عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي در گفتگو با خبرنگار اجتماعي خبرگزاري مهر با بيان اين مطلب گفت : اين پژوهش به منظور بررسي مقايسه اي چگونگي اختلالات شخصيتي نوجوانان بزهكار با نوجوانان عادي با همكاري معاونت پژوهشي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي بر روي تمامي بزهكاران 14 تا 18 سال كانون اصلاح و تربيت چوبين در شهرستان قزوين و نوجوانان عادي 14 تا 18 سال كه در مدارس دولتي اين شهرستان در سال تحصيلي 82- 81 مشغول به تحصيل بودند، صورت گرفته است .
دكتر حسن شمس افزود : يافته هاي پژوهش بيانگر اين امر است كه نوجوانان بزهكار درصد بالايي از خود بيمارانگاري ، افسردگي ، انحراف اجتماعي و رواني و اسكيزوفرني را نسبت به نوجوانان عادي دارا هستند .
وي با بيان اينكه بر اساس اين پژوهش 5/17 درصد از نوجوانان بزهكار از وجود پدر محروم هستند ، اظهار داشت : در حاليكه اين وضعيت در ميان نوجوانان عادي تنها 5/2 درصد است كه مسلما فقدان پدر يا مادر ، اضطراب و احساس ناامني به خاطر نداشتن محيط گرم خانوادگي در گرايش اين نوجوانان به بزهكاري نقش قابل توجهي داشته است .
خانواده هاي بزهكار 2 برابر خانواده هاي عادي فرزند دارند
دكتر شمس همچنين تعداد فرزندان خانواده هاي بزهكار را بيش از 2 برابر تعداد فرزندان در خانواده هاي عادي دانست وافزود : يافته ها نشان دهنده اين است كه تعداد زياد فرزندان رسيدگي به تعليم و تربيت آنها مشكل مي سازد زيرا با افزايش فرزندان توزيع درآمد در ميان اعضاي خانواده كاهش مي يابد .
وي با بيان اينكه تعداد زيادي از نوجوانان بزهكار ترك تحصيل كرده اند ، اظهار داشت : در اين پژوهش سطح تحصيلات نوجوانان بزهكار و والدين آنها پايين تر از سطح تحصيلات نوجوانان غير بزهكار و والدينشان است كه اين امر بيانگر نقش مهم آموزش و تعليم و تربيت در بازداري از گرايش نوجوانان به سوي رفتارهاي بزهكارانه است .
عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي در ادامه تصريح كرد : پايين بودن سطح سواد والدين ، فقدان پدر ، افزايش تعداد فرزندان خانواده ، وجود فرد معتاد در خانواده ، سابقه فرار از خانه و استفاده از مواد مخدر مي تواند در گرايش نوجوانان بزهكار به رفتارهاي بزهكارانه نقش داشته باشد .
نظر شما