به گزارش خبرنگار مهر، در همایش "روشنفکری دینی" که از سوی کانون اندیشه جوان با همکاری بسیج دانشجویی دانشگاههای امیرکبیر، علم و صنعت و صنعتی شریف امروز در سالن آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه امیرکبیر برگزار شد، دکتر سعید زیباکلام، استاد فلسفه دانشگاه تهران، درباره "روشنفکری دینی و سراب آزاداندیشی" سخنرانی کرد.
وی سخن خود را اینگونه آغاز کرد: چرا هرگاه تلاش میکنیم مفهوم روشنفکری و به تیع آن مفهوم روشنفکری دینی را تعریف کنیم ناکام میمانیم؟ بنابراین اگر افراد مختلف خود را روشنفکر دینی بدانند یا ندانند میبایست به تعریفی واحد برسیم اما به نظر میرسد به مجموعه تعاریف درباب روشنفکری که جامع و مانع باشد نتوانیم برسیم.
دکتر زیباکلام پرسید: چرا مفهوم روشنفکری دینی تن به قالبی نمیدهد" چرا نمیتوان برای روشنفکری دینی عرصهای تعیین کرد که مقبول همگان یا دست کم آنهایی که خود را روشنفکر یا روشنفکر دینی میدانند باشد؟
وی با اشاره به این نکته که به نحوی تلویحی مفهوم روشنفکری حاوی عنصری است که این مفهوم را سرکش و عصیانگر میکند گفت : این عنصر عبارت است از آزاداندیشی و آزاد اندیشی را میتوان قلب تپنده روشنفکری دانست.
دکتر زیبا کلام تأکید کرد: تا به امروز هیچگونه تلاشی برای کاوش مفهوم آزاداندیشی که بغایت سرنوشتساز است نه از جانب روشنفکران و نه از جانب رواشنفکران دینی، سنتگرایان، عالمان و اصولگرایان صورت نگرفته است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تأکید کرد: همه انواع روشنفکری اعم از غربی و شرقی، الحادی و دینی در امر آزاداندیشی تلقی واحدی دارند لذا کسی که میخواهد روشنفکر باشد میبایست آزاداندیش هم باشد.
دکتر زیباکلام آزاداندیشی را ممیزه سلبی و نه ایجابی توصیف کرد و گفت: روشنفکر در بایدها وا نمیماند و مدعی است که هنگام اندیشیدن و فارغبال از هر نوع اندیشه شبکهای و نظام ارزشی به کار فکری مشغول است.
وی همچنین در بخش دیگری از سخنانش به این پرسش که وجود آزاداندیشی چیست و چه نوع وجودی دارد گفت : به نظر میرسد میتوان آزاداندیشی را شبیه اصول منطق صوری دانست که این اصول منطق صوری در هیچ عرصهای نمی تواند متفاوت باشد. همانند اصل عدم اجتماع نقیضین.
وی همچنین اصطلاح آزاداندیشی را بسیار مسامحهآمیز و گمراهکننده دانست و گفت : برخی توصیه میکنند که از هر نوع شبکه نظام آموزشی و ارزشی فارغبال باشیم اما آیا این امر شدنی است؟
دکتر زیباکلام آزاداندیشی را ساخته و پرداخته انسان مدرنیست غربی دانست و گفت : انسان مدرنیست غربی برای طرد الهیات و دین و برای توجیه استدلالهای خودساخته، آزاداندیشی را باب کرده است. بنابراین آزادی انسان از هر نوع تعلقات و اندیشیدن بدون هرگونه مفروضات، افسانهای بیش نیست.
نظر شما