقابل بين ايران و جامعه جهاني خواهيم بود.
خبرگزاري ها از آقاي البرادعي نقل كرده اند كه گرچه در ايران طرح هيچ نوع سلاح هاي هسته اي تاكنون پيدا نشده، اما بازرسان سازمان ملل متحد از اين به بعد بايد احتمال پيدا شدن نقشه هاي اوليه ساخت بمب در ايران را مدنظر بگيرند. آيا آژانس در مورد وجود نقشه هاي ساخت بمب هسته اي در ايران سوءظن پيدا كرده است؟
- سخنگوي آژانس در مورد اين مطلب توضيح داد كه آقاي البرادعي گفته كه با پيدا شدن طرح هاي اوليه تهيه بمب در يك كشور (كه منظور ليبي است)نمي توان مطمئن بود چنين طرح هايي در كشورهاي ديگر وجود نداشته باشد. ايران گزارش كامل فعاليت هاي هسته اي خود را قبلا به اطلاع آژانس رسانده است. ايران از ابتدا صراحتا اعلام كرده است كه ساخت و بكارگيري سلاح هاي هسته اي و كشتار جمعي را خلاف شرع مقدس اسلام دانسته و اين موارد در استراتژي دفاعي ايران هيچ جايي ندارد. لذا هرگونه دغدغه و شائبه اي در مورد هرگونه انحراف فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ايران به سمت توليد سلاح هاي هسته اي، كاملا بي اساس است و ايران براي اثبات اين مورد با آژانس همكاري كامل و بي قيد و شرطي را دارد و به اين همكاري ادامه خواهد داد. طرح شبهات و شايعات از سوي مقامات آژانس مغاير شئونات آژانس و اساسنامه آژانس است و به روند همكاري هاي اعتماد انگيز لطمه مي زند. البته ما معتقديم اظهارات آقاي البرادعي مربوط به ايران نبوده و وي مكررا از روند همكاري هاي آژانس و ايران ابراز رضايت نموده و احترام متقابل بين ايران و آقاي البرادعي پابرجاست.
واقعيت موضوع ساخت نسل جديد سانتريفيوژها (G2) چيست؟
- واقعيت اين است كه اولا: مطلبي نيست كه آژانس كشف كرده باشد بلكه ايران خود آژانس را مطلع كرده است.ثانيا: كار صرفا در مراحل بسيار اوليه تحقيقاتي است. ايران به ساخت نسل جديد سانتريفيوژها نرسيده و نمي سازد. لذا ساخت و توليد سانتريفيوژهاي G2 يك دروغ محض است و واقعيت ندارد.
طرح جديد بوش در مورد كنترل سلاح هاي هسته اي را چگونه ارزيابي مي كنيد.
- استراتژي جمهوري اسلامي ايران مبتني بر مبارزه با سلاح هاي كشتار جمعي است لذا ايران از هرگونه طرحي در اين راستا استقبال مي كند. البته ما به نيت آقاي بوش در ارائه اين طرح مظنون و بدبين هستيم. آمريكا و بعضي از كشورهاي ديگر منشاء تأمين تكنولوژي و ساخت سلاح هاي كشتار جمعي اسرائيل هستند و حتي آمريكا در صدور تكنولوژي سلاح هاي كشتار جمعي به ويژه سلاح هاي شيميايي به عراق نقش داشته است بايد ابتدا از مردم ايران و جامعه جهاني عذرخواهي كند. مطلب دوم اين كه بوش در تبليغات رياست جمهوري و به خاطر جبران رسوايي هايي كه در بحران عراق پيدا كرده ،دست به چنين تبليغاتي زده است. با اين وجود بدون توجه به سوءنيت آقاي بوش در ارائه چنين طرحي، من معتقدم بايد از پيشنهادهاي سازنده در راستاي مبارزه با سلاح هاي هسته اي استقبال كرد. آقاي بوش در طرح خود:?- مبارزه با حمل و نقل سلاح هاي كشتار جمعي?- تقويت قوانين و كنترل بين المللي در مورد گسترش سلاح هاي كشتار جمعي?- دور نگه داشتن مواد خطرناك سلاح هاي كشتار جمعي از دسترس و عدم سوءاستفاده از معاهده NPT براي انحراف به سمت ساخت بمب هسته اي?- انصراف كشورهاي فاقد تكنولوژي غني سازي از دسترسي به تكنولوژي غني سازي و تأمين سوخت مورد نياز آن توسط كشورهاي صاحب تكنولوژي غني سازي?- مجاز بودن كشورهايي كه پروتكل الحاقي را امضاء كرده اند، براي واردات تجهيزات غني سازي?- تشكيل كميته ويژه از اعضاء شوراي حكام براي تحكيم رهنمودهاي ايمني و بازرسي را پيشنهاد كرده است .
پيشنهادهاي اول، دوم، سوم و پنجم طرح آقاي بوش صحيح است. پيشنهاد چهارم وي در مورد محروم كردن كشورها از تكنولوژي غني سازي مغاير معاهده NPT است. مي توان مقررات NPT براي اطمينان از ماهيت صلح آميز بودن فعاليت هاي هسته اي را تقويت كرد. مثل اين كه همه كشورهاي عضو NPT موظف به امضاء پروتكل شوند. پيشنهاد ششم وي نيز غيرضروري است. زيرا تضعيف كننده اختيارات مديركل آژانس و شوراي حكام آژانس است. وظيفه اصلي شوراي حكام و مديركل و دبيرخانه آژانس، اطمينان از صلح آميز بودن فعاليت هاي هسته اي و مبارزه با گسترش سلاح هسته اي است. ايجاد تشكيلات اجرايي موازي موجب تداخل وظايف مي شود. بهتر است در تقويت مقررات بين المللي كوشش شود.اما طرح رئيس جمهور آمريكا نكات ضعف بسيار مهمي دارد. وي در سخنان خود درمورد نقش عبد القدير خان راجع به صادرات هسته اي به ديگر كشورها مانور زيادي كرده است. آمريكا و كشورهاي غربي نقش بسيار موثري در صادرات تكنولوژي و تجهيزات سلاح هاي كشتار جمعي به كشورهايي مثل اسرائيل و عراق داشته اند كه به مراتب وسيع تر از كارهاي عبدالقدير خان بوده است. بايد تدابيري براي مجازات و پرداخت خسارت اين كشورها در طرح جامع مبارزه با سلاح هاي كشتار جمعي، اتخاذ شود.
هزاران ايراني قرباني سلاح هاي شيميايي عراق شدند كه جهان غرب براي عراق تأمين كرده بود. تكليف قربانيان سلاح هاي شيميايي ايران چه مي شود؟
ضعف دوم و بسيار اساسي طرح بوش اين است كه وي در طرح خود حتي كمترين اشاره اي به كشورهايي مثل اسرائيل كه معاهده NPT و پروتكل را نپذيرفته ، سلاح هاي كشتار جمعي هم دارند و هيچ تعهدي به جامعه جهاني هم ندارد و به هيچ قطعنامه بين المللي هم تن نمي دهند؛ نكرده است كه نشانه سوءنيت ايشان است
بايد در طرح جامع جهاني عليه سلاح هاي كشتار جمعي، الزامات قاطع بين المللي براي كنترل چنين كشوري كه تهديد اصلي صلح و ثبات خاورميانه است، پيش بيني شود.
ضعف ديگر طرح بوش اين است كه در چارچوب معاهده NPT كشورهاي عضو موظف اند چنانچه اطلاعاتي راجع به فعاليت هاي غيرصلح آميز هسته اي كشورهاي عضو دارند، در اختيار آژانس قرار دهند تا هرگونه اقدامي توسط آژانس صورت گيرد. آمريكا بدون توجه به معاهده و وظيفه آژانس، اتهاماتي بي اساس عليه ايران را مطرح مي كند و وقتي ثابت مي شود كه اين موارد هم دروغ بوده، هيچ تعهدي براي پاسخگويي به اتهامات بي اساس خود عليه كشورها ندارد. بايد در طرح مبارزه با سلاح هاي كشتار جمعي پيش بيني شود كه كليه موارد پيش بيني شده بايد در چارچوب معاهدات خلع سلاح و از طريق مكانيزم هاي قانوني بين المللي پيش بيني شده در اين معاهدات پيگيري شود و كشورها از تكروي كشورهاي عضو جلوگيري كنند. ضعف ديگر طرح بوش اين است كه به عاري سازي جهان از سلاح هاي كشتار جمعي اشاره اي نشده است.به هر حال مي توان در قالب همكاري هاي سازنده و با حسن نيت بين المللي طرح جامعي نه تنها براي مبارزه با گسترش سلاح هاي كشتار جمعي بلكه براي عاري سازي جهان از سلاح هاي كشتار جمعي تهيه كرد. ايران هم براي چنين اقدام مهمي آماده مشاركت و همكاري كامل است.
تشديد مواضع سياسي اخير آمريكايي ها عليه فعاليت هاي هسته اي ايران به چه دليل است؟
ج: آمريكايي ها روند يكجانبه گرايي در سطح جهان را دنبال مي كنند. اروپايي ها معتقد به چندجانبه گرايي هستند. پروسه همكاري هاي ايران و اروپا در مورد حل و فصل مسالمت آميز بحران هسته اي ايران كه در چارچوب بيانيه تهران آغاز شده، ضربه مهلكي به استراتژي يكجانبه گرايي آمريكا است. لذا معتقديم كه آمريكايي ها و اسرائيلي ها از هيچ گونه تلاشي براي شكست پروسه همكاري هاي ايران و اروپا در مورد مسائل هسته اي، غفلت نخواهند كرد. آنها مايلند با اين جوسازي ها، يك زمينه سازي بين المللي جديد براي اجلاس بعدي شوراي حكام در اجلاس مارسي داشته باشند تا در اين اجلاس به مقاصد خود برسند.
منبع : روزنامه همشهري 1382.11.27
نظر شما