محمدمهدی عسگرپور درباره دلایل قطع همکاری خود با سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران گفت: "سینما مثل فوتبال است و همیشه حاشیه زیاد دارد. به همین دلیل کارهای ما در آن زمان در شهرداری در این حوزه بیشتر دیده شد. در صورتی که در همان دوره ما در حوزه موسیقی، تئاتر و تجسمی بیشتر از سینما فعالیت می کردیم."
وی با با ذکر یک مثال در این ارتباط توضیح داد: "به طور نمونه برگزاری سمپوزیوم مجسمه سازی در تاریخ هنرکشورمان فعالیتی بی سابقه بود که البته در شرایط فعلی بعید می دانم دوباره این اتفاق بیفتد. جایزه ادیان توحیدی نیز از دیگر نمونه هایی بود که خوشبختانه در دوره بعدی خود شاید به شکلی محجور، اما برگزار شد. در حوره موسیقی نیز آیین نکوداشت برگزار کردیم و حتی چند آلبوم در همان زمان منتشر شد."
عسگرپور در ادامه درباره قطع همکاری خود با این سازمان گفت: "زمانی که احساس کنم در یک مجموعه مدیریتی نمی توانم مفید باشم، فیلمسازی را ترجیح می دهم. بعد از بحث هایی که درباره تغییر و تحول ها در شهرداری به وجود آمد، فضا به گونهای شد که ما متهم به رقابت با وزارت ارشاد شدیم."
وی افزود: "وقتی این صحبت ها شکل رقابتی ایجاد می کند، بسیاری از دوستان و شاید دشمنان فضا را مسموم می کنند. در این شرایط بود که احساس کردم وجودم زیاد مفید فایده نیست و اگر شرایط جدید را قبول کنم دیگر نمی توانم آیین های سپاس را خودم برگزار کنم. من نمی توانستم این کار را انجام بدهم، زیرا برای برگزاری این مراسم همه تلاشم را انجام داده بودم."
این کارگردان سینما در ادامه خاطر نشان کرد: "البته نظر خیلی از دوستان این بود که باید ایستاد و کار را انجام داد، اما من با سابقه 20 سال کار مدیریتی در کشور می دانستم این مسئله ممکن است چه نزاعی به وجودآورد و حتی امکان دارد بنیان های یک سازمان را متلاشی کند. در این شرایط احساس کردم برای تیم جدید مفید نیستم و این موضوع را صادقانه با دکترقالیباف در میان گذاشتم. البته ایشان ناراحت شدند وحتی گله کردند که چرا من باید ایشان را تنها بگذارم."
وی با اشاره به این موضوع که به خاطر فیلمسازی، همکاری خود را با سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران قطع نکرده، گفت: "من ابتدا تصمیم گرفتم آنجا نباشم و بعد فیلم ساختم. البته من در زمان ساخت "اقلیما" در شهرداری کار مدیرتی انجام می دادم. زمان شروع همکاری با شهرداری هم قرار گذاشتیم در کنار فعالیتم، کارفیلمسازی را هم انجام دهم. زمان ساخت این فیلم کارهای بزرگی به کمک دوستان در شهرداری صورت گرفت. هنگام ساخت فیلم صبح ها کار قراردادهایی را که باید بسته می شد انجام می دادم و بعد سر صحنه می رفتم. این کاربرای بعضی ها عجیب بود."
وی درباره ساخت فیلم "اقلیما" و شایعات درباره مشارکت شهرداری در ساخت این فیلم گفت: "من از شهرداری برای ساخت این فیلم هیچ کمک مالی دریافت نکردم و حتی این موضوع را همان ابتدا با تهیهکننده فیلم هم مطرح کردم. تنها کاری که شهرداری برای ساخت این فیلم کرد، این بود که اجازه داد ما برای فیلمبرداری بخش هایی از فیلم به برج میلاد برویم. این تنها کمک شهرداری به "اقلیما" بود."
عسگرپور در ادامه در ارتباط با شرایط یک مدیر فرهنگی در کشور، گفت: "مدیریت فرهنگی در کشور در مرحله اول با توجه به شرایط فعلی باید احساس نگرانی کند. در نقطه دوم به فکر طرح و برنامه باشد و در سومین مرحله باید توانایی اجرا داشته باشد."
وی در این باره توضیح داد: "غالب مدیران فرهنگی ما در نقطه اول هستند. نگرانی داشتن کاری ندارد. همه ما نگران هستیم. دور از شان مدیران ما است که فقط درباره نگرانیهایشان صحبت کنند. مدیران فرهنگی باید طرح و برنامه داشته باشند و بتوانند اجرا کنند. البته برخی از مدیران فرهنگی در کنار نگرانی ها طرح و برنامه هم تا حدی دارند و به یک منتقد تبدیل شده اند. یک منتقد باید نگران باشد و نهایتا اگر طرح و برنامه هم داشت می توان گفت منتقد بسیار خوبی است. چون راه حل هم دارد. برخی از مدیران فرهنگی ما هم تا همین حد هستند. من در حال حاضر مدیر فرهنگی نمی شناسم که بتواند همان طرح و برنامه را اجرا کند."
عسگرپور افزود: "من این نگرانی ها را به دکترقالیباف هم منتقل کردم و حتی تاکید کردم بعضی از همکاران ما در این سازمان و سازمان های مشابه دوستان بسیار خوبی هستند که ما هم همدیگر را خوب می شناسم. قرار نیست صبر کنیم و ببینیم آیا با این گروه می توانم کار کنم یا نه؟ من تاکید می کنم در تیم جدید حضورم مفید نبود و البته دقیقا این جمله را به دکتر قالیباف گفتم."
وی ادامه داد: "فکر می کنم ما باید دایره را در بعضی موارد گسترده تر کنیم. این موضوع باید در شهرداری تهران حتما مدنظر قرار گرفته و به نیازهای مختلف یک شهروند تهرانی توجه شود. به عقیده من همه شهروندان تهرانی نیاز به بیلبوردهایی ندارند که مدام پیام مذهبی می دهد."
عسگرپور نیازهای شهروندان تهرانی را اینگونه برشمرد: "بعضی از شهروندان نیاز به گرافیک مدرن دارند. بعضی ها فرهیختگانی هستند که ما فقط نباید با آنها چای بخوریم و عکس بگیریم و زمانی که در مریضی هستند به عیادت آنها برویم. باید از آنها استفاده کنیم و با یکدیگر کار کنیم و از توانایی ها آنها استفاده کنیم. اگر این اتفاق نیفتد آینده نسل جوان ما در خطر است و ممکن است مثلا دبی را به ایران ترجیح دهد."
وی خاطر نشان کرد: "متاسفانه در حوزه تجسمی بسیاری از هنرمندان درجه یک ما که اتفاقا بعضی از آنها نسل بعد از انقلاب هستند، آثار خود را در دبی به فروش می گذارند و به عقیده من حق هم دارند. ما با دستان خودمان این شرایط را برای آنها ایجاد کردیم. اگرآنها آثار خود را در پاریس می فروختند من خوشحال می شدم، چون آنجا یک جامعه تفکیک شده است. من پیش از این به مدیران فرهنگی این خطر را گوشزد کردم."
عسگرپور با اظهار تاسف از این مسئله، گفت: "اما دوستان ما دغدغه شان اینگونه نیست. حداکثر دغدغه آنها این است که چگونه باید جایی که برای سخنرانی می روند خانمها حجابشان درست باشد. من منکر این موضوع نیستم، اما وقتی که شما جریان سالم راه بیاندازید، آن مسئله هم به موقع خود درست خواهد شد. به هر حال دعا می کنم حرکت های خوب ادامه داشته باشد. اگر هم دوستان حرکت های زمان ما را ادامه نمی دهند، حتما احساس می کنند آن کار خوبی نبوده و یا شاید توان اجرا آن را ندارند."
وی که به تازگی ساخت فیلم "هفت و پنج دقیقه" را در فرانسه به پایان رسانده، در این باره گفت: "این فیلم داستانی دارد که شما در مرحله اول فکرمی کنید امکان وقوع آن در هر جا وجود دارد، اما این فیلم در کشوری می تواند اتفاق بیافتد که مسئله مهاجرت از اقوام مختلف در آن جدی تر است. در این کشور از ادیان و اقوام مختلف افرادی در کنار هم زندگی می کنند، اما در کشور ما اینگونه نیست. فرانسه از معدود کشورهایی است که چنین شرایطی دارد. آلبانیایی، تونسی، الجزایری، رومانیایی و... در کنار هم زندگی می کنند."
نمایی از فیلم هفت و پنج دقیقه
این کارگردان سینما افزود: "مهاجرت وجه مشترک شخصیت های این فیلم است، اما داستان اساسا این نیست وبه نوعی بحث نوع نگاه به زندگی را مطرح می کند. این موضوع دستمایه اصلی فیلم است . ساخت این فیلم برای من تجربه ای خیلی مفید بود. از نظر تکنیکی ما بودجه ای محدود داشتیم. از بعضی تجهیزات استفاده کردیم که سه دهه پیش در ایران استفاده می شد. دوربین پیشرفته از اینجا بردیم، اما تجهیزات ما عقب افتاده بود."
وی ادامه داد: "اما کار با بازیگران خارجی و عوامل فنی تجربه ای جدید بود که برایم ارزشمند تلقی می شد. نوع ارتباط من با آنها جالب بود. از روز اول هم قرار بود بدون واسطه من با بازیگر ارتباط برقرار کنم، یعنی مترجم نباشد. به همین دلیل با زبان انگلیسی با هم صحبت می کردیم."
عسگرپور درباره حضور بازیگران با ملیت های مختلف در فیلم " هفت و پنج دقیقه" گفت: "یکی از بازیگران اصلی یک دختر جوان فرانسوی است که اصلیت الجزایری دارد و یا بازیگر دیگری که اصلیتش آلبانیایی است و یا بازیگری که تونسی است، اما در فرانسه زندگی می کند. شما در فیلم رنگ ها و زبان های مختلف می بینید. وجه غالب فیلم فرانسه است، اما در بعضی بخشها شما گویش عربی، ایرانی، آلبانیایی و... می بینید."
وی درباره ارتباط خود با بازیگران فیلم، بیان کرد: "اگر شما فیلم های سه دهه گذشته فرانسه را ببینید، بخش عمده ای از بروز احساسات در فیلم های فرانسوی با کشورهای دیگر کاملا متفاوت است . البته موج نو سینمای این کشور این موضوع را به وجود آورد. در حال حاضر بروز احساسات برای بازیگران فرانسوی کمی مشکل شده و یا تقریبا وجود ندارد. این تلفیقی از نئورئالیسم ایتالیا با وضعیت اجتماعی فرانسه است که البته جریان روشنفکرانه به آنها تزریق شده و یک مدلی از سینما است که کار خود را هم می کند. در این شرایط احساس زیر پوستی و... در این سینما نایاب شده و از این جهت کار کردن با بازیگران برای من جذاب و شاید سخت بود."
وی درباره تغییرات فیلمنامه "هفت و پنج دقیقه" که فرهاد توحیدی آن را نوشته، گفت: "تعدادی از سکانس ها در فیلم با توجه به فیلمنامه تغییر کرد. ما اینجا فیلمنامه را به زبان فرانسه ترجمه کردیم، اما تعدادی از بازیگرها سر صحنه معتقد بودند بعضی از دیالوگ ها در محاوره آنها وجود ندارد و تغییر این دیالوگ ها برایم جالب بود. شاید 70 در صد دیالوگ هایی که در فیلم گفته شد در فیلمنامه نیست."
نظر شما