به گزارش خبرگزاری مهر، دفتر اطلاع رسانی مرکز پژوهش ها اعلام کرد: دفتر مطالعات ارتباطات و فناوریهای نوین این مرکز با اشاره به این که در سال 1989 گروهی از اساتید و مدیران موفق اقتصادی در آمریکا با ارائه نظریه جدیدی در اقتصاد، کشمکشی را با اقتصاددانان گذشته آغاز کردند که هنوز نیز ادامه دارد افزود: از این اقتصاد جدید با عناوین گوناگونی از جمله اقتصاددانایی ، اقتصاد جدید، اقتصاد اینترنت، اقتصاد شبکهای، اقتصاد دانش محور، اقتصاد دیجیتالی، اقتصاد الکترونیک و... نام میبرند که همه این عنوانها بر مفاهیم واحدی تاکید دارند.
بر اساس این گزارش در اقتصاد جدید، مفاهیم و حتی مبانی پایهای اقتصاد قدیم به چالش کشیده شده و حتی بعضی از آنها از جمله مفاهیم کمیابی و کارآیی با تعاریفی کاملا جدید و متضاد با آنچه در اقتصاد قدیم مطرح میشده، بیان میشوند.
مرکز پژوهشها میافزاید: اساس نظریه اقتصاددانایی بر تولید، توزیع و مصرف دانایی و اطلاعات است و این نظریه بیان میدارد که کلیه فعالیتها بر دانایی متکی هستند و به طور کلی «ذخیره انباشته شدهای از اطلاعات و مهارتها را که از مصرف اطلاعات توسط گیرنده اطلاعات حاصل میشود، دانایی میگویند».
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: اقتصاد جدید (اقتصاد دانایی) اصولی دارد که با اصول اقتصاد قدیم متفاوت است. به عنوان مثال در اقتصاد قدیم مردم تشویق میشدند تا تمامی درآمد خود را خرج نکنند و مقداری پسانداز به وجود آورند تا این پساندازها در بانکها جمع شود و از آن محل وامهایی جهت سرمایهگذاری به سرمایهگذاران داده شود اما اقتصاد جدید ایجاد ثروت را نتیجه نوآوری میداند، زیرا فناوری جدید، فرصتهای جدیدی در زمینه ایجاد کار و سرمایهگذاری به وجود میآورد . کما این که با پیدایش اینترنت هزاران شغل جدید ایجاد شدهاند که به تولید ثروت منجر میشوند و در واقع منبع ثروت در اقتصاد جدید، افزایش بهرهوری سرمایه است.
همچنین در اقتصاد دانایی وجود حالت عدم تعادل در اقتصاد، درآمدزا است چرا که شغل و کار و درآمد از عدم تعادلها به وجود میآید. در حالی که در اقتصاد صنعتی چنین نبود و تعادل در بازارها عامل ایجاد درآمد و ثروت به شمار میرفت.
طبق این نظریه وقتی اقتصاد موجود در حال از بین رفتن و اقتصاد جدید در حال شکل گرفتن است، شرکتها یکی پس از دیگری یا تعطیل میشوند یا تغییر شکل میدهند و تکنولوژی جدید را تولید و مورد بهرهبرداری قرار میدهند. بدینسان رفتن وضعیت موجود و آمدن وضعیت جدید، عدم تعادل در بازارها را سبب میشود ، ولی در بطن خود روش تولید و توزیع و مصرف جدید را نیز به ارمغان میآورد که با قدرت بسیار بالا سبب افزایش ثروت میشود و به تبع آن هر چه عدم تعادل بزرگتر باشد، فرصتهای ایجاد شده نیز بزرگتر خواهند بود.
نظر شما