به گزارش خبرنگار مهر، در مراسم افتتاحیه کارگاه آموزشی آشنایی با فلسفه رسانه که دیروز در دانشکده صدا و سیما برگزار شد، دکتر سید حسین حسینی، رئیس دانشکده صدا و سیما به بحث درباب چیستی فلسفه رسانه پرداخت.
وی در آغاز سخن با اشاره به این نکته که دانش جدید و میان رشتهای فلسفه رسانه (Media Philosophy) حدود ده سال است که در کشورهایی از قبیل آلمان، انگلیس و بیشتر در آمریکا مورد توجه محققان علوم فلسفی، اجتماعی و ارتباطات قرار گرفته است گفت: اینکه این دانش خود از میان رشتهها و علوم دیگر بهطور طبیعی متولد شده، و یا به تلقیح برخی علوم با یکدیگر با انتظارات معینی به وجود آمده است، خود بحث جداگانهای لازم دارد که در هر صورت، باعث مطرح شدن مسایل جدیدی در حوزه ارتباطات و رسانههای جدید شده است.
وی افزود: مثل بسیاری از علوم (میان رشتهای) مشابه دیگر، به دلیل نسخ روش تبیین حدود و ثغور (یک دانش در علوم جدید)، هویت، ماهیت، روش و گستره مسایل این علم کاملاً مبهم، و به تعداد متفکران و محققان آن، متکثر و گسترده است. شاید هم قدری عجولانه به نظر آید که برای دانشی که از عمر بسیار کوتاهی برخوردار است، به دنبال تحدید چارچوب نظری آن باشیم.
دکتر حسینی در ادامه سخنانش با اشاره به جایگاه دانش فلسفه رسانه گفت: به نظر میرسد در ابتدا باید روشن گردد که فلسفه رسانه فلسفه مطلق است یا مضاف و اینکه فلسفه رسانه فلسفه تحلیلی است یا قاره ای.
وی همچنین در بخش دیگر سخنان خود به جایگاه فلسفه رسانه پرداخت و گفت : فلسفه مطلق و فلسفه مضاف از ساخته های ادبیات فلسفی معاصر ایران است. بر اساس سنت عقلانی فلسفه اسلامی، فلسفههای مضاف قسیم فلسفه مطلق است. فلسفه مطلق علم وجود شناسی و فلسفه مضاف دانش مطالعه عقلانی و فراگیر احوال و احکام کلی یک علم یا پدیده است.
دکتر حسینی افزود: بر اساس سنت عقلانی فلسفه اسلامی، فلسفه رسانه از نوع فلسفه مطلق نیست. در عین حال سخت است که آن را از انوع فلسفه مضاف به علم و یا امور مطلق تلقی کرد. از آن سو هم فلسفه رسانه از نوع فلسفه محض و هم از نوع فلسفههای مضاف است.
وی در بخش دیگر سخنانش با اشاره به تاثیر ژرف برخی مکاتب مانند اگزیستانسیالیسم، هرمنوتیک، ساختارگرایی و برخی افراد بویژه هیدگر، گادامر، ریکور، نیچه، دریدا در تکوین دانش فلسفه رسانه گفت: منشای اصلی جغرافیایی فلسفه رسانه آمریکا است و از این رو به فلسفه تحلیلی و به خصوص پراگماتیستی نزدیکتر است. اما صفات مشترکی که درباره این دو دانش فلسفه گفته می شود در هویت دانش فلسفه رسانه دیده می شود.
دکتر حسینی تاکید کرد: فلسفه رسانه هم فلسفه قاره ای و هم فلسفه تحلیلی و نه ماهیتا فلسفه قاره ای و نه ماهیتا فلسفه تحلیلی است.
وی همچنین در بخشی دیگر از سخنانش به فلسفه نظری رسانه و فلسفه عملی رسانه پرداخت و گفت : فلسفه نظری رسانه مبتنی بر دیدگاه های ارتباطی رسانه با تاکید بر معرفت شناسی و شرایط امکان شناخت است. فلسفه عملی رسانه به دنبال کارکرد رسانه ای با جهت منفعت بخشی بدون توجه به هویت معنا است.
دکتر حسینی همچنین به ارتباط فلسفه رسانه به مکاتب دیگر اشاره کرد و گفت : مکتب کلمبیا، مکتب فرانکفورت، مکتب شیکاگو، مکتب تورنتو، مکتب مطالعات فرهنگی بریتانیایی از جمله این مکتبهاست که در نهایت امیداوریم که مکتب تهران هم در این باب به وجود آید.
وی همچنین خانواده و بستگان این دانش جدید را دانشهایی مانند ارتباطات، فلسفه هنر، فلسفه تکنولوژی، معرفت شناسی، فلسفه ذهن، فلسفه علوم شناختی برشمرد.
دکتر حسینی در پایان سخنانش اظهار داشت: طرح فلسفه رسانه با گسترش مرزهای دانش و همچنین با ضرورت بومیسازی علم که همزمان با موج تدوین علم بومی و علوم انسانی اسلامی از که از اوایل انقلاب اسلامی آغاز شده بود بسیار مهم و ضروری است. انگیزه راه اندازی این دانش در ایران جزو نیازهای جدید و اولویتگذاری آنهاست.
نظر شما