خبرگزاری مهر، گروه سیاست - حسام رضایی: «نهاد انتخابات» در نظام جمهوری اسلامی ایران، رکن رکین است و با وجود تلاشهای گاه و بیگاه برخی جریانات سیاسی در ضربه به ساحت آن، حیاتش ادامه دارد و در روندهای سیاستی، تأثیرگذار است. طی هفتههای اخیر نیز رهبر معظم انقلاب به دفعات در فرمایشات خود، با تقریر اهمیت این نهاد تاکید داشتهاند که «جمهوریت» و «اسلامیت» نظام، هر دو وابسته انتخابات هستند. با این پیشزمینه و با عطف به شرایط کنونی کشور و فضای بینالملل، باید تصریح داشت که انتخابات دوره دوازدهم مجلس و دوره ششم خبرگان رهبری، اهمیتی مضاعف دارند. در ادامه این وجیزه، سعی خواهم کرد، زوایای این اهمیت مضاعف و در نتیجه، لزوم مشارکت حداکثری در انتخابات را تشریح و تبیین کنم.
برای تبیین اهمیت انتخابات آتی از بُعد داخلی، جایگاه راهبردی «رأی مردم» در تعیین روندهای حاکمیتی، محوریترین پارامتر است. در طول دوران حیات نظام جمهوری اسلامی ایران مجالس، شوراها و دولتهای متعدد با رویکردهای سیاسی و سیاستی -بعضا به کلی- متفاوت به قدرت رسیدند و توانستند با تحقق سلایق مورد نظر خود، تجلیبخش تأثیرگذاری رأی عامه مردم شوند.
هر کدام از نهادهای برآمده از رأی مردم -فارغ از جناحبندیهای سیاسی- کوشیدهاند در حد توان، برای حل مشکلات قدم بردارند؛ البته درباره اینکه چرا برخی مسائل تا الان لاینحل باقی ماندهاند، میتوان ساعتها قلمفرسایی کرد لیکن آنچه در حد وسع بحث حاضر میگنجد، تاکید بر این نکته است که برخلاف تبلیغات رسانههای معاند که مدام گزاره «رأی بدیم که چی بشه» را طرح میکنند، باید به نیمه پُر لیوان نیز توجه و دقت کرد که نهادهای حاکمیتی (فیالجمله مجلس) با وجود مضایقات ساختاری و تاریخی در ایران و نیز فشار فزاینده دشمنان از بیرون، در مجموع عملکردی قابل قبول از خود به جای گذاشتهاند.
ذکر این نکته نیز ضروری است که «نهاد مجلس» به واسطه ارتباط تنگاتنگ نمایندگان با مردم حوزههای انتخابیه، یکی از مردمیترین بخشها در ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی است؛ تودههای مردم فارغ از جنس و سن و قومیت و مذهب و… به راحتی میتوانند با مراجعه به دفاتر نمایندگان، مشکلات خود را طرح کرده و برای حل آنها، طلب مساعدت کنند. این نسبت و مناسبت، درباره نمایندگان خبرگان رهبری نیز مصداق دارد.
بنابراین هر چه مشارکت در دو انتخابات پیش رو بیشتر باشد، نمایندگان منتخب با پشتوانه مردمی بالا، بهتر خواهند توانست وظایف نمایندگی خود را جامه عمل بپوشانند. پس طرح این گزاره که «رأی بدیم که چی بشه»، یک گزاره از اساس معیوب و مغشوش است که هدفی جز اولاً ناامیدسازی تودهها از آینده کشور و ثانیاً تضعیف عملکرد نهادهای حاکمیتی، ندارد. دشمن قصد دارد کشور را درگیر یک سیکل معیوب از «مشارکت ضعیف» و «نهادهای حاکمیتی ضعیف» کند و بدون تردید مشارکت بالا، باطلالسحر این حربه خواهد بود.
اما اگر بخواهیم اهمیت انتخابات آتی را با عطف به تحولات بیرونی -که امتداد درونی دارد- تبیین و تحلیل کنیم، بدون تردید تحولات اخیر در منطقه و تلاش صهیونیستها برای کشاندن پای ایران به حضور مستقیم در درگیریها، مهمترین مؤلفه است. دشمنان میکوشند با ابزار ترور، نظام را از سیاست «صبر راهبردی» منصرف و با کاستن از «آستانه تحمل» مراجع تصمیمگیر، ایران را وادار به ورود مستقیم به معرکهای کنند که معلوم نیست در پس و پشت آنچه در انتظار است.
سیاست مذکور (هیجانزدهکردن ایران برای حضور مستقیم در نبرد) اثر درونی نیز خواهد داشت. دشمنان در صدد هستند با ترور، فضای جامعه ایران را مرعوب کرده و از بطن این ارعاب، برخی نارضایتیها را دامن بزنند؛ این سیاست در آستانه انتخابات مجلس، بالقوه میتواند کاهش مشارکت را به دنبال داشته باشد. اما در مقام عمل، مشارکت بالا تمام معادلات دشمن را به هم خواهد ریخت و دست نظام را برای کنشگری مؤثر در ابعاد نظامی، امنیتی، اطلاعاتی و دیپلماتیک، پُر میکند.
البته این را نیز باید تصریح کنم که ترورهای دشمن، حتماً باید با پاسخ متوازن روبهرو شوند و چنانچه رهبر انقلاب فرمودند، رذالت جنایتکاران پاسخ سختی در پی خواهد داشت؛ ناگفته پیداست چنانچه «اصل پاسخ متوازن» رعایت نشود، بیشک «اصل بازدارندگی» به مُحاق میرود و دشمنان برای ضربههای بعدی، جسورتر میشوند.
با این وضعیت به خوبی میتوان درک کرد که چرا رهبر انقلاب این چنین با تاکید، خواستار افزایش مشارکت و رقابت در انتخابات آینده هستند. ذکر این نکته مهم نیز ضروری است که در انتخابات پیشرو، اهمیت و الزام حضور پُر شور مردم پای صندوقهای رأی، مقدم بر پیروزی یا شکست این جناح یا آن جناح است و قطعاً نتیجه این حضور پُر شور، در سبد «امنیت ملی»، سر ریز خواهد شد؛ این امر البته نافی تلاش ما برای رأیآوری نیروهای مؤمن به ارزشهای انقلابی نیست.
نظر شما