۱۷ آذر ۱۳۸۶، ۱۲:۴۷

سید جواد طباطبایی:

برک به دیالکتیک حفظ و تغییر اعتقاد دارد

برک به دیالکتیک حفظ و تغییر اعتقاد دارد

در هفتمین جلسه از سلسله کلاسهای فلسفه سیاسی فرانسه که در مؤسسه مطالعات علوم سیاسی برگزار شد، دکتر سید جواد طباطبایی، محقق و نظریه‌پرداز علوم سیاسی گفت: به اعتقاد برک وظیفه ما حفظ سنت است و او انقلاب فرانسه را معادل تغییر و بدعت می‌داند. برک به دیالکتیک حفظ و تغییر اعتقاد دارد.

دکتر طباطبایی این جلسه را که چهارشنبه 14 آذرماه برگزار شد به تشریح اندیشه سیاسی ادموند برک، نظریه‌پرداز محافظه‌کار انگلیسی اختصاص داد و انتقادهای او از انقلاب سیاسی فرانسه را با توجه به مدل تجربه انگلستان تشریح کرد. وی گفت: برک قبل از اینکه توکویل میان مدل انگلیسی و امریکایی مقایسه کند، تجربه انگلیسی را مبنا قرار می دهد و به نقد انقلاب فرانسه دست می‌زند.

طباطبایی با اشاره به توجه انگلیسیها به تجربه فرانسه گفت: تحولات فرانسه نظری بسیاری از انگلیسیها را جلب کرده بود و برک از ترس سرایت حوادث فرانسه به انگلستان رساله ای در نقد انقلاب فرانسه نوشت. وی اظهار داشت: برک بر خلاف برخی که مدعی بودند که در انگلستان پیش از فرانسه میان شاه و مردان قرارداد صورت گرفته، معتقد بود که هیچ قراردادی وجود ندارد و شاه موروثی است و بر ما فرمان می‌راند.

نویسنده "مکتب تبریز" گفت: به اعتقاد برک وظیفه ما حفظ سنت است و او انقلاب فرانسه را معادل تغییر و بدعت می داند در انگلستان اصل بر حفظ (conservation) است در حالی که در انقلاب اصل بر بدعت(innovation) و آفرینش از هیچ است. برک معتقد است که حفظ این نیست که هیچ تغییری در سنت انجام ندهیم، اما حفظ عین تغییرات است منتهی حدود و ثغور آن را باید مشخص کرد.

مترجم "تاریخ فلسفه اسلامی" گفت: نظریه سیاسی محافظه‌ کاری دولتها متضمن یک نظریه تغییر هم هست، دولتی که ابزارهای تغییر در آن تعبیه نشده باشد، ابزارهای حفظ آن را نیز ندارد. در محافظه کاری برک دیالکتیک حفظ و تغییر وجود دارد.

دکتر طباطبایی سپس به اشارات برک به انقلاب شکوهمند 1688 پرداخت و گفت: کلمه انقلابی که در مورد انقلاب انگلستان به کار می رود، انقلاب در معنای قدیم است و به معنای دگرگونی کامل نیست، بلکه به معنای ترمیم آنچه در انگلستان معیوب شده است به کار می رود. اصل از نظر برک زاده طبیعت است و غیر قابل تغییر است و ما تنها می توانیم آزادیهای کهن را که از میان رفته برگردانیم. لذا اصل نظام سیاسی تغییر نمی کند.

نویسنده "دیباچه ای بر نظریه انحطاط" گفت: از دید برک نظام سیاسی عبارتست از یک کل که امری مرکب و دارای انسجام درونی است و اصل آن ثابت است و جزئیات آن تغییر می کند. بنابراین نظام حکومتی اصلی دارد که باید وجود داشته باشد و باید ترمیمات و افزودنی های به شکلی باشد که اصل آسیب نبیند.

دکتر طباطبایی گفت: از نظر برک همانطور که در طبیعت نه همه چیز جوان است، نه پیر و نه میانسال، بلکه ترکیبی از آن است، کل نظام حکومتی نیز مجموعه ای از امور قدیمی و جدید است و تعادل میان این امور قدیم و جدید، هارمونی و هماهنگی ایجاد می کند و زیبایی و تعادل نیز در همین است.

وی گفت: از نظر برک فرانسویها انقلاب کردند، زیرا تئوری اصلاح را بلد نبودند  و آنچه آنان به آن تهور و شجاعت می‌گویند، پوشاندن عدم توانایی اصلاح است. این در حالی است که برای درک انقلاب فرانسه باید نقیض آن یعنی انگلیس را درک کنیم.

نویسنده "زوال اندیشه سیاسی در ایران" در ادامه به انتقادات برک به مفهوم حقوق بشر در انقلاب فرانسه اشاره کرد و گفت: برک می نویسد که 4 قرن است که ما انگلیسیها تغییر نکرده ایم، ما مثل فرانسویها نیستیم که مثل حیوانات مرده در موزه هستند و بدنشان را با پوشال حقوق بشر پر کرده اند، بلکه ما مثل پرندگان و حیوانات زنده طبیعت هستیم. ما وارث یک نظام سنتی هستیم که به آن احترام می گذاریم و با آن نسبتی بر قرار می کنیم.

دکتر طباطبایی گفت: از نظر برک حقوق مجموعه ای از قواعد است که در یک نظام حکومتی برقرار است و دارای ضمانت اجراست، در حالی که حقوق بشر فاقد ضمانت اجراست. نهادهای سیاسی که به صورت سنتی از گذشته به عنوان میراثی به ما منتقل شده اند، حقوق ما را تضمین می کنند. این نهادها، حاصل تحول اجتماعی اند و بنابراین گذشت زمان بسیار اساسی است.

وی بر نقش عنصر زمان در نظر برک تاکید کرد و گفت: از نظر برک تحول گام به گام است و با هر قدم باید ایستاد و سنجید. سنت برای برک امری انعطاف پذیر است که در فروع آن می توان در طول زمان تغییر ایجاد کرد و قانونمندی خاص خود را دارد. این نقطه مقابل چیزی است که فرانسوی ها بی باکی می خوانند. صبری که برک طرح می کند ، بعدها توسط هگل به کار می رود. هگل معتقد است که صورت معقول متضمن صبر و حوصله است و فرد نمی تواند در اولین مرحله به صورت معقول امور دست پیدا کند.

دکتر طباطبایی سپس به بحث برک از جامعه مدنی پرداخت و گفت: اصطلاح civil society را در قرن 17 برای بیان آنچه در لاتین به آن civitas می گفتند و از پولیس یونانی آمده است و بنابراین ترجمه درست آن اجتماعی سیاسی می شود. از نظر برک غایت این اجتماع سیاسی منافع جامعه است.

دکتر طباطبایی با بیان تحول مهمی که در عصر روشنگری در اسکاتلند افتاد گفت: ریشه بسیاری از بحثهای روشنگری در اسکاتلند است. آدام اسمیت کتاب تاریخ "جامعه مدنی" را نوشت و گفت  civil society دولت نیست، بلکه حوزه ای بیرون از دولت است و هگل این مفهوم را از او اخذ کرد. از نظر هگل این یک مفهوم انقلاب است چون استقلال آن را از دولت بیان می دارد.

وی گفت: باید توجه داشت که برک این تمایز جامعه مدنی و دولت را جا می اندازد و civil society نزد او به معنای اجتماع سیاسی دولت است و هنوز تحولی که در اسکاتلند رخ داده ، برای او درک نشده است. از نظر برک غایت اجتماعی تامین منافع است و در عین حال اجتماع نهادی برای خیر رسانی است و خیر ما را تضمین می کند.

دکتر طباطبایی در پایان به اشاره نظریه برک بر نظریه سلطنت انگلیسی اشاره کرد و گفت: از نظر برک ما در مشارکت امور سهم داریم اما سهمی در قدرت نداریم. همچنین در اجتماع انسانها باید از برخی حقوق خود بگذرند و کار دولت ایجاد محدودیت برای تامین هر چه بیشتر است. از نظر برک مالکیت امری مقدس است و یکی از انتقادهای اساسی بر انقلاب فرانسه به هم زدن اصل مالکیت از سوی این انقلاب بود. برک با نوعی طنز می گوید که در حقوق بشر می گویند که همه حق دارند که به بهداشت و رفاه دست یابند، اما مسئله اصلی این نیست که همه حق دارند بهداشت و رفاه داشته باشندف بلکه مسئله اصلی این است که از چه طریقی می توان بهداشت و رفاه را تامین نمود، از متافیزیک چیزی بیرون نمی آید. 

 

کد خبر 600656

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha