به گزارش خبرنگار مهر، مضامین آثار رادی به گونهای است که با کمی اغماض می توان گفت او از معدود نمایشنامهنویسان ایرانی است که بیشتر آثارش به صحنه راه یافتهاند، نکتهای که به آثار او ویژگی خاص بخشیده است.
رادی که دانشآموخته رشته علوم اجتماعی در مقطع کارشناسی از دانشگاه تهران بود، از ابتدای فعالیت نمایشی نسبت به مسائل اجتماع حساسیت خاص داشت. وی همواره به مسائلی می پرداخت که جامعهشمول باشد و تعداد زیادی از مردم را به عنوان مخاطب مورد توجه قرار دهد، به عبارت دیگر شکلی فراگیر داشته باشد و شرایط بیانی آن محدود نباشد.
رادی فعالیت خود را در عرصه نمایشنامهنویسی با نگارش "از دست رفته" در سال 1337 آغاز کرد، اثری که به چاپ نرسید. او پس از آن مدتی به فعالیت در زمینه داستاننویسی پرداخت و دومین نمایشنامه خود را با عنوان "مسافران و مرگ در پاییز" در سال 1344 در مجله پیام نوین به چاپ رساند.
نخستین نمایشنامه اجرا شده این نویسنده "روزنه آبی" بود که شاهین سرکیسیان در سال 1345 به صحنه برد. "مرگ در پاییز" نیز در سال 1346 به کارگردانی عباس جوانمرد در تلویزیون ملی ایران به صورت تله تئاتر زنده اجرا شد. "از پشت شیشهها" در همان سال به چاپ رسید که رکنالدین خسروی آن را در سال 1348 در تالار سنگلج (بیست و پنج شهریور) به صحنه برد.
رادی در سال 1347 نمایشنامه "ارثیه ایرانی" را با همکاری انتشارات امیرکبیر به چاپ رساند که در سال 1349 به کارگردانی خلیل موحد دیلمقانی در تالار سنگلج اجرا شد. علی نصیریان نیز نمایشنامه "افول" رادی را در سال 1349 به صحنه تالار سنگلج برد. نمایشنامه "صیادان" که در سال 1348 منتشر شد، چهار سال بعد به کارگردانی فرامرز طالبی در تالار فردوسی دانشگاه تهران به صحنه رفت.
نمایشنامه "لبخند باشکوه آقای گیل" در سال 1352 منتشر شد و یک سال بعد رکنالدین خسروی آن را در تالار سنگلج به اجرا درآورد. رادی دو سال بعد نمایشنامه "در مه بخوان" را نوشت که انتشارات زمان آن را به چاپ رساند. رادی پس از آن مدتی در زمینه نمایشنامهنویسی کمتر فعال بود که این مسئله تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
دوستی میان هادی مرزبان و رادی باعث شد آنها فعالیت مشترک تئاتری خود را از دهه 1360 آغاز کنند، به طوری که از اوایل این دهه تا پایان عمر رادی همکاری بسیار نزدیکی میان این دو برقرار بود. رادی هرچه می نوشت در اختیار مرزبان قرار میداد و این کارگردان به نوعی اجراکننده اختصاصی و نخست آثار او شده بود.
نخستین همکاری آنها پس از انقلاب در نمایشنامه "پلکان" بود که مرزبان آن را در سال 1363 در تالار اصلی تئاتر شهر به صحنه برد. این کارگردان سه سال بعد نمایش "آهسته با گل سرخ" را در همین تالار اجرا کرد. نمایشنامه "منجی در صبح نمناک" نیز در سال 1368 به کارگردانی منصور حیدری در تالار تربیت شهرستان تبریز به صحنه رفت.
مرزبان در سال 1369 نمایشنامه "هاملت با سالاد فصل" رادی را در تالار چهارسو تئاترشهر به اجرا در آورد. از اوایل دهه 1370 تئاتر با یک رکود جدی مواجه شد. تغییر شرایط اجرای نمایشها و مسایل و مشکلات اقتصادی که گریبانگیر اهالی تئاتر شده بود، فعالیت این قشر را با محدودیت زیاد مواجه ساخت و این مسئله شامل حال رادی نیز شد.
پس از چند سال وقفه، در سال 1376 نمایشنامه "آمیز قلمدون" به کارگردانی مرزبان در تالار چهارسو تئاتر شهر به اجرا درآمد. او یک سال بعد نمایشنامه " شب روی سنگفرش خیس" رادی را در تالار اصلی تئاترشهر به صحنه برد و در سال 1380 نمایش نیز "باغ شبنمای ما" در تئاترشهر اجرا شد.
نمایشنامه"خانمچه و مهتابی" رادی را انتشارات آگرا در سال 1382 به چاپ رساند. نمایشنامه "ملودی شهر بارانی" نیز در همان سال منتشر شد که مرزبان آن را در سال 84 در تالار اصلی تئاترشهر به صحنه برد. نمایشنامه "تانگوی تخم مرغ داغ" هم همان سال به کارگردانی علی فتوحی به صحنه رفت.
میکائیل شهرستانی نمایشنامه "شب به خیر جناب کنت" را در سال 1385 در تالار قشقایی تئاتر شهر اجرا کرد و همان سال نمایشنامه "آهنگهای شکلاتی" رادی را نیز در تالار قشقایی به صحنه برد. نمایشنامه "کاکتوس" نیز همان سال به کارگردانی مژده ساعی در تالار مولوی اجرا شد و مرزبان هم نمایشنامه "پایین گذر سقاخانه" را در تالار اصلی تئاترشهر به صحنه برد.
آخرین اثری که از اکبر رادی به اجرا درآمد نمایشنامه "خانمچه و مهتابی" بود که به کارگردانی مریم جعفری حصارلو در چهارمین جشنواره تئاتر شهر روس صحنه رفت. رادی به غیر آثار نمایشی در زمینه داستاننویسی نیز فعال بود. "افسانه دریا"، "مسخره"، "باران"، "جاده"، "سوءتفاهم"، "کوچه، مجموعه داستان "جاده" که بین سالهای 1336 تا 1349 نوشته شدند، از جمله آثار او در این حوزه هستند.
اکبر رادی صبح روز چهارشنبه پنج دی در سن 68 سالگی به دلیل سکته قلبی در بیمارستان پارس تهران درگذشت.

اکبر رادی از معدود نمایشنامهنویسان ایرانی است که بیشتر آثار او به صحنه رفته است. او به درستی میدانست یک اثر نمایشی شاخص باید به اجرا در بیاید تا مفهوم نمایشنامه را پیدا کند.
نظر شما