به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" حجت الاسلام رشاد ، با اشاره به سابقه انديشه هاي فلسفي در ايران افزود: دوره قبل از اسلام ، تفكر عقلاني و تعقلي ايراني آنچنان قوي بوده كه نمي توان اثبات كرد سرچمشه فلسفه يونان است . يونان كه در تاريخ مكتوب مبدا فلسفه است وامدار ايران مي باشد.
دردوران پس از ظهور اسلام تفكرعقلاني مبتني بر نقل مدت كوتاهي غلبه داشت و پس از آن نهضت ترجمه آغاز گرديد . اين دوران اگرچه ظاهرا دوران انفعال است ولي دوراني است كه با ظهور امثال فارابي و ابن سينا و ابن رشد درجهان اسلام ، با بازپروري متون غربي ، مجموعه هاي مكتب واره تاسيس شد. پس از آن نيز دور بازگشتي درغرب بوجود آمد و دست آوردهاي جهان اسلامي و بخصوص ايران به غرب بازگشت.
رييس پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي در ادامه ظهور صدرالدين شيرازي را آغاز مرحله ديگري در فلسفه ايران دانست و افزود: درمكتب صدرايي قرآن ، برهان و عرفان به هم در آميخته اند و نشان داده شد كه اين سه روش معرفتي به يك نكته مي توانند برسند و مشكل شريعت و عقلانيت رفع شده است.
وي اشتباه غربيان را درخصوص فلسفه جهان اسلام در سه نكته بر شمرد:
1- خلط اسلاميت با عربيت
2- آخرين و بزرگترين فيلسوف بودن ابن رشد
3- همه چيز معرفتي دنياي اسلام را فلسفه فرض كردن (يعني عرفان - كلام و هر گونه معرفت در جهان اسلام را تحت فلسفه قرار دادن) .
عضو شوراي انقلاب فرهنگي عظمت صدرالمتالهين را يكي از علل سه قرن ركود فكري در ايران دانست و اشاره كرد: اكنون دوره جديدي آغاز شده و آن استمرار حكمت صدرايي است و من آن را نو صدرايي ناميده ام. اين حركت با علامه طباطبايي شروع شده است. اگر چه اين حركت با رحلت علامه دچار ركورد شد ليكن درده سال اخيردوباره احيا شده و ما بايد بپذيريم كه نيازمند باز شناخت خود و باز آرايي داشته هاي خودي و توليد معرفت هستيم.
حجه الاسلام و المسلمين رشاد 27 پيشنهاد را به شرح ذيل در خصوص بايسته هاي فلسفه در ايران و جهان اسلام بيان نمود:
1- استنباط و تنسيق علمي عقليات مندرج در متون ديني و قابل اصطياد از تعاليم دين،2- تعيين كاربردهاي عقل در قلمرو دين،
3- باز پيراست فلسفه اسلامي از استطرادات و زوائد،4- باز زدودن فلسفه از بخش ها ، آرا و مدعيات مندرس و ابطال شده از فلسفه (ماننده طبيعيات باستاني )5- بازنگري امور عامه با توجه به تحولات علمي كه در فيزيك و شيمي روي داده است( بايد يادآور شوم كه بنده خود به پيامدهاي شالوده شكن اين پيشنهاد توجه دارم)6-تجزيه فلسفه اسلامي به شاخه هاي تخصصي ، از جمله اصطياد فلسفه هاي مضاف از آن 7-عصري سازي ادبيات فلسفه اسلامي و كاستن از فاصله ي زبان حكمت اسلامي با زمان
8- كاربردي ساختن فلسفه از رهگذر بسط و تسري مباني و مباحث آن به مسائل مستحدث و مورد ابتلا و استخراج پاسخ هاي كار آمد براي مسائل نوآمد9- اهتمام به ارائه پاسخ درخور به معضلات فكري ديني ناشي از نسبيت گرايي معرفتي ، مدعيات جديد در زمينه ي هوش مصنوعي ، مطالعات فراشناختي ، شبهات مطرح در باب علم حضوري و ...10- ترويج مطالعات تطبيقي بينامكاتبي 11- تاسيس و توسعه ي پژوهش هاي بينا رشته اي12- واكاوي عناصر يوناني ، ايراني ، هندي و اسكندراني درحكمت اسلامي و تعيين سهم و سرمايه ي هر يك از نحله هاي ادوار و فيلسوفان اسلامي درميراث فلسفي موجود ، به طور جداگانه
13- تحليل و تعليل تطورات مفاهيمي و مباحث ، طي ادوار گوناگون و درنحله هاي فلسفي اسلامي14- تدوين تاريخ فلسفه هاي توصيفي مستند و جامع15- تنظيم فرهنگ ها و اصطلاح نامه هاي فني فلسفي 16- تاليف دائره المعارف هاي تخصصي در قلمرو و علوم عقلي اسلامي 17- ترجمه و انتشار متون معتبر فلسفي اسلامي ، به زبانهاي زنده، به انگيزه ي معرفي بعد تعقلي اسلامي و ميراث فلسفي مسلمانان به ملل جهان18-تاليف رساله هاي فلسفي متنوع ، به فراخور سلائق و علائق (و علي قدر العقول) طبقات گوناگون به ويژه جوانان 19- تاسيس رشته هاي تخصصي و اصلاح روش آموزش فلسفه در حوزه هاي علميه20-اصلاح شيوه ي آموزش و ارتقا بخشي و بسامان كردن تعليم فلسفه ي اسلامي در دانشگاههاي كشور21- تهيه ي متون درسي منقح و سطح بندي شده ي فلسفي براي حوزه و دانشگاه 22-تنزيل و توسعه ي تعليم و تعلم فلسفه ، به منظور تقويت و تلقين تعقل و عقل گرايي در ميان اقشار مختلف و زدودن اشعري گري مكتوم و اخباري گري مزمن، از ذهن و زبان شهرياران و شهروندان23- ترغيب فضلا به تاسيس انجمن هاي علمي تخصصي در زمينه ي شاخه هاي حكمت اسلامي 24- ايجاد كتابخانه هاي تخصصي علوم عقلي
25- زمينه سازي براي تضارب آرا و برپايي كرسي هاي نقد فلسفي در حوزه و دانشگاه 26- دفاع در خور از فلسفه ، در قبال متحجران و ظاهر زده گان ، تفكيكيان، پوزيتويست ها و علم زدگان ، كانتي ها و نسبي انگاران و ...27- بررسي موانع نقد و نو آوري در حوزه ي فلسفه ي اسلامي و راهكارهاي آن و اهتمام به رفع و دفع موانع و آفات موجود .
حجت الاسلام رشاد سپس در خصوص هيدگرو انديشه هايش گفت:
فيلسوفان دو دسته اند : يك دسته موسس هستند و مفاهيمي جز آنچه هست ارايه مي كنند و حقيقتا فيلسوف هستند و دسته ديگر تقليد كننده اند و به بازگويي يافته هاي گذشتگان مي پردازند اين دسته اخير فلسفه دان هستند نه فيلسوف.
آنان كه فلسفي مي انديشند گاه تك بعدي مي انديشند؛ مثلا فيلسوف هنر هستند؛ و گاه فيلسوف تمام مي باشند و داراي انديشه اي مكتب واره اند كه داراي دو ويژگي است: اول اينكه اين انديشه داراي كانون است و دوم آنكه ساختارمند است.
درمورد هيدگر مي توان گفت: كه حقيقتا يك فيلسوف بود و يك فيلسوف تمام بود و داراي مكتب بود درباره همه چيز مفاهيمي از نوع ديگر مطرح كرد و به همه آنها كانون و جامعيت داد و درهر حوزه اي سخنان متفاوت داشت.
ليكن بايد توجه داشت كه آنچه بعنوان قرائت ايراني از هيدگر مطرح است قرائت عارفانه است كه توسط دكتر فرديد ارائه شد. بنده توصيه نمي كنم كه انديشه هايمان را از هيدگر بگيريم اگر چه او فيلسوفي بزرگ است و نقد و بررسي آرا او ارزشمند است.

حجت الاسلام علي اكبر رشاد ، عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي و رئيس پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي در نخستين روز از همايش "شناخت و نقد آرا و انديشههاي مارتين هيدگر" بعنوان نخستين سخنران برنامه افتتاحيه، هيدگر را فيلسوفي بزرگ و موسس خواند و در عين حال ياد آور شد توصيه نمي كنم كه انديشه هايمان را از هيدگر بگيريم.
نظر شما