۴ اسفند ۱۳۸۲، ۱۵:۴۶

تحليل سياسي "مهر"

ماموريت دشوار مجلس هفتم

ماموريت دشوار مجلس هفتم

سرويس سياسي خبرگزاري مهر - نتايج اوليه شمارش آراء هفتمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي نشان داد كه بيش از 70 در صد از كرسيهاي مجلس آينده را اصول گرايان بدست آورده اند.

واژه اصول گرايي در ادبيات سياسي جهان دو تعبير كاملا متضاد وناهمگون دارد. ازدو دهه پيش كه مجموعه اي ازمسلمانان با تاثيرپذيري از انقلاب اسلامي ايران بازگشت به اصول و ارزش هاي اسلامي را سر فصل برنامه هاو فعاليت سياسي خود قرار دادند، واژه اصول گرايي در قاموس غرب وآمريكا مفهوم ديگري يافت.

اين مجموعه كه در جوامع خود و با حاكمان سياسي خود به بن بست رسيدند و راه هرگونه تفاهم را با هيات حاكمه مسدود ديدند دست به يك سلسله فعاليت هاي خشونت آميز زدند.
دليل اين امراين است كه در دهه هاي گذشته غرب وآمريكا براي تامين منافع خود ازطريق كودتاهاي نظامي يك سلسله عناصري برجوامع اسلامي وعربي مسلط مي كردند كه اين عناصر نظامي براي خاموش ساختن هرگونه صداي حق طلبانه اي به مشت آهنين وسركوب بي رحمانه، متوسل مي شدند.

اين شيوه حكومتي نوعا نيروهاي " اپوزيسيون" را به سمت فعاليت هاي زيرزميني ومشي مسلحانه سوق مي داد كه دامنه اين نوع فعاليت ها معمولا از محدوده آن كشور نيز خارج مي شد و روند وسيع تري به خود مي گرفت.
در اين زمينه يك ديپلمات عرب نكته بسيار ظريفي را از قول " هنري كسينجر" وزير خارجه دوران رياست جمهوري " ريچارد نيكسون" و مغز متفكر سياسي آمريكا نقل مي كند.

اين ديپلمات يك روز از كسينجر سوال مي كند چرا آمريكا براي برقراري دموكراسي در جهان عرب اقدامي نمي كند واز حكام مستبد وخشن پشتيباني مي كند؟
كسينجر پاسخ مي دهد كه منافع آمريكا اقتضا مي كند كه در كشورهاي عرب وخاورميانه يك حاكم نظامي برمسند قدرت باشد تا هرگاه آمريكا نياز به چيزي داشته باشد با يك تماس تلفني با آن حاكم آن نياز برطرف مي شود.
كسينجر مي افزايد: اگر دموكراسي را در اين نوع كشورها برقرار كنيم آمريكا براي تامين خواسته هاي خود با مخالفت نهادهاي مدني مانند پارلمان، قوه قضائيه، ديوان عالي و احزاب سياسي در اين كشورها مواجه مي شود و اين به صلاح ما نيست.
اين حقيقت تلخي است كه بزرگترين معمارسياست خارجي آمريكا به آن اعتراف كرده ومتاسفانه عناصري كه امروزغربي ها و آمريكا از آنان به عنوان اصول گرا نام مي برند محصول اين نوع تفكر است .

وقتي يك جامعه با حاكم خود به بن بست مي رسد و جامعه جهاني وقدرت هاي استكباري بدون توجه به حقوق طبيعي ملت هاي ديگر تنها به منافع خود مي انديشند، ظهور پديده اصول گرايي امري طبيعي به نظرمي رسد، زيرا در اين صورت بازگشت به اصول و ارزشهاي اسلامي تنها راه حل خواهد بود.
اما اين كه اصول گرايي در مفهوم سياسي چه تعريفي دارد هنوزجهان متاسفانه يك تعريف كلي و يك شاخصه حقيقي براي آن پيدا نكرده است.

زماني كه يك خبرنگارآمريكايي از يكي از رهبران عرب منطقه خاورميانه درباره مفهوم اصول گرايي سوال كرده بود آن رهبر پاسخ داده بود كه منظور از اصول گرايي چيست؟
اگر اين مفهوم به معني كشتن ديگران و منفجر ساختن اماكن عمومي است من بشدت با آن مخالف هستم ، اما اگر به مفهوم بازگشت به ارزشهاي اسلام و تعاليم واقعي پيامبر اكرم (ص) باشد من اصول گراترين فرد درجهان اسلام هستم.

اين واژه نيز متاسفانه در طول دو دهه گذشته هم ازطرف اصول گرايان خشونت طلب و هم از طرف آمريكا وغرب بشكل ناروايي تفسيرشده و اين تفسير شكلي عمومي و مبهم پيدا كرده است.
درحالي كه خشونت طلبي وكشتار زنان وكودكان نه تنها مردود است بلكه اساسا اسلام آن را حرام مي داند. به همين دليل است كه اكنون درتعامل سياسي وبين المللي، جهان با دو بلوك اسلام وغرب مواجه است. درحالي كه اسلام با هيچيك از تمدنهاي انساني مخالف نيست و تعامل با ساير اديان را جزيي از ارزشها مي داند.

درجمهوري اسلامي متاسفانه به دليل تفسير غلطي كه از مفهوم اصول گرايي در جهان وجود دارد، بيشترين حملات تبليغاتي در طول دو دهه گذشته متوجه چهره هاي اسلامي و داراي تفكرات اصيل انساني شده است.
هدف غربي ها وآمريكا اين است كه بدنه اصلي انقلاب كه بر دوش اين چهره ها بنا شده ضعيف شود و انقلاب اسلامي كه با جانفشاني اين چهره ها پيروز شده است، از اصول وآرمانهاي خود دور شود.
ملت ايران در انتخابات اخير پس از سالها تجربه و آزمون هاي گوناگون سياسي، بار ديگربه چهره هاي شاخص انقلاب كه در طول اين مدت هدف شديدترين حملات تبليغاتي داخل وخارج قرار داشتند، راي داد و درحقيقت " قطار انقلاب را بر روي ريل" خود قرار دادند.

اين حركت زيبا كه از شناخت حقيقي و واقعي ملت ايران سرچشمه مي گيرد، مجلس هفتم و نمايندگان برگزيده ملت را با ماموريتي دشوار و طاقت فرسا مواجه مي سازد. مردم ايران با اين انتخاب اولا ثابت كردند كه فريب تبليغات غرب را نمي خورند و آگاهانه سرنوشت خود را رقم مي زنند و ثانيا از هياهوهاي سياسي كه جزتلف كردن نيرو وهدر دادن امكانات ملي چيزي به همراه ندارد، خسته شده اند.

قطعا نمايندگان مجلس هفتم كه مجلسي واقع گرا و" پراگماتيسم" خواهد بود بيش ازديگران به اين ماموريت دشوار واقف هستند و در طول چهار سال آينده به راي يك پارچه ومعني دار ملت پاسخ درخور مناسبي خواهند داد و ازگرايش حزبي وهياهوي تبليغاتي پرهيزخواهند كرد و " آب رفته را به جوي " بازخواهند گرداند.
مجلس هفتم مسلما از پويايي وخلاقيت بسيار بالايي برخوردار خواهد بود وبرنامه هاي خود را بر اساس استفاده از ظرفيت هاي ملي بدون توجه به گرايش هاي حزبي تنظيم خواهند كرد و آمريكا وغرب هرگونه تفسيري از چهره هاي اصول گراي مجلس هفتم داشته باشد براي ملت ايران اهميت نخواهد داشت.

کد خبر 61281

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha