پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۲ آذر ۱۳۸۶، ۸:۴۱

قائمی‌نیا در گفتگو با "مهر": مفسران قرآن در پی کشف اصول معناشناختی میان آیات نبوده‌اند

قائمی‌نیا در گفتگو با "مهر": مفسران قرآن در پی کشف اصول معناشناختی میان آیات نبوده‌اند

دکتر قائمی‌نیا معتقد است باید همه دانشها را برای تفسیر قرآن به خدمت گرفت و کار مفسران هرچند ممدوح است آنها عموماً به دنبال اصول معناشناختی مشترک میان آیات نبوده‌اند.

دکتر علی رضا قائمی نیا، سردبیر فصلنامه "ذهن"، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره کتاب "معناشناسی شناختی قرآن" گفت : این اثر همراه با کتاب "بیولوژی نص" کل برنامه‌ و روش تفسیری بنده را دربر می گیرد و با "بیولوژی نص" دو تفاوت عمده دارد: اوّلاً، بیولوژی نص نطریه‌ای جامع در باب تفسیر قرآن است.

وی افزود: بر طبق این نظریه، تفسیر فعالیتی است که در دو ساحت مختلف صورت می‌گیرد: ساحت روابط درونی و ساحت روابط بیرونی. مفسر هم باید روابط درونی نص را یررسی کند و هم به روابط بیرونی نظر کند و نص را در فضای متون دیگر بخواند.

وی با تأکید بر این نکته که این اثر نظریه‌ای جامع در باب تفسیر نیست گفت : این اثر صرفاً به روابط درونی نص مربوط می‌شود. موضوع بحث اثر حاضر این مسأله است که روابط درونی را باید چگونه بفهمیم و معناشناسی نص باید بر اساس کدام اصول و مبانی صورت بگیرد.

دکتر قائمی نیا به تفاوت دوم اشاره کرد و گفت : تفاوت دوم این است که در سطح روابط درونی معنا شناسی‌های گوناگونی می‌توانیم داشته باشیم. معناشناسی شناختی یکی از انواع مختلف معناشناسی است که می‌توان در تحلیل آیات قرآن به کار گرفت. البته من معتقدم که این نوع معناشناسی مزایا و قابلیت‌های فراوانی دارد و از جهات بسیاری بر دیگر انواع معناشناسی ترجیح دارد. ولی می‌توان بسیاری از آنها را در یک چارچوب به کار گرفت. امّا بیولوژی نص دیدگاهی جامع و اجتناب‌ناپذیر را پیش می‌کشد.

سردبیر فصلنامه "ذهن" در پاسخ به این پرسش که مراد شما از "معناشناسی شناختی قرآن" چیست گفت: مقصود من اتخاذ رویکردی به معناشناسی قرآن است که از دستاوردهای زبان‌شناسی شناختی کمک می‌گیرد. اصطلاح "معناشناسی شناختی" امروزه در میان زبان‌شناسان شناختی اصطلاحی جا افتاده و رایج است و بر گرایش معناشناختی دلالت دارد که نتایج زبان‌شناسی شناختی را در تحلیل معناشناسی زبان‌های طبیعی به کار می‌گیرد.

وی در ادامه با اشاره به این نکته که متون از تجلیات مهم زبانی هستند و بی ‌تردید، می‌توانیم نتایج معناشناسی را در تحلیل آنها به کار بگیریم گفت : همچنین می‌بینیم که زبان‌شناسان در عمل آن را در تحلیل متون به کار گرفته‌اند. معناشناسی شناختی هم از این نکته مستثنا نیست و زبان‌شناسان مباحث زیادی در زمینه‌ معناشناسی متون مطرح کرده‌اند. معناشناسی شناختی قرآن به یک معنا تلاشی برای دست یافتن به نقشه‌ی شناختی این کتاب آسمانی است.

قائمی نیا تأکید کرد: هدف من بررسی ساختار اطلاعاتی است که  پایه و اساس تعابیر قرآنی قرار گرفته‌اند. این نقشه می‌تواند به ما نشان دهد که قرآن در توصیف موقعیت‌های گوناگون چگونه مفهوم‌سازی می‌کند؟ و آیا اصول مشترکی بر این مفهوم‌سازی‌ها‌ حاکم است؟ در صورت وجود این اصول، آنها را در فهم آیات باید چگونه به کار گرفت؟ پرواضح است که تهیه‌ چنین نقشه‌ای اهمیتی فوق العاده دارد و هدف از آن بسی فراتر از تفسیر قرآن می‌رود.

وی افزود: کاملاً امکان‌پذیر است که مفسر بدون در دست داشتن چنین نقشه‌ای در تفسیر هم با مشکلاتی روبرو می‌شود. در واقع، مفسران خود تعابیر قرآنی را بررسی کرده‌اند، اما هرگز به دنبال این نبوده‌اند که اصول معناشناختی مشترک میان آنها را بیابند، و اگر هم آنها در موارد محدودی آنها را به صورت ناآگاهانه به کار گرفته‌اند، هرگز نتوانسته ‌اند آنها را به صورتی منسجم در فهم آیات به کار گیرند. تفاسیر از این نظر به شرح و توضیح جداگانه‌ آیات می‌مانند که تک  تک آیات را ـ بدون دقت در مفهوم ‌سازی دیگر آیات ـ تفسیر می‌کنند و اگر هم به این مفهوم ‌سازی‌ها دقت می‌کنند، آنها را در محدوده ‌ای بسیار ناچیز به کار می‌گیرند.

دکتر قائمی نیا در ادامه با اشاره به این نکته که معناشناسی شناختی قرآن وظیفه‌ای بسیار سنگین بر عهده دارد گفت : باید از تحلیل تعابیر قرآنی به اصول حاکم بر مفهوم ‌سازی آن دست بیابیم و به کمک آن اصول نقشه‌ شناختی قرآن را ترسیم نمائیم. معناشناسی شناختی را باید اوج تفکر معناشناختی معاصر و دستاورد سترگ جریان‌های بسیاری در زبان‌شناسی معاصر دانست. امروزه باید همه‌ دانش‌های دقیق را به خدمت قرآن و تفکر دینی فراخواند و از دستاوردهای آنان در تحلیل این کتاب آسمانی سود جست.

وی در ادامه این گفتگو با اشاره به این نکته که زبان‌شناسی شناختی یکی از این دانش‌ها، و بلکه از مهم ‌ترین آنها است گفت : این دانش از چند جهت در حوزه‌ علوم اسلامی و تفسیر قرآن اهمیت دارد:اولا، خود قرآن ما را به تدبر در آیاتش فرا می‌خواند، ثانیا می‌توانیم به کمک آن قرآن را همان گونه که هست تحلیل کنیم. این ابزار به ما کمک می‌کند تا حدی به اسرار مفهوم‌سازی‌های قرآنی دست بیابیم و آنها را به همان صورت اصلی و بدون ارجاع آنها به صورت‌های دیگر بررسی کنیم.

دکتر قائمی نیا به مورد سوم اشاره کرد و گفت : زبان‌ شناسی شناختی در تبیین اختلاف تعابیر توانایی‌هایی بسیاری دارد. دستاورد آن برای تفسیر بسیار مهم‌ است؛ چرا که نکات ظریف نهفته در تعابیر قرآنی را با تحلیل شناختی نشان می‌دهد. این دانش خطای بسیاری از تحلیل‌های ادبی را نشان می‌دهد و افق دید مفسر را به جاهایی می‌کشاند که بدون آن، امکان دسترسی به آنها را نداشت. رابعاً، به کمک این دانش می‌توانیم آیات قرآن را بر اساس خود آنها تحلیل کنیم. وقتی تعدادی از آیات را برای تحلیل کنار هم می گذاریم و تلاش می‌کنیم از مجموع آنها مطالبی را به دست بیاوریم، روش‌های این دانش می‌توانند به ما در رسیدن به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری نسبتاً جامع کمک کنند.

وی با اشاره به این نکته که مفسر در تفسیر قرآن با قرآن باید ابزار تحلیلی مناسبی داشته باشد تا بتواند از مجموع آیات مطالبی را به دست بیاورد گفت : اگر این گونه نباشد هرگز نمی‌تواند صرفاً با کنار هم نهادن تعدادی از آیات نکته ‌ای جدید را به دست بیاورد. بی‌تردید، او برای این که  مدلول یک آیه را به دست بیاورد باید آیات مشابه و مرتبط دیگر را هم ببیند و همه‌ی آنها را با هم تحلیل کند.

قائمی‌نیا تاکید کرد: این اصل تهافتی با این نکته ندارد که او حتی در تحلیل دسته‌ای از آیات از ابزارهای زبان‌شناختی یاری بخواهد. در واقع، ما بر تفسیر آیات با آیات تأکید داریم، ولی معتقدیم که مفسر حتی در این مرحله باید بر اساس روشی خاصّ آیات را به با یکدیگر تفسیر کند و اگر او روشی مناسب در این مرحله در دست نداشته باشد، اطلاعات چندان وسیعی برایش حاصل نخواهد شد.

دکتر قائمی نیا در پاسخ به این پرسش که به نظر می رسد این دانش در اثر نفوذ آرای کانت در زبان‌شناسی پدید آمده نظر شما چیست گفت : بی‌تردید، آرای کانت با اندیشه‌ اسلامی منافات دارد و نمی‌توان معناشناسی قرآن را بر اساس آنها سامان داد. این ایراد از ساده‌ سازی بیش از حد واقع و عدم آشنایی با سرشت زبان‌شناسی شناختی ناشی می‌شود. من هیچ تعلق خاطری به فلسفه‌ کانت ندارم و در مقابل، به نوعی رئالیسم اعتقاد دارم که با این فلسفه سر ستیز دارد. همچنین میان ادعای کانت و ادعای اصلی این دانش تفاوت زیادی وجود دارد.

وی افزود: گوهر اصلی فلسفه‌ کانت این ادعا است که ذهن بشر هرگز نمی‌تواند به واقع برهنه؛ یعنی واقع آن گونه که هست، دست بیابد و همواره از پشت حجاب‌هایی، که از خود ذهن برمی‌خیزند، واقع را می‌بیند. در مقابل، گوهر اصلی زبان‌شناسی شناختی این ادّعا است که زبان نقشه‌برداری مستقیم و بی‌واسطه از عالم واقع و موقعیت‌های گوناگون نیست، بلکه تعابیر زبانی بی‌واسطه مفهوم‌سازی بشری را از عالم واقع و موقعیت‌های گوناگون نشان می‌دهند. این ادعا تفاوت اساسی با ادعای کانت دارد.

قائمی نیا با اشاره به این نکته که کانت ادعایی معرفت ‌شناختی راجع به رابطه‌ معرفت آدمی با عالم واقع مطرح می‌کند و زبان‌شناسی شناختی ادعایی راجع به رابطه‌ زبان با موقعیت‌های بیرونی را پیش می‌کشد گفت : کاملاً امکان ‌پذیر است که کسی ادعای کانت را نپذیرد و در عین حال، ادعای زبان‌شناسی شناختی را بپذیرد. هیچ ملازمه‌ای میان این دو ادعا در کار نیست. در حقیقت، زبان‌ شناسی شناختی مدل معرفتی کانت را با جرح و تعدیلی در تبیین رابطه‌ زبان و موقعیت خارجی به کار می‌گیرد و بر پایه‌ همان معرفت‌ شناسی مبتنی نیست.

وی تأکید کرد: در نتیجه، می‌توانیم، بر خلاف کانت، رئالیسم معرفتی را بپذیریم و قایل شویم که ذهن در پاره‌ای از موارد به خود واقع بدون حجاب‌ها دسترسی دارد و در عین حال بپذیریم که تعابیر زبانی مفهوم‌سازی‌های ما را آن واقع را نشان می‌دهد. از این گذشته، می‌توانیم ادّعا کنیم که زبان‌شناسی شناختی با رئالیسم قرابت بیشتری دارد تا با معرفت‌شناسی کانت؛ چرا که در این دانش ادّعا می‌کنیم که کاربران زبان موقعیت‌های بیرونی را به صورت‌های مختلفی مفهوم‌سازی می‌کنند و کاملاً امکان‌پذیر است که دو کاربر دو مفهوم‌سازی متفاوت از یک موقعیت بیرونی را در تعابیر زبانی خود ارائه دهند. بنا بر این، به طور ضمنی می‌پذیریم که آنها به آن موقعیت بیرونی بدون حجاب‌های ذهنی معرفت دارند، امّا آن را به خاطر دلایلی خاصّ به صورت‌های متفاوتی در تعابیر زبانی مفهوم‌سازی می‌کنند.

دکتر قائمی‌نیا در پایان تأکید کرد: هنوز زبان‌شناسی و معناشناسی شناختی خاص زبان عربی تدوین نشده است و بی‌تردید، اگر چنین کاری صورت می‌گرفت، می‌توانست برای مقصود ما بسیار راهگشا باشد.

کد خبر 597335

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha