شهرام اقبال زاده - نویسنده و مترجم - در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب گفت: ادبیات کودک یکی از حیطه هایی است که قابلیت تدریس در دانشگاه ها را دارد و در این بین افراد متخصصی هم هستند که بتوانند به شکلی شایسته به تدریس این رشته بپردازند.
وی افزود: البته ادبیات کودک به دلیل داشتن زیرشاخه هایی متعدد چون پژوهش، نقد ادبی، تصویرگری، ادبیات شفاهی، رمان، داستان کوتاه و گونه های فانتزی و واقعگرا مسلما نیازمند دانش وسیعی برای تدریس است.
این مترجم ادامه داد: نقش خلاقیت را در این رشته نمی توان نادیده گرفت و نباید انتظار داشت که تدریس این رشته در دانشگاه منجر به پرورش نویسنده و شاعر شود، زیرا دانشگاه در درجه نخست باید به وظیفه خود که انتقال دانش و گسترش اطلاعات و معلومات در بخش علوم نظری است بپردازد؛ درحالی که خلاقیت را نمی توان به شاعر و نویسنده تزریق کرد و این امر بیش از آنکه اکتسابی باشد، ذاتی است.
اقبال زاده یادآورشد: ادبیات معاصر و ادبیات کودک از وادی هایی هستند که در دانشگاه های غرب پذیرفته شده اند؛ هرچند این نهادهای آموزشی در زمینه ادبیات کودک، قدری محافظه کارانه تر عمل می کنند. اما امروز در ایران، ادبیات معاصر در دانشگاه ها رنگ باخته و به آن شکلی که شایستگی اش را دارد یا حتی در قیاس با ادبیات کهن مورد توجه واقع نمی شود.
وی اضافه کرد: مسلما افرادی که قصد تدریس در رشته ادبیات کودک را دارند، باید علاوه بر اشراف به دو حوزه ادبیات کهن و معاصر بیشتر به ادبیات معاصر آشنایی داشته باشند تا بتوانند در این مسیر، عملکردهای موفقیت آمیزی داشته باشند. این نکته را هم باید مدنظر داشت که هنوز پاره ای موضوعات برای ارائه پایان نامه ها با خطوط قرمز مواجه می شوند، چه برسد به ادبیات کودک که در مقایسه با این دو حیطه کمتر به رسمیت شناخته شده و از یک قدمت طولانی هم برخوردار نیست.
این محقق در ادامه خاطرنشان کرد: باید پذیرفت که طی سالهای گذشته در جامعه، به کودک و ادبیات کودک وقع چندانی نهاده نمی شد. هرچند ادبیات کودک این قابلیت و پتانسیل را داشت که در کرسی دانشگاه ها نهادینه شود و هم ردیف سایر رشته های دانشگاهی در اختیار دانشجویان قرار گیرد.
نظر شما