به گزارش خبرگزاری مهر، سفر رئیس جمهوری آمریکا به خاورمیانه در حالی صورت گرفته است که سیاست های کاخ سفید در چند سال اخیر در منطقه موجی از ناامنی و تهدید را بوجود آورده است که نمونه بارز آن عراق است و این کشور وضعیت امنیتی مناسبی در دوران اشغال آن توسط آمریکا نداشته است، همچنین حمایت همه جانبه واشنگتن از رژیم اسرائیل نیز چیزی جز تداوم کشتار وحشیانه ملت فلسطین را در پی نداشته است.
با توجه به وضعیت منطقه و سیاست های قبلی آمریکا در خاورمیانه به عنوان یک "قدرت فرامنطقه ای" و "مداخله گر" سه نکته اساسی درباره ابعاد خارجی و داخلی سفر بوش و اهداف آن قابل ذکر است:
- بوش یکی از اهداف اصلی سفر خود به منطقه را حمایت از "روند صلح" دانسته است و بارها این امر را تکرار کرده است، سوال اساسی در این اهداف اعلام شده این است که همچنین موضوعی در منطقه محلی از اعراب دارد یا نه؟
درباره روند صلح در یک بررسی ساده باید به سرزمین فلسطین رفت و این سوال اساسی را کرد که آیا شرایط برای صلح مورد ادعای آمریکا وجود دارد؛ قطعا چیزی که مشاهده می شود این است که کشتارظالمانه ملت فلسطین ادامه دارد و بخش اصلی یا حداقل نیمی از رهبران واقعی فلسطینی ها به خاطر موضعشان برای تداوم پایداری در مقابله با "اشغال و کشتار" تحت فشارشدید هستند و ملتی نیز که آنها را انتخاب کرده اند به واسطه انتخاب دموکراتیک در تنگنا و محاصره غیرعادلانه قرار گرفته اند، پس شرایط واقعی سرزمین فلسطین هرگونه ایجاد صلح را منتفی کرده است و حتی تلاش های نافرجامی چون کنفرانس آناپولیس و یا مذاکرات متناوب تشکیلات خودگردان با رژیم اسرائیل زمینه ای را برای صلح ایجاد نکرده است.
- رئیس جمهور آمریکا هدف بعدی سفر دوره ای خود به منطقه را تلاش برای آنچه وی آنرا "مقابله با تهدید ایران" خوانده، اعلام کرده است، درباره این موضوع نیز سوال و نکته اصلی این که آیا واقعا تهدید خواندن ایران فقط "موضع یکجانبه" واشنگتن است یا همچنین مسئله ای در بین کشورهای منطقه هم وجود دارد؟
آنچه در پاسخ به این سوال مطرح می شود که اولا ایران به عنوان یک کشور مهم و اساسی در خاورمیانه هیچ گاه تهدیدی برای هیچ کشوری در منطقه نبوده است و در شرایط کنونی هم هیچ مبنایی برای تهدید زا بودن ایران وجود ندارد، ثانیا اینکه روابط کشورهای منطقه با ایران نیز هر گونه سخن گفتن از تهدید ایران را فاقد معنا می کند و در آخر اینکه اصولا جایگاه منطقه ای ایران و منافع سیاسی و اقتصادی این کشور ایجاب می کند منطقه در امنیت کامل، فارغ از تهدید و به دور از مداخله قدرت های فرا منطقه ای باشد.
- نکته بعدی درباره سفر رئیس جمهور آمریکا به منطقه این است که بوش در حالی به منطقه آمده است که دولتش رو زوال است و این امر هرگونه نگاه بلند مدت در این سفر را منتفی می کند چرا که مشخص نیست که رئیس جمهور بعدی آمریکا ادامه دهنده سیاست های خاورمیانه ای وی باشد یا نه.
در این باره باید گفت که سفر بوش بیشتر از آنکه اهداف سیاست خارجی آمریکا را مدنظر داشته باشد اهداف داخلی بوش و حزبش را مورد ملاحظه قرار داده است و همانطور که اکثرا صاحبنظران گفته اند سفر بوش " نمایش حزبی" جمهوریخواهان در بعد سیاست خارجی است و به نوعی تلاش برای فرار از ناکامی های هشت ساله نئومحافظه کاران آمریکا در منطقه خاورمیانه است و البته بوش و حزبش خوب می دانند که این نمایش آخر هم "نمایشی درام" است، چرا که آنها بازی را در صحنه های قبلی بویژه در اشغال عراق باخته اند.
نظر شما